براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
|
|
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 31 فروردين 1401
|
یا زهراء سلام الله علیها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ
و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
امیرالمؤمنین عليه السلام ـ در بخشى از سفارش خود به فرزند بزرگوارش امام حسن عليه السلام فرمودند : أي بُنَيَّ ، لا تُؤيِسْ مُذنِبا ، فَكَم مِن عاكِفٍ على ذَنبِهِ خُتِمَ لَهُ بخَيرٍ ، و كَم مِن مُقبِلٍ على عَمَلِهِ مُفسِدٌ في آخِرِ عُمُرِهِ ، صائرٌ إلَى النارِ ، نَعوذُ بِاللّه ِ منها اى فرزندم! هيچ گنهكارى را نوميد مكن ؛ زيرا اى بسا كسى كه عمرى گناه مى كند ، اما فرجامش به نيكى ختم مى شود و اى بسا كسى كه عمرى عمل خير مى كند ، ليكن در پايان عمرش گرفتار فساد مى شود و رهسپار دوزخ مى گردد ؛ پناه به خدا از آتش دوزخ. بحار الأنوار ۷۷/۲۳۹/۱ منبع (کانال فضیلتها):
https://t.me/fazylatha
امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) : النَّاسُ فِي الدُّنْيَا عَامِلَانِ؛ عَامِلٌ عَمِلَ فِي الدُّنْيَا لِلدُّنْيَا، قَدْ شَغَلَتْهُ دُنْيَاهُ عَنْ آخِرَتِهِ، يَخْشَى عَلَى مَنْ يَخْلُفُهُ [يُخَلِّفُ] الْفَقْرَ وَ يَأْمَنُهُ عَلَى نَفْسِهِ. نهج البلاغه حكمت ٤٦٩ مردم در دنيا دو گونه كار كنند : 1- گونه ای در دنيا، براى دنيا كار مى كند و دنيا چنانش به خود مشغول داشته كه به آخرتش نمى پردازد و مى ترسد كه بازماندگانش گرفتار فقر شوند و حال آنكه، خود از دنيا در امان است. چنين كسى عمر خود را براى سود ديگران تباه مى كند 2- گونه ای ديگر در دنيا براى آخرتش كار مى كند، پس بهره و روزی او از دنيا بى هيچ رنجى به دستش مى آيد. چنين كسى نصيب خود از دنيا و آخرت فراهم آورد و مالك دو سراى شود. (هم دنیا دارد هم آخرت) در نزد خداى هم آبرومند است و هر حاجت ، كه از او خواهد ، برآورد.
منبع (کانال فضیلتها):
https://t.me/fazylatha
تفسیر سوره مبارکه مائده آیات۱۰۳تا۱۰۴ مَا جَعَلَ اللَّهُ مِن بحِيرَةٍ وَ لا سائبَةٍ وَ لا وَصِيلَةٍ وَ لا حَامٍ وَ لَكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يَفْترُونَ عَلى اللَّهِ الْكَذِب وَ أَكْثرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ(۱۰۳) وَ إِذَا قِيلَ لهَُمْ تَعَالَوْا إِلى مَا أَنزَلَ اللَّهُ وَ إِلى الرَّسولِ قَالُوا حَسبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ ءَابَاءَنَاأَوَ لَوْ كانَ ءَابَاؤُهُمْ لا يَعْلَمُونَ شيْئاً وَ لا يهْتَدُونَ(۱۰۴) ترجمه: ۱۰۳ -خداوند هيچگونه بحيره و سائبه و وصيله و حام قرار نداده است ( اشاره به چهار نوع از حيوانات اهلى كه در زمان جاهليت استفاده از آنها را ممنوع مىدانستند و اين بدعت در اسلام ممنوع شد ) ولى كسانى كه كافر شدند بر خدا دروغ مىبندند و بيشتر آنها نمىفهمند . ۱۰۴-و هنگامى كه به آنها گفته شود ، به سوى آنچه خدا نازل كرده و به سوى پيامبر بيائيد مىگويند آنچه را