الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
به وبلاگ من خوش آمدید
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

تفسیر صفحۀ ۴۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۰ - تفسیر نور:

«وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُهُ وَ مالِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ» و هر مالی را که انفاق کرده‌‏اید، یا نذری را که نذر کرده‌‏اید، پس قطعاً خداوند آن را می‌‌داند و برای ستمگران هیچ یاوری نیست.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۰:

۱. حال که خداوند از انفاق ما با خبر است، پس بهترین مال را با والاترین اهداف خرج کنیم. «ما أَنْفَقْتُمْ» «فَإِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُهُ»

۲. انفاق، مخصوص ثروتمندان و اموال زیاد نیست، مال کم را نیز انفاق کنید. «مِنْ نَفَقَةٍ» گاهی یک برگ زرد پائیزی، کشتی چندین مورچه در حوض می‌‏شود.

۳. ایمان به اینکه خداوند می‌داند، بهترین دلگرمی برای انفاق و عمل به تعهّدات و نذرهاست. «فَإِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُهُ»

۴. تشویق و هشدار، در کنار هم عامل رشد است. جملۀ «فَإِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُهُ» عامل تشویق، و جملۀ «ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ» هشدار است.

۵. وفای به نذر، واجب و ترک آن ظلم است. «نَذَرْتُمْ» «ما لِلظَّالِمِینَ»

۶. ظلم به خود، راه توبه و کفّاره دارد، ولی در ظلمی که به محرومان به خاطر ترک انفاق می‌‏شود، ظالم هیچ یاوری ندارد. «وَ ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ»

۷. شفاعت، شامل حال افراد بخیل نمی‌‏شود.«وَ ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ»

همچنان‌که در سورۀ مدثّر آیۀ ۴۸ آمده است: «وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ» «فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعِینَ» شفاعت شفیعان، آنان را (کسانی که انفاق نمی‌‏کنند) سود نمی‌‏رساند.

۸. اگر انگیزه بخل، استمداد و یاری خواستن از مال و مردم باشد، بدانید هر گاه قهر خداوند بیاید، نه مال و نه مردم کارآیی ندارند. «ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ»

۹. جرم، با جریمه باید متناسب باشد. کسی که در دنیا با انفاق، یار دیگران نیست، در آخرت هم دیگران یاور او نخواهند بود. «ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ»
تفسیر صفحۀ ۴۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۱ - تفسیر نور:

«إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ» اگر صدقات را آشکارا بدهید، پس آن کار خوبی است، ولی اگر آنها را مخفی ساخته و به نیازمندان بدهید، پس این برای شما بهتر است و قسمتی از گناهان شما را می‌زداید و خداوند به آنچه انجام می‌‏دهید آگاه است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۱:

امام باقر علیه‌السّلام ذیل این آیه فرمود: زکات واجب را علنی پرداخت کنید، ولی زکات مستحب را مخفیانه بدهید. «تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۲۸۹»

شاید دلیل این باشد که زکات واجب یک وظیفۀ عمومی، معمولی و دور از ریا است.

گرچه آیه در مورد کمک‌‌های مالی است، ولی در فرهنگ اسلام، به هر کار خیری صدقه گفته می‌‏شود؛ حتّی اگر سنگی را از میان راه مسلمین کنار زدیم، صدقه است. بنابراین کمک به محرومان از طریق علم و آبرو و وساطت نیز صدقه می‌‏باشد.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۱:

۱. انفاقِ علنی، سبب تشویق دیگران و رفع تهمت بخل از انسان و یک نوع تبلیغ عملی است. «فَنِعِمَّا هِیَ»

۲. شرط رسیدگی به فقرا، مسلمان بودن آنها نیست. «الْفُقَراءَ»

۳. با اینکه صدقات و زکات، مصارف زیادی دارد، لکن نام فقرا در آیه نشانۀ اولویّت آنان است. «تُؤْتُوهَاالْفُقَراءَ»

۴. شما باید به سراغ فقرا بروید، نه آنکه آنان به سراغ شما بیایند. «تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ» و نفرمود:«یأتکم الفقراء»

۵. انفاقِ پنهانی، از ریا و خودنمایی دور و به اخلاص نزدیک است و آبروی گیرنده صدقه را محفوظ نگه می‌دارد. «فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ»

۶. انسان، غریزۀ سودجویی و خیرخواهی دارد؛ گرچه در مصداق گاهی به سراغ شر می‌رود. لذا پیامبران الهی، مصادیق و نمونه‌های خیر را برای انسان بیان کرده‌‏اند. «فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ»

۷. کمک به فقرا، بخشی از گناهان صغیره را می‌‏بخشد «یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ». «سیئات» در قرآن در برابر گناهان کبیره آمده و به گناهان صغیره گفته می‏‌شود.

«إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ» «نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ» «نساء، ۳۱»

۸. آنچه مهم است علم خداست، نه اطلاع و آگاهی مردم. «وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ»
تفسیر صفحۀ ۴۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۲ - تفسیر نور:

«لَیْسَ عَلَیْکَ هُداهُمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ وَ ما تُنْفِقُونَ إِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ» هدایت یافتن آنان بر عهدۀ تو نیست، بلکه خداوند هر که را بخواهد (و شایسته باشد) هدایت می‌‏کند. و آنچه را از خوبی‌‏ها انفاق کنید، به نفع خودتان است. و جز برای کسب رضای خدا انفاق نکنید و (پاداش) آنچه از خوبی‌‏ها انفاق کنید به طور کامل به شما داده خواهد شد و بر شما ستم نخواهد شد.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۲:
شأن نزول - سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۲:

در تفسیر مجمع‌البیان و کبیر فخر رازی، شأن نزول‌هایی برای آیه ذکر شده است که از مفاد آنها بر می‌‏آید که مسلمانان در انفاق به فقرای مشرک و غیر مسلمان شک داشتند، وقتی از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله پرسیدند، این آیه نازل شد.

ضمناً در سیرۀ عملی پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله و اهل بیت او علیهم‌السّلام نمونه‌‏های زیادی از کمک به غیر مسلمانان مشاهده می‌شود که حتّی برای کسانی که به آن بزرگواران ناسزا می‌‌گفتند و یا حقّ آنان را غصب کرده بودند، دلسوز و خیرخواه بودند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۲:

۱. از ایجاد فشار اقتصادی و ترک انفاق، برای ایمان آوردن کفّار استفاده نکنید. «لَیْسَ عَلَیْکَ هُداهُمْ» «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ»

۲. هدایت، توفیق الهی است که تنها شامل دلهای آماده می‌‏شود. «یَهْدِی مَنْ یَشاءُ»

۳. رسیدگی به محرومان، یک وظیفۀ انسانی است. پس بر غیر مسلمانان نیز انفاق کنید. «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ»

۴. اسلام، مکتب انسان دوستی است و فقر و محرومیّت را حتّی برای غیر مسلمانان نیز نمی‏‌پسندد. «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ»

۵. فایدۀ انفاق به خودتان باز می‌‌گردد و روح سخاوت را در شما زنده می‌کند. با انفاق از پیدایش اختلافات طبقاتی و انفجارهای اجتماعی جلوگیری شده و در جامعه ایجاد محبّت می‌گردد. انفاق مایۀ محرومیّت شما نیست، بلکه سبب مصونیّت شماست. «فَلِأَنْفُسِکُمْ»

۶. جز برای خداوند انفاق نکنید. زیرا تمام فوائد و آثار این جهانی، دیر یا زود از میان می‌‏رود، ولی اگر انفاق برای خدا باشد، تا ابد از برکات آن بهره‌مند خواهید بود. «إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ اللَّهِ»

۷. مال و دارایی خیر است. «ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ»

۸. در انفاق دست و دل باز باشید. زیرا آنچه انفاق می‌کنید، بدون کم و کاست بازخواهید گرفت. «یُوَفَّ إِلَیْکُمْ»

۹. بهره‌‏گیری در قیامت، زمانی است که هدف از انفاق تنها رضای خدا باشد. «إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ اللَّهِ» «یُوَفَّ إِلَیْکُمْ»
تفسیر صفحۀ ۴۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۳ - تفسیر نور:

«لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِیماهُمْ لا یَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ» (انفاق شما باید) برای نیازمندانی باشد که در راه خدا محصور شده‌اند. (به خاطر دین خدا، از وطن آواره و یا در جبهه‌‏های جهاد هستند.) توان حرکت و سفر در زمین را (برای تأمین هزینۀ زندگی و یا کسب سرمایه برای تجارت)ندارند. از شدّت عفاف و آبروداری، شخص بی ‏اطلاع آنها را غنی می‌‏پندارد، امّا تو آنها را از سیما و چهره‌هایشان می‌‏شناسی. آنان هرگز با اصرار از مردم چیزی نمی‌‏خواهند. و هر چیز نیکو و خیری را (به این افراد) انفاق کنید، پس قطعاً خداوند به آن آگاه است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۳:
شأن نزول - سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۳:

در برخی از تفاسیر همچون تفسیر کبیر فخر رازی، مجمع‌البیان و قرطبی آمده که این آیه دربارۀ اصحاب صُفّه نازل شده است.

اصحاب صفّه تقریباً چهارصد نفر بودند که از مکّه به مدینه هجرت کرده و چون در مدینه خانه و کاشانه و آشنایانی نداشتند، در کنار مسجد پیامبر روی صُفّه (سکّویی بزرگ) زندگی می‌‏کردند و اینان همیشه برای جهاد در راه خدا آماده بودند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۳:

۱. فقرا، در اموال اغنیا حقّی دارند. «لِلْفُقَراءِ»

۲. باید به مجاهدان و کسانی که به خاطر فعالیّت‌‌های سیاسی برای مبارزه با طاغوت‌‏ها در محاصرۀ زندان‌‏ها و تبعیدگاه‌ها قرار دارند و مهاجران بی‌‏پناه و همۀ کسانی که در راه خدا دچار فقر شده و فرصت تلاش برای تأمین زندگی را ندارند، توجّه لازم صورت گیرد. «أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً»

۳. کسانی که می‌توانند با مسافرت و مهاجرت به نقطه‌ای دیگر زندگی خود را تأمین نمایند، نباید منتظر انفاق مردم باشند. «لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ»

۴. فقیران عفیف، پاکدامن و آبرودار، مورد ستایش خداوند هستند. «یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ»

۵. فقرای گمنام و محترم، در اولویّت هستند. «تَعْرِفُهُمْ بِسِیماهُمْ»

۶. حتّی اگر ضرورتی پیش آمد، باز هم سؤالِ با اصرار از مردم نداشته باشید. «لا یَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً» تکدّی‌گری، ناپسند است.