از پدران خود يافته ايم ما را بس است ! ، آيا نه چنين است كه پدران آنها چيزى نمىدانستند و هدايت نيافته بودند ؟! تفسیر در آيه نخست ، اشاره به چهار بدعت نابجا شده كه در ميان عرب جاهلى معمول بود ، آنها بر پاره اى از حيوانات به جهتى از جهات علامت و نامى گذارده و خوردن گوشت آن را ممنوع مىساختند و يا حتى خوردن شير و چيدن پشم و سوار شدن بر پشت آنها را مجاز نمىشمردند ، گاهى اين حيوانات را آزاد مىگذاشتند كه هر راهى مىخواهند بروند و كسى متعرض آنها نمىشد يعنى عملا حيوان را بلا استفاده و بيهوده رها مىساختند. لذا قرآن مجيد مىگويد : خداوند هيچيك از اين احكام را به رسميت نمىشناسد ، نه بحيره اى قرار داده و نه سائبه و نه وصيله و نه حام ( ما جعل الله من بحيرة و لا سائبة و لا وصيلة و لا حام ) و اما توضيح اين چهار نوع حيوان: ۱ -بحيره به حيوانى مىگفتند كه پنج بار زائيده بود و پنجمين آنها ماده - و به روايتى نر - بود ، گوش چنين حيوانى را شكاف وسيعى مىدادند ، و آن را بحال خود آزاد مىگذاشتند و از كشتن آن صرف نظر مىكردند . بحيره از ماده بحر به معنى وسعت و گسترش است ، و اينكه عرب دريا را بحر مىگويد به خاطر وسعت آن است ، و اينكه بحيره را به اين نام مىناميدند به خاطر شكاف وسيعى بود كه در گوش آن ايجاد مىكردند. ۲ -سائبه شترى بوده كه دوازده - و به روايتى ده - بچه مىآورد ، آن را آزاد مىساختند و حتى كسى سوار بر آن نمىشد و بهر چراگاهى وارد مىشد آزاد بود و از هر آبگاه و چشمه اى آب مىنوشيد كسى حق مزاحمت آن را نداشت ، تنها گاهى از شير آن مىدوشيدند و به مهمان مىدادند ( از ماده سيب به معنى جريان آب و آزادى در راه رفتن است ) . ۳ -وصيله به گوسفندى مىگفتند كه هفت بار فرزند مىآورد و به روايتى به گوسفندى مىگفتند : كه دوقلو مىزائيد ( از ماده وصل به معنى بهم پيوستگى است ) كشتن چنان گوسفندى را نيز حرام مىدانستند. ۴-حام كه اسم فاعل از ماده حمايت مىباشد و به معنى حمايت كننده است به حيوان نرى مىگفتند كه از وجود آن براى تلقيح حيوانات ماده استفاده مىشد ، هنگامى كه ده بار از آن براى تلقيح استفاده مىكردند ، و هر بار فرزندى از نطفه آن به وجود مىآمد ، مىگفتند : اين حيوان پشت خود را حمايت كرده يعنى كسى حق سوار شدن بر آن را ندارد ( يكى از معانى حمى ، نگاهدارى و جلوگيرى و ممنوعيت است ) . در معنى عناوين چهارگانه بالا در ميان مفسران و در احاديث احتمالات ديگرى نيز ديده مىشود اما قدر مشترك همه آنها ، آن است كه منظور حيواناتى بوده كه در واقع خدمات فراوان و مكررى به صاحبان خود از طريق انتاج مىكردند ، و آنها هم در مقابل يكنوع احترام و آزادى براى اين حيوانات قائل مىشدند. درست است كه در تمام اين موارد ، جلوه هائى از روح شكرگزارى و قدر دانى حتى در برابر خدمت حيوانات به چشم مىخورد ، و از اين نظر عمل آنها قابل تقديس بوده ، ولى از آنجا كه اجراى چنين احترامى در مورد اين حيوانات علاوه بر اينكه با عدم درك آنها مفهومى پيدا نمىكرد ، يكنوع اتلاف مال و از بين بردن