۷. شرط انصاف نیست که گروهی خود و تمام هستی خود را فدا کرده و در محاصره قرار گیرند، ولی گروه دیگر حتّی از انفاق به آنان تنگ‌نظری داشته باشند. «لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا»

۸. بازنگری این آیه را که تمام کردم، هنوز قلم را به زمین نگذاشته بودم که شخصی وارد شد و روزنامه‌ای به دستم داد که از سیمای فرزانگان مطلبی نوشته بود. دیدم که با این آیه بسیار سازگار است.

آیت‌اللَّه میرزا علی آقا قاضی قدس سره استاد عرفان علّامه‌طباطبایی قدس سره را در نجف اشرف دیدند که از سبزی‌فروشی کاهوهای پلاسیده و نامرغوب را خریداری می‌کند، از او پرسیدند: چرا این کار را می‌کنی؟ فرمود: این مغازه‌‌دار شخص فقیری است، می‌خواهم به او کمک کنم، لکن میل دارم که هم آبرویش محفوظ بماند وهم به گرفتن مال بلا عوض عادت نکند! لذا این کاهوها را از او می‌خرم که به نوایی برسد و برای من فرق زیادی ندارد که کاهوی تازه مصرف کنم، یا کهنه.
تفسیر صفحۀ ۴۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۴ - تفسیر نور:

«الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» کسانی که اموال خود را در شب و روز، پنهان و آشکارا انفاق می‌کنند، اجر و پاداششان نزد پروردگارشان است و نه ترسی برای آنهاست و نه غمگین می‏‌شوند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۴:

در تفاسیر صافی، مجمع البیان، قرطبی و کبیر فخر رازی آمده که این آیه در شأن حضرت علی علیه‌السّلام نازل شده است. هنگامی که آن حضرت فقط چهار درهم ذخیره داشت، یک درهم را در روز، یک درهم را در شب، سومین آن را مخفیانه، و چهارمین درهم را آشکارا در راه خدا انفاق نمود.

البته وعدۀ این آیه، شامل همۀ کسانی می‌شود که این گونه عمل کنند. چنین افرادی نه از فقر و تنگدستی بیم دارند، چون به وعده‌های خداوند ایمان داشته و به او توکّل می‌کنند، و نه به خاطر انفاق، اندوهگین می‌شوند، چون به رضایت الهی و آثار اخروی انفاق توجّه دارند.

شاید دلیل آنکه «لیل» بر «نهار» و یا «سر» بر «علانیه» مقدّم شده است، آن باشد که انفاق‌های پنهانی در دل شب ارزش بیشتری دارد. «تفسیر مراغی»

این آیه به منزلۀ جمع‏‌بندی چهارده آیه گذشته است که دربارۀ انفاق بحث می‌‏کرد.

موضوعی که هیچ موردی در قرآن اینگونه مفصّل بحث نشده است.

آثار انفاق بر کسی پوشیده نیست؛ از جمله: تعدیل ثروت و کم شدن اختلافات طبقاتی، ایجاد محبّت، شکوفایی روح سخاوت و بالاتر از همه قرب به خداوند.

انفاق، علاوه‌بر انفاق مال و ثروت، شامل انفاقِ علم، آبرو و مقام نیز می‏‌شود.

کلمۀ انفاق، در لغت به معنای پر کردن گودال و در اصطلاح، به معنای پر کردن و بر طرف نمودن کمبودهای مالی است.

یادآوری این نکته لازم است که توجّه اسلام به مسئله انفاق، به معنای گداپروری و رواج تکدّی‌گری نیست. زیرا در بسیاری از روایات، از کسانی که بدون داشتن نیاز، از دیگران درخواست کمک می‌‏کنند، مذمّت شده و از سوی دیگر بهترین نوع انفاق، در اختیار قرار دادن ابزار کار به جای پول دادن، معرفی شده است.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۴:

۱. داشتن روحیّۀ انفاق و سخاوت مهم است، نه یکی دو بار انفاق آن هم از روی ترحّم. «یُنْفِقُونَ» فعل مضارع بر استمرار دلالت دارد.

۲. تعیین نشدن اجر الهی، نشانۀ گستردگی آن است. «أَجْرُهُمْ»

۳. وعده‌های الهی، بهترین مشوّق انسان در کارهای نیک است. «فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ»

۴. آرامش و امنیّت، از برکات انفاق است. «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱۶، ص ۴۳۴ - ۴۳۹.

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیات۱۵۴تا۱۵۷

ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِي أَحْسَنَ وَتَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَعَلَّهُمْ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ ﴿۱۵۴﴾

۱۵۴ - سپس به موسى كتاب (آسمانى ) داديم ، (نعمت خود را) بر آنها كه نيكوكار بودند تكميل كرديم ، و همه چيز را (كه مورد نياز آنها بود در آن ) روشن ساختيم ، كتابى كه مايه هدايت و رحمت بود، تا به لقاى پروردگارشان (به روز رستاخيز) ايمان بياورند.

Then to Moses We gave the Book, complete for him who does good, and (to make) plain all things, and guidance, and mercy, so that they might believe in the ultimate meeting with their Lord. (154)

وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۱۵۵﴾
۱۵۵- و اين كتابى است پر بركت كه ما (بر تو) نازل كرديم ، از آن پيروى نمائيد و پرهيزگارى پيشه كنيد تا مورد رحمت قرار گيريد.

And We have sent down this blessed Book (the Holy Koran). Follow it and be cautious in order that you receive mercy, (155)

أَنْ تَقُولُوا إِنَّمَا أُنْزِلَ الْكِتَابُ عَلَى طَائِفَتَيْنِ مِنْ قَبْلِنَا وَإِنْ كُنَّا عَنْ دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ ﴿۱۵۶﴾
۱۵۶ - (ما اين كتاب را با اينهمه امتيازات نازل كرديم ) تا نگوئيد كتاب آسمانى تنها بر دو طايفه پيش از ما (بر يهود و نصارى ) نازل شده بود و ما از بحث و بررسى آنها بيخبر بوديم .

lest you should say: 'The Book was sent down only to two parties before us; we are inattentive to their study. ' (156)

أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَى مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ ﴿۱۵۷﴾

۱۵۷ - يا نگوئيد اگر كتاب آسمانى بر ما نازل مى شد از آنها هدايت يافته تر بوديم ، اينك آيات و دلايل روشن از جانب پروردگارتان براى شما آمد و همچنين هدايت
و رحمت او، با اينحال چه كسى ستمكارتر از آنها كه آيات خدا را تكذيب كردند و از آن روى گردانيدند يافت مى شود، اما بزودى كسانى را كه از آيات ما روى گردانيدند به خاطر همين اغراض بى دليلشان مجازات شديد خواهيم كرد.

Or (you say), 'Had the Book been sent down to us, we would have been better guided than they. ' Indeed a clear sign has now come to you from your Lord; a guidance and a mercy. And who is more harmful than he who belies the verses of Allah and turns away from them! We shall recompense those who turn away from Our verses with an evil punishment for their turning away. (157)

تفسیر
پاسخ قاطع به بهانه جويان :

در آيات قبل ، سخن از ده حكم اساسى و اصولى اسلام در ميان بود، كه در حقيقت زير بناى بسيارى از احكام اسلامى محسوب مى شود، و از تعبيراتى مانند: ان هذا صراطى مستقيما فاتبعوه (اين راه مستقيم من است ، از آن پيروى كنيد) و مانند آن بر مى آيد كه اين احكام ، مخصوص آئين و مذهب معينى نبوده ، بويژه اينكه تمام آنها از اصولى است كه عقل به روشنى ، آنها را تصديق و تاييد مى كند، و به اين ترتيب مضمون آيات گذشته بيان احكامى است كه نه تنها در اسلام بلكه در تمام اديان بوده است .
به دنبال آن در اين آيات ، مى گويد: سپس به موسى ، كتاب آسمانى داديم و نعمت خود را بر افراد نيكوكار و آنها كه تسليم فرمان ما و پيرو حق بودند كامل ساختيم (ثم آتينا موسى الكتاب تماما على الذى احسن ).
از آنچه گفتيم معنى كلمه (ثم ) كه در لغت عرب معمولا براى (عطف با تاءخير) مى باشد روشن مى گردد، و معنى آيه چنين خواهد بود، نخست به انبياى پيشين ، اين فرمانهاى همگانى و عمومى را ابلاغ كرديم ، سپس به موسى كتاب آسمانى داديم ، و اين برنامه ها و تمامى برنامه هاى لازم را در آن شرح داديم .
به اين ترتيب نيازى به توجيهات مختلف و احيانا ضعيف كه بعضى از مفسران گفته اند نخواهيم داشت .
ضمنا اين نكته نيز روشن شد كه (الذى احسن ) اشاره به تمام كسانى است
كه نيكوكارند و آماده پذيرش حق و قبول فرمان خدا.
(و در آن هر چيز كه مورد نياز بود، و در مسير تكامل انسان اثر داشت ، بازگو كرده ) (و تفصيلا لكل شى ء).
(و نيز اين كتاب ، كه بر موسى نازل شد، مايه هدايت و رحمت بود) (و هدى و رحمة ).
(تمام اين برنامه ها به خاطر آن بود كه در روز رستاخيز و لقاى پروردگار ايمان بياورند، و با ايمان به معاد، افكار و گفتار و رفتارشان پاك شود) (لعلهم بلقاء ربهم يومنون ).
ممكن است گفته شود اگر آئين موسى كامل بوده (آنچنان كه كلمه تماما از آن حكايت دارد) آئين مسيح و سپس آئين اسلام ، چه ضرورتى داشته است ؟!
ولى بايد توجه داشت كه : هر آئينى براى زمان خود، آئين جامع و كاملى است ، و محال است آئين ناقص از طرف خدا، نازل گردد، ولى همين آئين كه براى يكزمان كامل بود، ممكن است براى زمانهاى بعد، ناتمام و نارسا باشد، همانطور كه يك برنامه جامع و كامل براى دوره دبستان ، نسبت به دوره دبيرستان نارسا است ، و سر فرستادن پيامبران مختلف با كتب آسمانى متعدد، تا به آخرين پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) و آخرين دستور منتهى گردد، نيز همين است ، البته هنگامى كه بشر آمادگى براى دستور نهائى پيدا كرد و دستور نهائى صادر شد، ديگر نيازى به آئين جديد نيست و درست همانند افراد فارغ التحصيل كه مى توانند بر اساس معلومات خود به پيشرفتهاى علمى از طريق مطالعه پيش بروند، پيروان چنين مذهبى نياز به آئين جديد نخواهند داشت و تحرك كافى را از همان آئين نهائى خواهند گرفت .
و نيز از اين آيه استفاده مى شود كه مسائل مربوط به قيامت در تورات اصلى به حد كافى بوده است ، و اگر مى بينيم در توراتهاى كنونى ، و كتابهاى وابسته
به آن جز در موارد نادرى اشاره به معاد و رستاخيز نشده است ، به نظر مى رسد كه بيشتر به خاطر تحريف يهود و دنياپرستانى بوده كه مايل بوده اند درباره قيامت كمتر سخن بگويند و كمتر سخن بشنوند.
البته در توراتهاى كنونى اشارات مختصرى به مساله قيامت شده است ، ولى به اندازه اى كم است كه بعضى مى خواهند بگويند يهود، اصولا به رستاخيز معتقد نيست ولى اين سخن به مبالغه شبيه تر است تا به يك واقعيت .
ضمنا بايد توجه داشت همانطور كه در جلد اول تفسير نمونه (صفحه 156) خاطر نشان ساختيم : منظور از ملاقات پروردگار كه در آيات قرآن آمده ، ملاقات حسى و رويت با چشم نيست ، بلكه يكنوع شهود باطنى و ملاقات روحانى است كه بر اثر تكامل انسان در رستاخيز صورت مى گيرد، و يا مشاهده پاداشها و كيفرهاى او در جهان ديگر است .
در آيه بعد، اشاره به نزول قرآن و تعليمات آن كرده و بحث آيه گذشته را تكميل مى نمايد و مى گويد: (اين كتابى است كه ما نازل كرده ايم ، كتابى است با عظمت و پر بركت و سرچشمه انواع خيرات و نيكيها) (و هذا كتاب انزلناه مبارك ) و (چون چنين است به طور كامل از آن پيروى كنيد، و پرهيزگارى پيشه نمائيد و از مخالفت با آن بپرهيزيد شايد مشمول رحمت خدا گرديد) (فاتبعوه و اتقوا لعلكم ترحمون )

در آيه بعد، تمام راههاى فرار و بهانه جوئيها را به روى مشركان بسته ، نخست به آنها مى گويد: (ما اين كتاب آسمانى را با اين امتيازات نازل كرديم تا نگوئيد كه تنها بر دو طايفه پيشين (يهود و نصارى ) كتاب آسمانى نازل شده ، و
ما از بحث و بررسى و مطالعه آنها غافل بوده ايم ، و اگر از فرمان تو سرپيچى كرديم به خاطر اين بوده است كه فرمان تو در دست ديگران بود و به دست ما نرسيد)
(ان تقولوا انما انزل الكتاب على طائفتين من قبلنا و ان كنا عن دراستهم لغافلين )
در آيه بعد همان بهانه به صورت دامنه دارتر و آميخته با ادعا و غرور بيشتر از آنها نقل شده است ، و آن اينكه ، اگر قرآن بر آنها نازل نمى شد، ممكن بود ادعا كنند ما بقدرى براى انجام فرمان الهى آمادگى داشتيم كه هيچ ملتى به اندازه ما آمادگى نداشت : (و اگر كتاب آسمانى بر ما نازل مى شد، ما از همه آنها پذيراتر و هدايت يافته تر بوديم ) (او تقولوا لو انا انزل علينا الكتاب لكنا اهدى منهم )
در حقيقت ، آيه قبل ، منعكس كننده اين بهانه بود كه اگر ما به راه نيامده ايم بر اثر بيخبرى از كتب آسمانى بوده و اين بيخبرى معلول آن بوده است كه اين كتب بر ديگران نازل گرديده ، اما اين آيه منعكس كننده حس خود برتربينى آنها و ادعاى بى اساسى است كه در مورد امتياز نژاد عرب بر ديگران داشته اند.
نظير همين معنى در سوره فاطر آيه 42 از قول مشركان به صورت يك مساله قاطع نه به عنوان يك قضيه شرطيه نقل شده است ، آنجا كه مى گويد: (مشركان با نهايت تاكيد قسم ياد كردند كه اگر پيامبرى به سوى آنها بيايد از تمام امتها هدايت يافته تر خواهند بود).
و به هر حال قرآن در برابر اين ادعاها مى گويد: خداوند تمام راههاى
بهانه جوئى را بر شما بسته است زيرا آيات و دلائل روشن از طرف پروردگار براى شما آمد، آميخته با هدايت الهى و رحمت پروردگار) (فقد جائكم بينة من ربكم و هدى و رحمة ).
جالب اينكه به جاى تعبير به كتاب آسمانى ، تعبير به (بينه ) شده است ، اشاره به اينكه اين كتاب آسمانى از هر نظر روشن و روشنگر و آميخته با دلائل قاطع است .
(با اين حال آيا كسى ستمكارتر از آنها كه تكذيب آيات خدا مى كنند و از آن اعراض مى نمايند پيدا مى شود؟) (فمن اظلم ممن كذب بايات الله و صدف عنها)
(صدف ) از ماده (صدف ) (بر وزن حذف ) به معنى اعراض كردن شديد و بدون تفكر از چيزى است ، اشاره به اينكه آنها نه تنها از آيات خدا روى گردانيدند بلكه با شدت از آن فاصله گرفتند، بدون اينكه درباره آن كمترين فكر و انديشه اى به كار برند. گاهى اين كلمه به معنى جلوگيرى كردن و ممانعت ديگران نيز آمده است .
در پايان آيه ، مجازات دردناك اين گونه افراد لجوج و بى فكرى كه مطالعه نكرده حقايق را به شدت انكار مى كنند و از آن مى گريزند حتى سد راه ديگران مى شوند، در يك جمله كوتاه و رسا بيان كرده مى گويد:
(به زودى كسانى را كه از آيات ما روى مى گردانند، گرفتار مجازاتهاى شديد خواهيم كرد، و اين به خاطر همان اعراض بى رويه و بى دليل آنها است )
(سنجزى الذين يصدفون عن آياتنا سوء العذاب بما كانوا يصدفون )
(سوء العذاب ) اگر چه به معنى (مجازات بد) است ، ولى چون مجازات بد، مجازاتى است كه در نوع خود شديد و فوق العاده دردناك باشد، بسيارى از مفسران آن را به (مجازات شديد) تفسير كرده اند.
تكرار جمله (يصدفون ) در هنگام بيان كيفر اينگونه اشخاص ، به خاطر روشن ساختن اين حقيقت است كه تمام گرفتاريها و بدبختيهاى آنان از اينجا سرچشمه مى گيرد كه بدون فكر و مطالعه از حقايق ، رويگردان مى شوند، و اگر حداقل به عنوان يك شخص ‍ جستجوگر و در حال شك به خود اجازه مطالعه مى دادند هيچگاه گرفتار چنين عواقب دردناكى نمى شدند.

امام خامنه‌ای در دیدار دست‌اندرکاران و کارگزاران حج؛
حج، میقاتی بین‌المللی و میعادی جهانی با منافع متعدد دنیوی و اخروی
۲۷ /اردیبهشت/ ۱۴۰۲

بخشی از وصیت‌نامه شهید علی هاشمی فرمانده قرارگاه سری نصرت | شهادت: 4 تیر سال 1367 جزیره مجنون

و ای امّت مسلمان ... بدانید که این منافقان هرگاه قدرت به دستشان بیفتد، آن چنان با شما رفتار می‌کنند که مغولان با ایرانی‌ها کردند. به قول امام عزیزمان که می‌فرمایند: منافقین از کفار بدترند، به راستی چه سخن درستی است؛ چون این منافقان هستند که خون شهیدان ما را پایمال می‌کنند ...
ای امّت شهید پرور ایران، ما رفتیم، ولی مسئولیّتش را بردوش یک به یک شما گذاشتیم و آن رسوای منافقین است و حفاظت از خون شهدا ...
شما همیشه خون ما را زنده نگه دارید، تا اسلام زنده بماند...

ای امّت شهید پرور، هرکس به دست این منافقان شهید بشود، بدانید خار چشم آنان بوده و چون مانعی بوده
با شهید کردن، این مانع را از سرراه برداشته اند، ولی نمی دانند، خون شهیدان مانعی دیگری شود سر راه آنها ...

و وصیّتی دیگر، ای امّت شهیدپرور، فقط توجّه داشته باشید که شما مانند اهل کوفه نشوید، مردم کوفه امام حسین (علیه السلام) را دعوت کردند، ولی او را با سراز بدن جداشده، به مهمانی پذیرفتند و شما که مولایمان و نور چشممان خمینی عزیز رادعوت کردید.

همه با هم ندا سر دادید، حزب فقط حزب الله، رهبر فقط روح الله، مبادا از این عقیده بر گردید که اهل کوفه هستید.

مبادا شیطانک‌ها شما را بفریبند، همین طوری که ابن زیاد لعنت الله به وسیله ی زر و زور مردم کوفه را به پیمان شکنی در تاریخ ثبت کرد.

و شما ای منافقان! ای کسانی که فریب زرق و برق دنیا را خورده اید، آیا هیچ گاه فکر کرده اید که برای چه این کارها را که مورد خشم خداوند است، انجام می دهید؟

آیا هیچ‌گاه فکر کرده‌اید که سرانجام این کارها به کجا می‌کشد؟ شما که طاقت ایستادگی در مقابل تیغ حزب الله را ندارید، پس بیایید به سوی نور و توبه کنید ...

شهید احمدرضا احدی رتبه اول کنکور پزشکی سال64

بخشی از وصیت‌نامه:

فقط نگذارید حرف امام به زمین بماند. همین

شهید «حسن ترک»
12 مهر 1341 در همدان چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی به عضویت سپاه پاسداران درآمد و عازم جبهه شد. سرانجام دوم اسفند 1364 طی عملیات والفجر هشت در حالی که مسئوليت طرح و عمليات تيپ انصارالحسين (ع) را بر عهده داشت به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

بخشی از وصیت‌نامه:
برادران و خواهران! توصيه شديد می‌کنم به شما در تربيت نسل خردسال و نوجوان زيرا كه تضمين آينده اسلام است. اين غنچه‌های نشكفته را دريابيد و شما هستيد كه از اين افراد می‌توانيد بزرگان فردا را بسازيد از اين زمينه‌های مناسب براي رشد كه شكل نگرفته استفاده كنيم و طبق احكام خدا شكل دهيم، پدران و مادران در آشنايی فرزندانشان با قرآن و جلسات و برنامه‌های مذهبی بكوشيد و تشويقشان كنند...

https://harimeharam.ir/shahid/483

بخشی از وصیت‌نامه شهید مدافع حرم شهید علی یزدانی (علی امینی)

تاریخ شهادت: 03/01/1394 ... محل شهادت: عراق

اینجانب علی یزدانی، فرزند غلامحسین در صحت کامل جسمی شهادت می‌دهم به وحدانیت خدا و صدق کلام پیامبران و راستی و درستی چهارده معصوم علیهما السلام و نیز باور دارم که تنها راه سعادت و خوشبختی انسان ها پیروی از ائمه در سایه ولایت فقیه مطلقه می‌باشد ...