نعمتهاى الهى و معطل ساختن آنها محسوب مىشد و از همه گذشته اين حيوانات به خاطر اين احترام ، گرفتار زجرها و شكنجه هاى جانكاهى مىشدند ، زيرا عملا كمتر كسى حاضر مىشد غذاى درستى به آنها بدهد و از آنها مراقبت و نگاهدارى كند ، و با توجه به اينكه اين حيوانات معمولا داراى سن زيادى بودند ، به حالت دردناكى در ميان انبوهى از محروميتها به سر مى بردند تا بميرند ، روى اين جهات اسلام از اين كار جدا جلوگيرى كرده است ! . از همه گذشته از پاره اى از روايات و تفاسير استفاده مىشود كه آنها همه يا قسمتى از اين برنامه را به خاطر بتها انجام مىدادند و در واقع آنها را نذر بت مىكردند در اين صورت مبارزه اسلام با اين كار شكل مبارزه با بت پرستى نيز به خود مىگيرد. و عجيب اين است كه طبق پاره اى از روايات هنگامى كه بعضى از اين حيوانات به مرگ طبيعى مىمردند ، گاهى از گوشت آن ( گويا به عنوان تبرك و تيمن ) استفاده مىكردند كه اين خود يكنوع عمل زشت ديگر بود. سپس مىفرمايد : افراد كافر و بت پرست اينها را به خدا نسبت مىدادند و مىگفتند : قانون الهى است ( و لكن الذين كفروا يفترون على الله الكذب). و اكثر آنها در اين باره كمترين فكر و انديشه اى نمىكردند و عقل خود را به كار نمىگرفتند ، بلكه كوركورانه از ديگران تقليد مىنمودند ( و اكثر هم لا يعقلون). در آيه بعد اشاره به دليل و منطق آنها در اين تحريمهاى نابجا و بىمورد كرده ، مىگويد : هنگامى كه به آنها گفته شود به سوى آنچه خدا نازل كرده و به سوى پيامبر (صلىالله عليه وآله وسلّم) بيائيد ، آنها از اين كار سرباز زده ، مىگويند همان رسوم و آداب نياكان ما ، ما را بس است ! ( و اذا قيل لهم تعالوا الى ما انزل الله و الى الرسول قالوا حسبنا ما وجدنا عليه آبائنا ) . در حقيقت خلافكاريها و بت پرستى هاى آنها از يكنوع بت پرستى ديگر به نام تسليم بدون قيد و شرط در برابر آداب و رسوم خرافى نياكان سرچشمه مىگرفت ، گويا آنها تنها عنوان نياكان و پدران را براى ، صحت و درستى عقيده و عادات و رسوم خود كافى مىپنداشتند. قرآن صريحا به آنها پاسخ مىگويد : كه مگر نه اين است كه پدران آنها دانشى نداشتند و هدايت نيافته بودند ( ا و لو كان آبائهم لا يعلمون شيئا و لا يهتدون ) يعنى اگر نياكانى كه شما در عقيده و اعمالتان به آنها متكى هستيد ، دانشمندان و هدايت يافتگانى بودند ، اقتباس و پيروى شما از آنان از قبيل تقليد جاهل از عالم بود ، اما با اينكه خودتان مىدانيد آنها چيزى بيشتر از شما نمىدانستند و شايد عقبتر هم بودند ، با اين حال كار شما مصداق روشن تقليد جاهل از جاهل است كه در ميزان عقل و خرد بسيار ناپسند مىباشد ؟ از اينكه در جمله بالا قرآن روى كلمه اكثر تكيه كرده چنين بر مىآيد در آن محيط جهل و تاريكى نيز ، اقليتى هر چند ضعيف ، فهميده وجود داشتند كه به اينگونه اعمال بچشم حقارت و تنفر نگاه مىكردند. بتى به نام نياكان! از موضوعاتى كه در زمان جاهليت به شدت رائج بود و به همين دليل در آيات مختلفى از قرآن منعكس است مساله افتخار به نياكان و احترام بى قيد و شرط و تا سرحد پرستش ، در برابر آنان و افكار و عادات و رسوم آنها بود ، اين موضوع اختصاصى به عصر جاهليت نداشت ، امروز هم در ميان بسيارى از ملتها وجود دارد ، و شايد يكى از عوامل اصلى اشاعه و انتقال خرافات از نسلى به نسل ديگر محسوب مىشود ، گويا مرگ يكنوع مصونيت و قداست براى گذشتگان ايجاد مىكند و آنها را در هاله اى از احترام و تقوا فرو مىبرد ! شك نيست كه روح قدردانى و رعايت اصول انسانى ايجاب مىكند كه پدران و اجداد و نياكان محترم شمرده شوند ، اما نه به اين معنى كه آنها را معصوم از خطا و اشتباه بدانيم ، و از نقد و بررسى افكار و آداب آنها خوددارى كنيم ، و از خرافات آنها كوركورانه تبعيت نمائيم. زيرا اين عمل در واقع يكنوع بت پرستى و منطق جاهلى است ، بلكه بايد در عين احترام به حقوق و افكار و سنتهاى مفيدشان ، سنن غلط آنها را بشدت درهم شكست ، به خصوص اينكه نسلهاى آينده بر اثر گذشت زمان و پيشرفت علم و دانش و تجربيات بيشتر معمولا از نسلهاى پيشين داناتر و باهوشترند ، و هيچ عقل و خردى اجازه تقليد كوركورانه از گذشتگان را نمىدهد . عجب اين است كه بعضى از دانشمندان و حتى اساتيد دانشگاه را مىبينيم كه از اين نقطه ضعف بر كنار نمانده و گاهى با كمال شگفتى به خرافات مضحكى همچون پريدن از روى آتش در روزهاى آخر سال تن در مىدهند و ميل دارند آتش پرستى نياكان را به نوعى زنده كنند و در حقيقت منطقى جز منطق اعراب زمان جاهليت ندارند . تضاد بى دليل در تفسير الميزان از تفسير در المنثور از جمعى از دانشمندان عامه نقل شده : كه شخصى به نام ابو الاحوص مىگويد خدمت پيامبر اسلام (صلىالله عليهوآله وسلّم) رسيدم در حالى كه لباس كهنه و مندرسى بر تن داشتم پيامبر (صلىالله عليه وآله وسلّم) فرمود : مال و ثروتى دارى ، گفتم : آرى فرمود : چه نوع مال ؟ گفتم : همه گونه مال در اختيار دارم ، شتر ، گوسفند ، اسب ، و مانند اينها پيامبر (صلىالله عليه وآله وسلّم) فرمود:هنگامى كه خدا به تو چيزى داد بايد آثار آن را در تو ببيند ( نه اينكه ثروت خود را كنار بگذارى و همانند مسكينان زندگى كنى). سپس فرمود : آيا بچه شترهاى تو گوش دريده متولد مىشوند يا با گوشهاى سالم ، گفتم : مسلما با گوش سالم ، مگر ممكن است شتر ، نوزاد گوش دريده بياورد ؟ ! فرمود : پس لابد خودت تيغ به دست گرفته گوشهاى يكعده از آنها را شكاف مىدهى و مىگوئى اين بحر است و گوشهاى بعضى ديگر را پاره كرده و مىگوئى اين صرم است ؟ گفتم آرى چنين كار را مىكنم ، فرمود : هرگز چنين كارى مكن هر چه خدا به تو داده است براى تو حلال است ، سپس تلاوت فرمود : ما جعل الله من بحيرة و لا سائبة و لا وصيلة و لا حام . از اين روايت استفاده مىشود كه آنها قسمتى از اموال خود را معطل و بى مصرف نگاه مىداشتند ، ولى بجاى آن صرفه جوئى كرده ، لباسهاى كهنه و مندرس در تن مىپوشيدند و اين يك تضاد بىدليل بود.
منبع (کانال فضیلتها):
https://t.me/fazylatha
سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
منبع (ادامه مطلب ...)