بخشی از وصیت‌نامه شهید مدافع حرم شهید مرتضی کریمی (ابوحنانه)

شهادت: 21/10/1394 در خانطومان - سوریه

 از تمامي دوستان و آشنايان و خانواده خودم تقاضا دارم به فرامين مقام معظم رهبري گوش فرا دهند تاگمراه نشوند زيرا ايشان بهترين دوست شناس و دشمن شناس است ...

https://www.golzar.info/326753

https://harimeharam.ir/shahid/113

شهید محمد حسین آهنگ

شهید مهرداد حسین‌پور

شهید محمدعلی نقاشیان

شهید مجید صادقی

شهید محمود خوشبین

شهید محمودرضا قنبریان علویجه

شهید محمود شیری

شهید منوچهر علیئی

شهید مسعود احمدی‌نژاد

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه بقره , سوره مبارکه انعام , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای انقلاب اسلامی , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر صفحۀ ۴۶ قرآن کریم , سورۀ بقره , تفسیر نور , انفاق , تفسیر سوره مبارکه انعام , تفسیر , سوره مبارکه انعام , سوره انعام , دنیوی , اخروی , شهید علی هاشمی , منافقان , منافقین از کفار بدترند , خون شهیدان , شهید احمدرضا احدی , نگذارید حرف امام به زمین بماند , شهید حسن ترک , تربيت نسل , آينده اسلام , تضمين , شهید مدافع حرم , شهید علی یزدانی , شهید مرتضی کریمی , , تنها راه سعادت , خوشبختی , خانطومان , سوریه , شهید محمد حسین آهنگ , شهید مهرداد حسین‌پور , شهید محمد علی نقاشیان , شهید مجید صادقی , شهید محمود خوشبین , شهید محمود رضا قنبریان علویجه , شهید محمود شیری , , شهید منوچهر علیئی , شهید مسعود احمدی‌نژاد , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

ویژه نامه ولادت حضرت علی اکبر (علیه السلام) ...

ویژه نامه نیمه شعبان

ویژه نامه دهه فجر و انقلاب اسلامی

تفسیر صفحۀ ۴۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۵ - تفسیر نور:

«وَ مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبِیتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصابَها وابِلٌ فَآتَتْ أُکُلَها ضِعْفَیْنِ فَإِنْ لَمْ یُصِبْها وابِلٌ فَطَلٌّ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ» و مَثل کسانی که اموال خود را در طلب رضای خداوند و استواری روح خود انفاق می‌کنند، همچون مَثل باغی است که در نقطه‌ای بلند باشد (و از هوای آزاد به حدّ کافی بهره بگیرد) و باران‌های درشت به آن برسد و میوۀ خود را دوچندان بدهد. و اگر باران درشتی نبارد، باران‌‏های ریز و شبنم (ببارد تا همیشه این باغ شاداب و پُرطراوت باشد) و خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۵:

۱. اگر هدف، تحصیل رضای خداوند و رشد و کمال روحی باشد، کارها بارور می‌شود. «ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ» «فَآتَتْ أُکُلَها ضِعْفَیْنِ»

۲. اخلاص، ساده به دست نمی‌آید؛ باید به سراغ آن رفت. «ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ»

۳. کارهای خالص، همچون مزرعه‏‌ای در نقطه‌ای مرتفع است که از خرابی سیل محفوظ است. «بِرَبْوَةٍ أَصابَها»

۴. اگر هدف خدا باشد، از جلوه‌ها و جمال‌ها هم محروم نمی‌شویم. مخلصین در جامعه محبوب‌تر از ریاکارانند.«جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ» انفاق خالص، همانند مزرعۀ در دامنۀ کوه و زمین مرتفع است، که همه مردم آن را می‌بینند و از آن لذّت می‌‏برند.

۵. مهم‌تر از امکانات، بهره‏‌گیری از امکانات است. بارانِ ریز یا درشت مهم نیست؛ مهم آن است که زمین بتواند آن را جذب کند. «فَإِنْ لَمْ یُصِبْها وابِلٌ فَطَلٌّ»
تفسیر صفحۀ ۴۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۶ - تفسیر نور:

«أَ یَوَدُّ أَحَدُکُمْ أَنْ تَکُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخِیلٍ وَ أَعْنابٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَاالْأَنْهارُ لَهُ فِیها مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ وَ أَصابَهُ الْکِبَرُ وَ لَهُ ذُرِّیَّةٌ ضُعَفاءُ فَأَصابَها إِعْصارٌ فِیهِ نارٌ فَاحْتَرَقَتْ کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ» آیا کسی از شما دوست دارد که باغی از درختان خرما و انگور داشته که از زیر درختان آن نهرها در جریان و برای او در آن (باغ) از هر گونه میوه‏‌ای وجود داشته باشد و در حالی که به سن پیری رسیده و فرزندانی (کوچک و) ضعیف دارد، گردبادی همراه با آتش سوزان به آن باغ بوزد و باغ را یکسره بسوزاند. این چنین خداوند آیات را برای شما بیان می‌کند تا شاید اندیشه کنید.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۶:

انسان هنگامی که پیر و عیال‌مند شد، توان تولیدش از بین می‌رود، ولی نیاز و مصرفش شدید می‌شود. حال اگر منبع درآمدش نیز نابود شود، به ذلّت کشیده می‌شود.

انسان در قیامت، از یک‌سو توان عمل صالح ندارد و از سوی دیگر نیازش شدید است. در این حال اگر کارهای صالحش با منّت و ریا محو شده باشد، به چه ذلّتی می‌رسد.

خرما و انگور، از مفیدترین میوه‌ها می‌باشند و در قرآن نام آنها به کرّات آمده است.

پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: هر کس «لا اله الا الله» بگوید به واسطۀ آن کار، درختی در بهشت برای او کاشته می‌شود و همچنین است هر کس «الله اکبر» بگوید.

شخصی به پیامبر گفت: پس درختان ما در بهشت بسیار است! حضرت فرمودند: آری، به شرط آنکه آتشی به دنبال آن نفرستید و آن را نسوزانید. «بحار، ج ۸، ص ۱۸۶»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۶:

۱. خودت را به جای دیگران بگذار تا مسائل را خوب درک کنی. «أَ یَوَدُّ أَحَدُکُمْ»

۲. از مثال‌های طبیعی که زمان و مکان و عصر و نسل در آن اثر نمی‌‏گذارد، استفاده کنیم. «جَنَّةٌ مِنْ نَخِیلٍ وَ أَعْنابٍ»

۳. منّت و آزار بعد از انفاق، همچون باد سوزانی است بر باغی سرسبز، و آتشی بر بوستانی خرّم. «فَاحْتَرَقَتْ»

۴. رشد یافتن، تدریجی است؛ ولی تخریب و حبط عمل در یک لحظه است. «فَأَصابَها إِعْصارٌ فِیهِ نارٌ فَاحْتَرَقَتْ»

۵. مثال‌های قرآن، برای فکر کردن است. «لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ»
تفسیر صفحۀ ۴۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۷ - تفسیر نور:

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّباتِ ما کَسَبْتُمْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنا لَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ لا تَیَمَّمُوا الْخَبِیثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَ لَسْتُمْ بِآخِذِیهِ إِلاَّ أَنْ تُغْمِضُوافِیهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ» ای کسانی که ایمان آورده‌‏اید! از پاکیزه‌ترین چیزهایی که به دست آورده‌‏اید و از آنچه ما برای شما از زمین رویانیده‌ایم، انفاق کنید و برای انفاق به سراغ قسمت‏‌های ناپاک (و پست) نروید، در حالی که خود شما هم حاضر نیستید آنها را بپذیرید مگر از روی اغماض (و ناچاری) و بدانید که خداوند بی‌نیاز و ستوده است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۷:

آیات قبل، شرایط انفاق‌کننده را مطرح کرد و این آیه شرایط چیزهایی را بیان می‏‌کند که به محرومان انفاق می‌شود.

امام باقر علیه‌السّلام ذیل این آیه فرمودند: بعضی از مسلمانان درآمدهای حرامی مانند ربا داشتند که صرف فقرا می‌کردند؛ این آیه آنان را نهی نمود. «تفسیر برهان، ج ۱، ص ۲۵۵ و راهنما»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۷:

۱. هدف از انفاق، رهایی از بخل است، نه رهایی از اشیای بی‌‏ارزش و نامطلوب. «أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّباتِ ما کَسَبْتُمْ»

۲. در انفاق، تفاوتی میان پول نقد یا کالا نیست. «ما کَسَبْتُمْ» «مِمَّا أَخْرَجْنا»

۳. بخششِ بادآورده‌ها مهم نیست، بلکه بخشش از دست‌رنج، دارای ارزش است. «ما کَسَبْتُمْ»

۴. در انفاق باید کرامت محرومان محفوظ بماند. «وَ لا تَیَمَّمُوا الْخَبِیثَ»

۵. نه تنها از چیزهای ناپاک و پست انفاق نکنید، بلکه به فکر آن نیز نیفتید. «وَ لا تَیَمَّمُوا»

۶. و جدان انسان، بهترین معیار برای شناخت پسندیده و ناپسند است. هر آنچه را می‌پسندی که به تو انفاق کنند، شایسته است که انفاق کنی و اگر آن را دوست نمی‌‏داری، شایستۀ انفاق نیست. «لَسْتُمْ بِآخِذِیهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا»

۷. هر فرد ثروتمندی احتمال فقیر شدن خود را بدهد؛ شاید روزی دستِ دهندۀ شما، دستِ گیرنده شد. «بِآخِذِیهِ»

۸. گرفتن مال نامرغوب، نشانۀ رضایت فقرا نیست، بلکه نشانۀ استیصال آنان است. «تُغْمِضُوا» یعنی شما هم با اغماض و سختی ممکن است چیزی را بگیرید، ولی این نشانۀ رضایت شما نیست.

۹. اثر انفاق به خود شما برمی‌گردد، وگرنه خداوند غنی و بی‌نیاز است. «أَنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ»

۱۰. غنای الهی همراه با کمالات و محبوبیّت است. «غَنِیٌّ حَمِیدٌ»
تفسیر صفحۀ ۴۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۸ - تفسیر نور:

«الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ» شیطان (به هنگام انفاق) شما را از فقر و تهیدستی بیم می‌دهد و شما را به فحشا و زشتی‌‏ها فرا می‌خواند؛ ولی خداوند از جانب خود به شما وعدۀ آمرزش و فزونی می‌‏دهد و خداوند وسعت‌بخش داناست.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۸:

به هنگام انفاق، شیطان به سراغ انسان می‌آید و القاء می‌کند که اگر امروز انفاق کنی فردا خودت فقیر خواهی شد، بهتر است اموالت را ذخیره کنی تا به هنگام پیری و بیماری و... خرج نمایی. اینها القائات و وعده‌های شیطانی است.