https://www.leader.ir/
سایر موارد (پیوندها و ...):
حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:
إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران ميگذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين (يعنى تمسك بعترت) آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر (يعنى روى برتافتن از ايشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد
مجموعه ویژه نامه های ماه مبارک رمضان
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی | https://qaem14.blog.ir/
https://kawsar1214.blogspot.com/2022/03/the-first-revolt-took-place-during.html
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
سوره مبارکه مائده ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
ماه مبارک رمضان ,
,
:: برچسبها:
خداوند ,
هيچگونه ,
بحيره ,
و ,
سائبه ,
و ,
وصيله ,
و ,
حام ,
قرار ,
نداده ,
است ,
اشاره ,
به ,
چهار ,
نوع ,
از ,
حيوانات ,
اهلى ,
كه ,
در ,
زمان ,
جاهليت ,
استفاده ,
از ,
آنها ,
را ,
ممنوع ,
مىدانستند ,
و ,
اين ,
بدعت ,
در ,
اسلام ,
ممنوع ,
شد ,
ولى ,
كسانى ,
كه ,
كافر ,
شدند ,
بر ,
خدا ,
دروغ ,
مىبندند ,
و ,
بيشتر ,
آنها ,
نمىفهمند ,
و ,
هنگامى ,
كه ,
به ,
آنها ,
گفته ,
شود ,
، ,
به ,
سوى ,
آنچه ,
خدا ,
نازل ,
كرده ,
و ,
به ,
سوى ,
پيامبر ,
بيائيد ,
مىگويند ,
آنچه ,
را ,
از ,
پدران ,
خود ,
يافته ,
ايم ,
ما ,
را ,
بس ,
است ,
آيا ,
نه ,
چنين ,
است ,
كه ,
پدران ,
آنها ,
چيزى ,
نمىدانستند ,
و ,
هدايت ,
نيافته ,
بودند ,
مردم ,
در ,
دنيا ,
دو ,
گونه ,
كار ,
كنند ,
گونه ,
ای ,
در ,
دنيا ,
,
براى ,
دنيا ,
كار ,
مى ,
كند ,
و ,
دنيا ,
چنانش ,
به ,
خود ,
مشغول ,
داشته ,
كه ,
به ,
آخرتش ,
نمى ,
پردازد ,
و ,
مى ,
ترسد ,
كه ,
بازماندگانش ,
گرفتار ,
فقر ,
شوند ,
و ,
حال ,
آنكه ,
خود ,
از ,
دنيا ,
در ,
امان ,
است ,
,
چنين ,
كسى ,
عمر ,
خود ,
را ,
براى ,
سود ,
ديگران ,
تباه ,
مى ,
كند ,
گونه ,
ای ,
ديگر ,
در ,
دنيا ,
براى ,
آخرتش ,
كار ,
مى ,
كند، ,
پس ,
بهره ,
و ,
روزی ,
او ,
از ,
دنيا ,
بى ,
هيچ ,
رنجى ,
به ,
دستش ,
مى ,
آيد ,
چنين ,
كسى ,
نصيب ,
خود ,
از ,
دنيا ,
و ,
آخرت ,
فراهم ,
آورد ,
و ,
مالك ,
دو ,
سراى ,
شود ,
هم ,
دنیا ,
دارد ,
هم ,
آخرت ,
در ,
نزد ,
خداى ,
هم ,
آبرومند ,
است ,
و ,
هر ,
حاجت ,
كه ,
از ,
او ,
خواهد ,
برآورد ,
اى ,
فرزندم ,
هيچ ,
گنهكارى ,
را ,
نوميد ,
مكن ,
زيرا ,
اى ,
بسا ,
كسى ,
كه ,
عمرى ,
گناه ,
مى ,
كند ,
اما ,
فرجامش ,
به ,
نيكى ,
ختم ,
مى ,
شود ,
و ,
اى ,
بسا ,
كسى ,
كه ,
عمرى ,
عمل ,
خير ,
مى ,
كند ,
ليكن ,
در ,
پايان ,
عمرش ,
گرفتار ,
فساد ,
مى ,
شود ,
و ,
رهسپار ,
دوزخ ,
مى ,
گردد ,
پناه ,
به ,
خدا ,
از ,
آتش ,
دوزخ ,
امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) ,
نهج البلاغه ,
امام حسن عليه السلام ,
شب قدر ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 75 صفحه بعد
|
|
آمار مطالب
:: کل مطالب : 744
:: کل نظرات : 0
آمار کاربران
:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0
کاربران آنلاین
آمار بازدید
:: بازدید امروز : 13978
:: باردید دیروز : 4326
:: بازدید هفته : 22701
:: بازدید ماه : 39492
:: بازدید سال : 87165
:: بازدید کلی : 87165
|