نیاز ما در فردای قیامت به مغفرت الهی، به مراتب بیشتر از نیاز ما در فردای دنیاست. مبادا مغفرت الهی را با خیال رفاه در زندگی مبادله کنیم. زیرا:

اوّلًا: شاید پیر نشدم و نیازمند نشدم، ولی در قیامت نیاز من قطعی است؛

ثانیاً: شاید مالی که امروز برای فردا نگه می‌دارم، باقی نماند، ولی انفاقِ امروز حتماً برای فردای قیامت باقی است؛

ثالثاً: شاید از مال اندوختۀ امروز در فردای پیری نتوانم بهره‌مند شوم، ولی از انفاق امروز بهره‌مندی در قیامت قطعی است؛

رابعاً: بهره‌مندی انسان از اندوختۀ خود در دوران پیری، موقّتی است، ولی بهره‏‌گیری انسان از انفاق در قیامت ابدی است «تفسیر فخر رازی، ذیل آیه».
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۸:

۱. شیطان، انسان را از انفاق اموال مرغوب باز می‌‏دارد. «أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّباتِ» «الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ»

۲. بخل شما، فقرا را به فساد و فحشا می‌کشاند. «یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ»

۳. انسان در انتخاب راه خدا یا شیطان، آزاد است. «الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ» «وَ اللَّهُ یَعِدُکُمْ»

۴. اطرافیانی که انسان را از انفاق باز‌می‌دارند و از آینده می‌ترسانند، ولی نسبت به گناهان تشویق می‌نمایند، شیطان هستند. «الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ»

۵. میان فقر و فحشا، رابطه است. بسیاری از گناهان به خاطر ترس از فقر است. «یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ»

۶. انفاق نکردن و یا انفاق از اموال نامرغوب، از نمونه‌های زشتی و فحشا می‌‏باشد. «لا تَیَمَّمُوا الْخَبِیثَ» «الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ»

۷. انفاق، مال را زیاد می‌کند و سبب آمرزش گناهان است. «أَنْفِقُوا» «اللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلًا»

۸. با موانع انفاق و افکار شیطانی، مبارزه کنید. در برابر ترس از فقر، به یاد فضل و لطف خدا باشید. «مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلًا»

۹. هر فکر و توهّمی که برای شما تنگ‌نظری، ترس و اثر منفی بیاورد، شیطانی است و هر فکر و الهامی که برای شما حرکت، نشاط و سعۀ‌صدر آورد، الهی است. «وَ اللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلًا»
تفسیر صفحۀ ۴۵ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۹ - تفسیر نور:

«یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً وَ ما یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ» (خداوند) حکمت و بینش را به هر کس بخواهد (و شایسته ببیند) می‌دهد و به هر کس حکمت داده شود، همانا خیری فراوان به او داده شده است و جز خردمندان (از این نکته) متذکّر نمی‌گردند.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۹:

«الْأَلْبابِ» جمع «لب» به معنای مغز است و به همۀ انسان‏ ها «أُولُوا الْأَلْبابِ» نمی‌‏گویند، بلکه تنها به خردمندانی می‌گویند که عقل خود را به کار گیرند و راه زندگی و سعادت واقعی خود را بیابند.

حکمت را به معنی معرفت و شناختِ اسرار و آگاهی از حقایق و رسیدن به حق دانسته‌اند که خداوند به بعضی از افراد به خاطر پاکی و تقوی و تلاش عطا می‌‏کند، تا آنان وسوسه‌‏های شیطانی را از الهامات الهی باز شناخته و چاه را از راه و شعار را از شعور تشخیص دهند و این خیر کثیر است.

در روایات می‌خوانیم: حکمت، معرفت و تفقّه در دین است. حکمت، اطاعت از خدا، شناخت امام و پرهیز از گناهان کبیره است. «تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۲۸۷»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۹:

۱. گرچه مال و ثروت خیر است، ولی خیرِ کثیر، داشتنِ دید و قدرت تشخیص است. کسانی که از آن خیر انفاق کنند به خیر کثیر می‌رسند. «أَنْفِقُوا» «یُؤْتِی الْحِکْمَةَ»

۲. شیطان وعدۀ فقر، و خداوند وعدۀ مغفرت و فضل می‌دهد. امّا تشخیص و انتخاب هر یک از این دو راه، حکمت لازم دارد. «یُؤْتِی الْحِکْمَةَ»

۳. همۀ دنیا متاع قلیل است، «مَتاعُ الدُّنْیا قَلِیلٌ» «نساء، ۷۷» ولی حکمت خیر کثیر است. اگر همه امکانات مادّی فدای دست‌یابی به حکمت و بینش صحیح گردد، ارزش دارد. «فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً»

۴. حکمت هدیه‌ای کلیدی و مادر همۀ خیرات است. هر که آن را داشت چیزهای زیادی خواهد داشت. «وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً»

۵. هر کسی به ارزش حکمت پی نمی‌برد. «ما یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبابِ» دنیاگرایان بر مال و آمار و محاسبات مادّی تکیه می‌کنند و سود و زیان را بر اساس مادّیات می‌‏سنجند، ولی دوراندیشان عاقل و راه‌‏شناسان اندیشمند، از بعد دیگری محاسبه می‌‏کنند.

منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۴۲۸ - ۴۳۳.

بسم الله الرحمن الرحیم

چگونه از خدا طلب کنیم؟

حضرت امام صادق علیه السلام

إنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یَعْلَمُ مَا یُرِیدُ الْعَبْدُ إِذَا دَعَاهُ وَ لَکِنَّهُ یُحِبُّ أَنْ تُبَثَّ إِلَیْهِ الْحَوَائِجُ فَإِذَا دَعَوْتَ فَسَمِّ حَاجَتَک‏

وقتی بنده دعای می کند، خداوند تبارک و تعالی می داند که او چه می خواهد؛ ولی دوست دارد که نیازهایش را به تفصیل بیان کند. پس آنگاه که دعا می کنی، حاجت خود را به صورت مشخّص از او بخواه.

«کافی» ج ۲ ص ۴۷۶

زندگی خوش در سایه ایمان

مردی به نام رمیله تب دار بود؛ هنگام نماز رسید و به سختی غسل نمود و برای نماز جماعت به مسجد رفت، بعد از نماز جماعت تا از درب مسجد بیرون آمد، امیرالمومنین علی علیه السلام را دید که دست مبارک بر روی شانه های رمیله گذاشت و فرمودند: رمیله! دچار تب شدیدی بودی ولی باز هم برای نماز جماعت به مسجد آمدی!
رمیله متحیر و متعجب شد و عرض کرد: بله سرورم ، اما شما چطور متوجه شدید!؟
امیرالمومنین امام علی علیه السلام لبخندی زد و فرمودند: ای رمیله، هیچ زن و مرد مومنی نیست که مریض شود ،مگر اینکه ما بخاطر مریضی او مریض میشویم و هرگاه محزون میشود ما بخاطر او محزون میشویم و هر زمان دعا کند ما به او آمین میگوییم و وقتی ساکت باشد مابرای او دعا میکنیم و در هرکجا در مشرق و مغرب ، مرد و زن مومنی باشد ما با او هستیم .

بصارئر الدرجات : ۷۲، بحارالانوار ج ۲۶، ص ۱۴۰

تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۱۵۱تا۱۵۳

قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَإِیَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۱۵۱﴾
۱۵۱ - بگو بیائید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم : اینکه چیزى را شریک خدا قرار ندهید، و به پدر و مادر نیکى کنید، و فرزندانتان را از (ترس ) فقر نکشید، ما شما و آنها را روزى مى دهیم ، و نزدیک کارهاى زشت و قبیح نروید چه آشکار باشد چه پنهان ، و نفسى را که خداوند محترم شمرده به قتل نرسانید، مگر به حق (و از روى استحقاق ) این چیزى است که خداوند شما را به آن سفارش کرده ، تا درک کنید.

Say: 'Come, I will recite to you what your Lord forbids you; that you shall associate anything with Him; that you shall be good to your parents, that you shall not kill your children because of poverty, We provide for you and for them, that you shall not commit foul deeds whether openly or in secret, and that you shall not kill the soul that Allah has forbidden except by right. With such Allah� charges you, in order that you understand. (151)

وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْیَتِیمِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّى یَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا الْکَیْلَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ لَا نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ ﴿۱۵۲﴾

۱۵۲ - و به مال یتیم جز به نحو احسن (و براى اصلاح ) نزدیک نشوید تا به حد رشد برسد، و حق پیمانه و وزن را به عدالت ادا کنید، هیچکس را جز به مقدار
توانائى تکلیف نمى کنیم ، و هنگامى که سخنى مى گوئید عدالت را رعایت نمائید حتى اگر در مورد نزدیکان بوده باشد، این چیزى است که خداوند شما را به آن سفارش مى کند تا متذکر شوید.

Do not touch the wealth of the orphan, except in the fairer manner until he reaches maturity. Give just weight and full measure, We never charge a soul with more than it can bear. When you speak, be just, even if it affects your own kinsmen. Fulfill the covenant of Allah. With such He charges you, in order that you remember. (152)

وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (۱۵۳)

۱۵۳ - و اینکه این راه مستقیم من است از آن پیروى کنید و از راههاى مختلف (و انحرافى ) پیروى نکنید که شما را از راه حق دور مى سازد، این چیزى است که خداوند شما را به آن سفارش مى کند تا پرهیزگار شوید.

This Path of Mine is straight. Follow it and do not follow other paths, for they will scatter you away from His Path. With such Allah charges you, in order that you be cautious. (153)

تفسیر
فرمانهاى دهگانه !
پس از نفى احکام ساختگى مشرکان که در آیات قبل ، گذشت ، این سه آیه اشاره به اصول محرمات در اسلام کرده و گناهان کبیره ردیف اول را ضمن بیان کوتاه و پر مغز و جالبى در ده قسمت بیان مى کند، و از آنها دعوت مى نماید که بیایند و حرامهاى واقعى الهى را بشنوند و تحریمهاى دروغین را کنار بگذارند. نخست مى گوید به آنها بگو بیائید تا آنچه را خدا بر شما تحریم کرده است بخوانم و برشمرم (قل تعالوا اتل ما حرم ربکم علیکم ):
1 - اینکه هیچ چیز را شریک و همتاى خدا قرار ندهید (الا تشرکوا به شیئا).
2 - نسبت به پدر و مادر نیکى کنید (و بالوالدین احسانا).
3 - فرزندان خود را به خاطر تنگدستى و فقر نکشید (و لا تقتلوا اولادکم من املاق ).
زیرا روزى شما و آنها همه به دست ما است و ما همه را روزى مى دهیم (نحن نرزقکم و ایاهم ).
4 - به اعمال زشت و قبیح نزدیک نشوید، خواه آشکار باشد خواه پنهان
یعنى نه تنها انجام ندهید بلکه به آن هم نزدیک نشوید (و لا تقربوا الفواحش ما ظهر منها و ما بطن ).
5 - دست به خون بیگناهان نیالائید و نفوسى را که خداوند محترم شمرده و ریختن خون آنها مجاز نیست به قتل نرسانید مگر اینکه طبق قانون الهى اجازه قتل آنها داده شده باشد (مثل اینکه قاتل باشند) (و لا تقتلوا النفس التى حرم الله الا بالحق ).
به دنبال این پنج قسمت براى تاکید بیشتر مى فرماید: اینها امورى است که خداوند به شما توصیه کرده ، تا دریابید و از ارتکاب آنها خوددارى نمائید (ذلکم وصاکم به لعلکم تعقلون ).
6 - هیچگاه جز به قصد اصلاح نزدیک مال یتیمان نشوید، تا هنگامى که به حد بلوغ برسند (و لا تقربوا مال الیتیم الا بالتى هى احسن حتى یبلغ اشده ).
7 - کم فروشى نکنید و حق پیمانه و وزن را با عدالت ادا کنید، (و اوفوا الکیل و المیزان بالقسط).
و از آنجا که هر قدر انسان دقت در پیمانه و وزن کند باز ممکن است ، مختصر کم و زیادى صورت گیرد که سنجش آن با پیمانه ها و ترازوهاى معمولى امکان پذیر نیست ، به دنبال این جمله اضافه مى کند هیچکس را جز به اندازه توانائى تکلیف نمى کنیم (لا نکلف نفسا الا وسعها).
8 - به هنگام داورى یا شهادت و یا در هر مورد دیگر سخنى مى گوئید عدالت را رعایت کنید و از مسیر حق منحرف نشوید، هر چند در مورد خویشاوندان شما باشد و داورى و شهادت به حق به زیان آنها تمام گردد (و اذا قلتم فاعدلوا و لو کان ذا قربى ).
9 - به عهد الهى وفا کنید و آنرا نشکنید (و بعهد الله اوفوا).
در اینکه منظور از عهد الهى در این آیه چیست ، مفسران احتمالاتى داده اند، ولى مفهوم آیه ، همه پیمانهاى الهى را اعم از پیمانهاى (تکوینى ) و (تشریعى ) و تکالیف الهى و هر گونه عهد و نذر و قسم را شامل مى شود.
و باز براى تاکید در پایان این چهار قسمت ، مى فرماید: (اینها امورى است که خداوند به شما توصیه مى کند، تا متذکر شوید) (ذلکم وصاکم به لعلکم تذکرون ).
10 - (این راه مستقیم من ، راه توحید، راه حق و عدالت ، راه پاکى و تقوا است از آن پیروى کنید و هرگز در راههاى انحرافى و پراکنده گام ننهید که شما را از راه خدا منحرف و پراکنده مى کند و تخم نفاق و اختلاف را در میان شما مى پاشد (و ان هذا صراطى مستقیما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله ). و در پایان همه اینها براى سومین بار تاکید مى کند که اینها امورى است که خداوند به شما توصیه مى کند تا پرهیزگار شوید (ذلکم وصاکم به لعلکم تتقون ).
در اینجا به چند نکته باید توجه کرد:
1 - شروع از توحید و پایان به نفى اختلاف - قابل ملاحظه اینکه در این دستورات دهگانه ، نخست از تحریم شرک شروع شده است که در واقع سرچشمه اصلى همه مفاسد اجتماعى و محرمات الهى است ، و در پایان نیز به نفى اختلاف
که یکنوع شرک عملى محسوب میشود، پایان یافته است .
این موضوع اهمیت مساله توحید را در همه اصول و فروع اسلامى روشن میسازد که توحید تنها یک اصل دینى نیست بلکه روح تمام تعلیمات اسلام میباشد،
2 - تاءکیدهاى پى در پى - در پایان هر یک از این آیات سه گانه به عنوان تاکید جمله ذلکم وصاکم به ، (این چیزى است که خداوند شما را به آن توصیه میکند) آمده است ، با این تفاوت که در آیه اول با جمله لعلکم تعقلون و در آیه دوم با جمله لعلکم تذکرون و در جمله سوم با جمله لعلکم تتقون ختم شده است .
و این تعبیرات مختلف و حساب شده گویا اشاره به این نکته است که نخستین مرحله به هنگام دریافت یک حکم ، (تعقل ) و درک آن است ، مرحله بعد، مرحله یادآورى و (تذکر) و جذب آن مى باشد و مرحله سوم که مرحله نهائى است ، مرحله عمل و پیاده کردن و (تقوا) و پرهیزگارى است .
درست است که هر کدام از این جمله هاى سه گانه بعد از ذکر چند قسمت از ده فرمان فوق آمده است ولى روشن است که این مراحل سه گانه اختصاص به احکام معینى ندارد، زیرا هر حکمى تعقل و تذکر و تقوا و عمل لازم دارد، بلکه در حقیقت رعایت جنبه هاى فصاحت و بلاغت ایجاب کرده که این تاکیدات در میان آن احکام ده گانه پخش گردد.
3 - فرمانهاى جاویدان - شاید نیاز به تذکر نداشته باشد که این فرمانهاى دهگانه اختصاصى به آئین اسلام ندارد بلکه در همه ادیان بوده است ، اگر چه در اسلام به صورت گسترده ترى مورد بحث قرار گرفته است ، و در حقیقت همه آنها از فرمانهائى است که عقل و منطق به روشنى ، آنها را درک مى کند، و به اصطلاح
از (مستقلات عقلیه ) است و لذا در قرآن مجید در آئین انبیاى دیگر نیز این احکام کم و بیش دیده مى شود.
4 - اهمیت نیکى به پدر و مادر - ذکر نیکى به پدر و مادر، بلافاصله بعد از مبارزه با شرک ، و قبل از دستورهاى مهمى همانند تحریم قتل نفس ، و اجراى اصول عدالت ، دلیل بر اهمیت فوق العاده حق پدر و مادر در دستورهاى اسلامى است .
این موضوع وقتى روشنتر مى شود که توجه کنیم به جاى تحریم آزار پدر و مادر که هماهنگ با سایر تحریمهاى این آیه است ، موضوع احسان و نیکى کردن ، ذکر شده است یعنى نه تنها ایجاد ناراحتى براى آنها حرام است بلکه علاوه بر آن ، احسان و نیکى در مورد آنان نیز لازم و ضرورى است .
و جالبتر اینکه کلمه (احسان ) را به وسیله (ب) متعدى ساخته و فرموده است (بالوالدین احسانا)، و میدانیم احسان گاهى با (الى ) و گاهى با (ب ) ذکر مى شود، در صورتى که با الى ذکر شود، مفهوم آن نیکى کردن است هر چند بطور غیر مستقیم و بالواسطه باشد، اما هنگامى که با (ب ) ذکر مى شود معنى آن نیکى کردن بطور مستقیم و بدون واسطه است ، بنابراین آیه تاکید مى کند که موضوع نیکى به پدر و مادر را باید آنقدر اهمیت داد که شخصا و بدون واسطه به آن اقدام نمود.
5 - قتل فرزندان به خاطر گرسنگى -
از این آیات بر مى آید که عربهاى دوران جاهلى نه تنها دختران خویش را به خاطر تعصبهاى غلط زنده به گور
مى کردند بلکه پسران را که سرمایه بزرگى در جامعه آن روز محسوب مى شد، نیز از ترس فقر و تنگدستى به قتل مى رسانیدند خداوند در این آیه آنها را به خوان گسترده نعمت پروردگار که ضعیفترین موجودات نیز از آن روزى مى برند توجه داده و از این کار باز مى دارد.
با نهایت تاسف این عمل جاهلى در عصر و زمان ما در شکل دیگرى تکرار مى شود، و به عنوان کمبود احتمالى مواد غذائى روى زمین ، کودکان بى گناه در عالم جنینى از طریق کورتاژ به قتل مى رسند.
گر چه امروز براى سقط جنین دلائل بى اساس دیگرى نیز ذکر مى کنند، ولى مساله فقر و کمبود مواد غذائى یکى از دلائل عمده آن است .
اینها و مسائل دیگرى شبیه به آن ، نشان مى دهد که عصر جاهلیت در زمان ما به شکل دیگرى تکرار مى شود و (جاهلیت قرن بیستم ) حتى در جهانى وحشتناکتر و گسترده تر از جاهلیت قبل از اسلام است .

- منظور از فواحش چیست ؟ - (فواحش ) جمع (فاحشه ) به معنى گناهانى است که فوق العاده زشت و تنفرآمیز است ، بنابراین پیمان شکنى و کم فروشى و شرک و مانند اینها اگر چه از گناهان کبیره مى باشند، ولى ذکر آنها در مقابل فواحش به خاطر همان تفاوت مفهوم است .
7 - نزدیک این گناهان نشوید - در آیات فوق ، در دو مورد تعبیر به لا تقربوا (نزدیک نشوید) شده است ، این موضوع در مورد بعضى از گناهان دیگر نیز در قرآن تکرار شده است ، به نظر مى رسد که این تعبیر در مورد گناهانى است که (وسوسه انگیز) است مانند (زنا و فحشاء) و (اموال بى دفاع یتیمان ) و
امثال اینها، لذا به مردم اخطار مى کند که به آنها نزدیک نشوند تا تحت تاثیر وسوسه هاى شدیدشان قرار نگیرند.
8 - گناهان آشکار و پنهان - شک نیست که جمله (ما ظهر منها و ما بطن ) هر گونه گناه زشت آشکار و پنهانى را شامل مى شود، ولى در بعضى از احادیث از امام باقر (ع ) نقل شده که فرمود: ما ظهر هو الزنا و ما بطن هو المحالة : (منظور از گناه آشکار، زنا و منظور از گناه پنهان ، گرفتن معشوقه هاى نامشروع پنهانى و مخفیانه است ) اما روشن است که ذکر این مواد به عنوان بیان یک مصداق روشن است ، نه اینکه منحصر به همین مورد بوده باشد.
9 - ده فرمان یهود - در تورات در فصل 20 سفر خروج احکام دهگانه اى دیده میشود که به عنوان ده فرمان در میان یهود معروف شده است که از جمله دوم شروع مى شود و به هفدهم از آن فصل ، پایان مى یابد.
با مقایسه میان آن ده فرمان و آنچه در آیات فوق مى خوانیم روشن مى شود که فاصله فوق العاده زیادى میان این دو برنامه است ، البته نمى توان اطمینان یافت که تورات کنونى در این قسمت مانند بسیارى از قسمتهاى دیگر دستخوش تحریف نشده باشد، ولى آنچه مسلم است ده فرمان موجود در تورات اگر چه مشتمل بر مسائل لازمى است اما از نظر وسعت و ابعاد اخلاقى و اجتماعى و عقیده اى در سطحى بسیار پائینتر از مفاد آیات فوق است .
10 - چگونه این چند آیه چهره مدینه را تغییر داد ؟!
در بحارالانوار و همچنین در کتاب اعلام الورى داستان جالبى دیده مى شود که از تاثیر فوق العاده آیات فوق در نفوس شنوندگان حکایت مى کند و ما این
جریان را طبق نقل بحار الانوار از على بن ابراهیم به طور خلاصه ذیلا مى آوریم :
(اسعد بن زراره ) و (ذکوان بن عبد قیس ) که از طایفه (خزرج ) بودند، به مکه آمدند در حالى که میان طایفه (اوس ) و (خزرج ) جنگ طولانى بود و مدتها شب و روز سلاح بر زمین نمى گذاشتند، و آخرین جنگ آنها روز (بعاث ) بود که در آن جنگ طایفه اوس بر خزرج پیشى گرفت ، به همین جهت اسعد و ذکوان به مکه آمدند تا از مردم مکه پیمانى بر ضد طایفه اوس ‍ بگیرند، هنگامى که به خانه (عتبة بن ربیعه ) وارد شدند و جریان را براى او گفتند در پاسخ گفت :
شهر ما از شهر شما دور است ، مخصوصا گرفتارى تازه اى پیدا کرده ایم که ما را سخت به خود مشغول داشته ، (اسعد) پرسید چه گرفتارى ؟ شما که در حرم امن زندگى دارید.
(عتبه ) گفت : مردى در میان ما ظهور کرده که مى گوید: فرستاده خدا هستم ! عقل ما را ناچیز مى شمرد و به خدایان ما بد مى گوید، جوانان ما را فاسد و اجتماع ما را پراکنده نموده است !
(اسعد) پرسید این مرد چه نسبتى به شما دارد؟ گفت : فرزند عبدالله بن عبدالمطلب و اتفاقا از خانواده هاى شریف ما است .
(اسعد) و (ذکوان ) در فکر فرو رفتند و به خاطرشان آمد که از یهود مدینه مى شنیدند به همین زودى پیامبرى در مکه ظهور خواهد کرد، و به مدینه هجرت خواهد نمود.
(اسعد) پیش خود گفت : نکند این همان کسى باشد که یهود از او خبر مى دادند.
سپس پرسید او کجاست ؟
(عتبه ) گفت در حجر اسماعیل کنار خانه خدا هم اکنون نشسته است
آنها در دره اى از کوه محاصره هستند و تنها در موسم حج و عمره ماه رجب آزادى مى یابند، و وارد جمعیت مى شوند ولى من به تو توصیه مى کنم به سخنان او گوش مده و یک کلمه با او حرف مزن که او ساحر غریبى است .
- و این در ایامى بود که مسلمانان در شعب ابى طالب محاصره بودند.
اسعد رو به عتبه کرد و گفت پس چه کنم ؟ محرم شده ام و بر من لازم است که طواف خانه کعبه کنم ، تو به من مى گوئى به او نزدیک نشوم ؟!
(عتبه ) گفت : مقدارى پنبه در گوشهاى خود قرار بده تا سخنان او را نشنوى ! اسعد وارد مسجدالحرام شد، در حالى که هر دو گوش خود را با پنبه سخت بسته بود، و مشغول طواف خانه کعبه شد در حالى که پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) با جمعى از بنى هاشم در حجر اسماعیل در کنار خانه کعبه نشسته بودند.
او نگاهى به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) کرد و به سرعت گذشت ، در دور دوم طواف با خود گفت : هیچکس احمقتر از من نیست !، آیا مى شود یک چنین داستان مهمى در مکه بر سر زبانها باشد و من از آن خبرى نگیرم و قوم خود را در جریان نگذارم ؟!، به دنبال این فکر، دست کرد پنبه ها را از گوش بیرون آورد و به دور افکند و در جلو پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) قرار گرفت و پرسید به چه چیز ما را دعوت مى کنى ؟
پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود: به شهادت به یگانگى خدا و اینکه من فرستاده اویم و شما را به این کارها دعوت مى کنم و سپس آیات سه گانه ، فوق که مشتمل بر دستورات دهگانه بود تلاوت کرد.
هنگامى که اسعد این سخنان پرمعنى و روح پرور را که با نهاد و جانش آشنا بود شنید، به کلى منقلب شد و فریاد زد اشهد ان لا اله الا الله و انک رسول الله .
اى رسول خدا پدر و مادرم فداى تو باد، من اهل یثربم ، از طایفه خزرجم ، ارتباط ما با برادرانمان از طایفه اوس بر اثر جنگهاى طولانى گسسته ، شاید خداوند
به کمک تو این پیوند گسسته را برقرار سازد.
اى پیامبر! ما وصف ترا از طایفه یهود شنیده بودیم و همواره ما را از ظهور تو بشارت مى دادند و ما امیدواریم که شهر ما هجرتگاه تو گردد، زیرا یهود از کتب آسمانى خود چنین به ما خبر دادند، شکر مى کنم که خدا مرا به سوى تو فرستاد، به خدا سوگند جز براى بستن پیمان جنگى بر ضد دشمنان به مکه نیامده بودم ، ولى خداوند مرا به پیروزى بزرگترى نائل کرد.
سپس رفیق او (ذکوان ) نیز مسلمان شد و هر دو از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) تقاضا کردند مبلغى همراه آنها به مدینه بفرستد تا به مردم تعلیم قرآن دهد و به اسلام دعوت نماید و آتش جنگها خاموش گردد، پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) (مصعب بن عمیر) را همراه آنها به مدینه فرستاد و از آن زمان پایه هاى اسلام در مدینه گذاشته شد و چهره مدینه دگرگون گشت .

حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای:

باید تا آنجا که امکان پذیر است در زمینه تولید کتاب‌های کودکان و نوجوانان متناسب با فرهنگ خودمان، تلاش شود تا از کتاب‌های بیگانه بی‌نیاز شویم.

علاقه امام خامنه‌ای و صرف وقت برای مطالعه کتاب‌های مختلف به‌ویژه کتاب‌های خاطرات مربوط به دوران دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم:

این کتاب‌های خاطرات بسیار باارزش هستند و گونه‌ای جدید از تولید کتاب به شمار می‌روند که بانوان نویسنده در این زمینه بسیار فعال هستند و نوشته‌های خوبی دارند.

https://imamhussain.org/persian/31418

 نافع بن هلال بَجَلی یا نافع بن هلال جَمَلی، از یاران امام علی(ع) و از شهدای کربلا. او در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان شرکت داشت. نافع در عذیب هجانات به کاروان امام حسین(ع) پیوست و روز عاشورا در کربلا به شهادت رسید. او در سخنانی حمایت و وفاداری خود را نسبت به امام حسین(ع) نشان می‌د‌اد ...

https://www.iribnews.ir/fa/news/1828427

گزیده ای از آخرین سخنرانی سردار جاویدالأثر احمد متوسلیان: ما با اسرائیل وارد جنگ خواهیم شد...

گزیده ای از آخرین سخنرانی سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان در جمع قوای محمد رسول الله، در پادگان زَبَدانی در نزدیکی شهر دمشق 10 روز پیش از اسارت

تا آن زمانى که افراد و کشورها، علیه کفر «یعنى اسراییل» بجنگند، ما نیز با آن ها همراه و همکار خواهیم بود. اکنون برادران سورى‏مان در این جهت هستند و ما هم در کنارشان هستیم و با این برادران همکارى مى‏کنیم و مى‏جنگیم و اعتقاد داریم که انقلاب اسلامى را باید به جهان صادر کنیم.
(ما) با اسراییل وارد جنگ خواهیم شد و عملیات‏مان را علیه آنها شروع خواهیم کرد. هر کس با ماست؛ بسم‏ الله! هر کس با ما نیست، خداحافظ! ما با ایمانمان مى‏جنگیم؛ جندالله با ایمانش مى‏جنگد.
روزى را نزدیک خواهیم نمود که اسراییل چنان بترسد و در فکر این باشد که مبادا از لوله سلاحمان، به جاى گلوله، پاسدار بیرون بیاید. باشد که ما شبانگاهان بر سرشان بریزیم؛ همچون عقابان تیزپروازى که شب و روز برایشان معنا ندارد. و باشد آنجایى به هم برسیم که با گرفتن هزاران اسیر از صهیونیست‏ها به جهانیان ثابت کنیم که ما به اتکا به سلاح ایمان‏مان مى‏جنگیم؛ نه به اتکاى هواپیما، نه با موشک‏هاى سام، نه با تانک، نه با توپ، نه با آتش جنگ‏افزارهاى مادى‏مان، ان ‏شاءالله.

شهید مدافع حرم شهید محسن حججی:

خودتان را برای ظهور امام زمان روحی لک الفدا و جنگ با کفار به خصوص اسرائیل آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است ...

شهید، صادق دمیرچلی

شهادت: ۱۳۶۵/۱۱/۰۱ در خرمشهر

بخشی از وصیت‌نامه:
از خدا بترسید. تقوا را پیشه کنید. نمازهای جماعت و جمعه را ترک نکنید. امر به معروف و نهی از منکر را از یاد نبرید و در کارها، خدا را در نظر بگیرید ...

شهید، ولی رجبی شهادت: 1364/11/07 در مریوان

بخشی از وصیت‌نامه:

پدر جان! این جانب که در منطقه و در عملیات جنگی می باشم، بر خود واجب دانستم وصیتی بنویسم، که وصیت بر هر فرد مسلمان واجب است. شما افتخار کنید که من در سنگر جنگ حق علیه باطل تا آخرین قطره خونم از اسلام و از وطنم دفاع می نمایم. مادر جان! اگر شهادت نصیب من گردید، هیچ وقت گریه نکنید و به یاد کربلا و روز عاشورا باشید، که امام حسین(ع) و یارانش برای حق شهید شدند و در حال حاضر هم امام بزرگوارمان دستور داده که در مقابل کفار بایستیم. مادر جان! اگر شهید شدم ... از همه جلوتر راه می روی و می گویی: «خدایا! افتخار می‌کنم فرزندم در راه اسلام و مرز و بوم ایران شهید شد»، تا من از شما راضی باشم. خواهشمندم نمازجمعه را فراموش نکنید و همیشه بروید ...

شهید، مرتضی آجورلو شهادت: 1362/09/24 در بانه

بخشی از وصیت‌نامه: اینجانب به عنوان امانتی بودم که از جانب خداوند برای چند روز امتحان در این دنیا به شما پدر و مادرم عطا شد. اگر مرا از دست دادید ناراحت نباشید؛ بلکه باید احساس شادی کنید که فرزندتان را در راه اسلام و قرآن هدیه کرده‌اید ... خدا را شکر می کنم که مرا به این راه که پایان آن شهادت، یعنی همان راه و مرام سرور آزادگان، امام حسین(ع)است، راهنمایی کرد. سفارش من به برادران و خواهرم این است که سعی کنند ادامه دهنده‌ی راه شهدا باشند. امام را دعا کنند و برای این انقلاب که ثمره ی خون صدها هزار شهید است، دلسوزی کنند و خود برای این انقلاب از جان و دل بکوشند ...

شهید، محمد یزدی شهادت: 1361/04/23 در خرمشهر

بخشی از وصیت‌نامه: شهادت می دهم که حضرت مهدی(عج)، مظهر عدالت حق تعالی و منجی عالم بشریت است و در غیبت کبری به سر می بَرد و روزی خواهد آمد تا با آمدنش همه ی ناپاکی ها را از بین ببرد و عدالت خداوندی را حاکم گرداند. شهادت می‌دهم که خمینی -این مرد خدا و فرزند پاک فاطمه زهرا(س)- از سلاله‌ی پاک انسانیَّت، پرچمدار خط سرخ شهادت و ولایت فقیه است؛ اطاعت او را -که نایب بر حق امام زمان(عج) است- بر خود فرض می‌دانم و مقلد اویَم. باید محتوای عقیدتی - سیاسی خود را غنا بخشیم که در خط امام بودن، تنها شعار دادن نیست؛ بلکه به تزکیه و عمل احتیاج دارد. اگر می‌خواهی در خط امام بمانی، باید اخلاقت، ایمانت، عقیده‌ات، بینش سیاسی و -مهمتر از همه- فعالیتت را چونان امام کنی تا در خط امام باشی ...

https://www.khatesorkh.ir/

https://alborz.navideshahed.com/fa/news/585231

شهید «فرهنگ صمیمی»
هشتم اسفند 1341 در شهرســتان قزوین دیده به جهان گشــود. پدرش قوام و مادرش ام‌کلثوم نام داشــت. تا ســوم ابتدایی درس خواند. کارگر کارخانه بود. ازدواج کرد و صاحب پســر شــد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. نوزدهم بهمن 1361، در فکه توســط نیروهای عراقی به شهادت رسید. پیکرش بعد از مدت‌هــا در منطقه برجا ماند و پس از تفحص، در امامزاده محمد(ع) شهرستان کرج به خاک سپرده شد.

بخشی از وصیت‌نامه:
برادرانـم، شـما نگذاریـد اسـلحۀ مـن بـه زمیـن نهـاده شـود، آن را برداریـد و پشت سـر امـام حرکـت کنیـد و پیکـر پوسـیدۀ ابرقدرت‌هـا را پـاره کنیـد. شـما را توصیـه بـه تقـوا می‌کنـم کـه تنهــا راه رســتگاری و دیــدار انبیــا و اولیــا اســت.

خواهرانـم ... پیـام مـن بـه شـما عزیـزان حفـظ حجـاب و در خـط امـام خمینـی(ره) حرکت کـردن اسـت. فاطمـه (علیها السـلام) را الگـوی خـود قـرار دهیـد و فرزندانـی همچـون حسـین (ع) و حسـن(ع) تربیـت کنیـد کـه خداونـد خشـنود گـردد. در مقابـل هرکـس کـه می‌خواهـد ضـد امـام صحبـت کنـد، بایسـتید و زینب‌وار از خونـم پاسـداری کنیـد ...

https://urmia.navideshahed.com/fa/news/585236

شهید قربانعلی آقاخانی هفتم تیر 1347، در شهرستان شوط به دنیا آمد. پدرش الیاس، پاسدار بود و مادرش لیلان نام داشت. به فراگیری علوم دینی و حوزوی پرداخت و روحانی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت و سرانجام در بیست و یکم فروردین 1366، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش قرار دارد.

صیت‌نامه شهید «قربانعلی آقاخانی»:

وامّا خواهران عزیزم! آیا زینب(س) را می‌شناسید، او کسی بود که به مصیبتهای وارده بر کاروان حسینیان صبر و شیکبائی نمود هرچند که رفتند ولی زینب و زینبیان راهشان را ادامه دادند.

زینب(س) بعنوان اسُوه و الگو باید سرمشق همه‌ی حرکتهایتان باشد که چه در پایگاه افشای یزیدیان زمان و چه در سنگر حجاب که در این عصر از زمان شمشیری برّان بر توطئه های استعمارگران فرود آمده باعث پاکدامنی و حفظ عفتشان خواهد بود و فردا از همین دامنهای پاک فرزندانی رشید و حافظانی نستوه برای اسلام پرورش خواهند یافت.

https://alborz.navideshahed.com/fa/news/585239

شهید «بهروز صمدپور»

پانزدهم بهمن 1340، در شهرستان الله‌جان به دنیا آمد. پدرش اسحاق و مادرش احترام نام داشت. تا چهارم متوسطه درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. چهارم فروردین 1363، در ســومار توســط نیروهای بعثی با اصابت ترکش به شهادت رسیـد. مزار وی در امامزاده محمد(ع) شهرستان کرج واقع است.

بخشی از وصیت‌نامه شهید بهروز صمدپور:

«وَ قاتِلُوهُـمْ حَتَّـی لا تَکُـونَ فِتْنَـةٌ»،

«بـا آنـان بجنگیـد تـا دیگـر فتنـه‌ای نباشـد و دیـن، مخصـوص خـدا شـود»

(بـا کافـران نبـرد کنیـد تـا فتنـه و تباهـی از روی زمیـن برطـرف شـود).

خداونـدا! خـود آگاهیـد و بهتـر از هرکـس می‌دانیـد و بـه همـۀ قلب‌هـا تسـلط داریـد از اینکـه خـودم در راه جهـاد بـا کفّـار و بـرای پیـروزی و سـربلندی اسـلام و قـرآن و خشــنودی آقــا امــام زمان (عــج) و بــه دســتور امــام امــت، خمینــی بت‌شــکن عــازم جبهه‌هــا شــدم ...

https://alborz.navideshahed.com/fa/news/585272

شهید «صدرالله صادقیان»

چهاردهم بهمن 1336، در شــهر طالقان از توابع شهرستان ساوجبلاغ به دنیا آمد. پدرش عنایت‌الله، کشــاورزی می‌کرد و مادرش جهان نام داشــت. تا پایان دوره کاردانی در رشــته مترجمی زبان عربی درس خواند. معلم عربی بود. سال 1362 ازدواج کرد و صاحب پســر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیســت و دوم فروردین 1366، در شرق بصره با اصابت ترکش به شــهادت رسد. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

بخشی از وصیت‌نامه شهید «صدرالله صادقیان»:

اسـتوارتر و محکمتـر از همیشــه بــرای اســلام کار کنیــد و از فشــار کار زیــاد و کارشــکنی بعضی‌هــا دلگیــر نشــوید و ... تـا می‌توانیـد، صبـر پیشـه کنیـد و تـا می‌توانیـد، آنهـا را از سـر راه خـود برداریـد و شـما را بـه تقـوا دعـوت می‌کنـم کـه ایـن کلیـد هـر کاری اسـت. و ایـن وصیـت مـن نیسـت؛ بلکـه وصیـت علـی(ع) اسـت ...

https://alborz.navideshahed.com/fa/news/585275

شهید «خلیل صابری»

یکم مرداد 1347، در روســتای ناریان از توابع شهرستان ســاوجبلاغ به دنیا آمد. پدرش علی و مادرش صنم نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سوم بهمن 1365، در شــلمچه با اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

بخشی از وصیت‌نامه شهید «خلیل صابری»: در ایــن مســیر پرخطــر، انســان‌های متعهــدی بــا اهــدای خــون خــود اســلام را زنــده نگــه داشــته‌اند و ایــن خــون شهداســت کــه در پیکــر جامعـه تزریـق و باعـث حرکـت جامعـه به سـوی تعالـی می‌گـردد. امـام حسـین - علیهالسـلام - می‌فرمایــد: مــرگ باعــزت و شــرافت بهتــر از زندگــیِ بــا ذلــتِ نکبت‌بــار اســت ...

https://ilam.navideshahed.com/fa/news/585310

شهید «سمیر محمدیان»

فرزند احمد اهل روستای سراب کارزان شهرستان سیروان در سال 1348 در شهر بغداد چشم به جهان گشود ... با آغاز جنگ تحمیلی وارد لشکر بدر گردید و به جبهه رفت و به مبارزه علیه دشمن پرداخت و در دهم بهمن 1365 در عملیات کربلای 5 در شلمچه و در کنار نهر جاسم به فیض شهادت نائل آمد.

بخشی از وصیت‌نامه شهید «سمیر محمدیان»:

به برادرانم وصیت می‌کنم پایبند راه شهیدان باشند زیرا این راه، راه امام حسین (ع) و عزت شهدا است و مجاهدین راه خدا وذلت وخوارى براى آنهائى که بى تفاوت و از جایشان حرکت نمی‌کنند. زیرا خداوند مجاهدین را بر قاعدین ترجیح داده و اجر زیادى به آنهایى که در راه خدا جهاد می‌کنند خواهد داد ...

https://hormozgan.navideshahed.com/fa/news/585326

شهید «قنبر زارع تازیانی»

یکم فروردین 1341، در روستای تازیان پایین از توابع شهرستان بندرعباس دیده به جهان گشود. پدرش ابراهیم، کشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا چهارم متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. هفتم بهمن ماه 1365، در ام‌‎الرصاص (دریاچه ماهی) به شهادت رسید. پیکرش در منطقه باقی ماند و یازدهم اسفند ماه 1376، پس از تفحص در زادگاهش به خاک سپرده شد.

بخشی از وصیت‌نامه شهید «قنبر زارع تازیانی»:

هر چند که خود را شایسته سرباز امام زمان(عج) نمی‌دانستم ولی در ناامیدی بسا امید است. گویی سعادت به این حقیر رو آورده بود تا بتوانم کاری کوچک برای اسلام و انقلاب انجام دهم، آن هم با جانم. چون می‌دانم که در این مقطع زمانی اسلام بیشتر به خون نیاز دارد، همانند همه جوانان جان بر کف که جان خود را در طبق اخلاص گذاشته و به اسلام هدیه کردند ...

https://alborz.navideshahed.com/fa/news/585586

شهید «علی سلیمانی»

هفتم بهمن 1345 در شهرســتان گرگان به دنیا آمد. پدرش حسن و مادرش مریم نام داشــت. تا دوم راهنمایی درس خواند. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. پانزدهم آبان 1361 در سومار توســط نیروهای بعثی با اصابت ترکش به سینه، شهید شــد. پیکر وی را در امامزاده عبدالله شهرستان کرج به خاک سپردند.

بخشی از وصیت‌نامه شهید «علی سلیمانی»:

ای امـت شـهیدپرور اسـلام کـه شـهیدان داده‌ایـد، صبـر و اسـتقامت کنیـد کـه خـدا بـا صابـران و مسـلمانان اسـت ...

https://mazandaran.navideshahed.com/fa/news/585851

شهید «عیسی پوریانی»

دوم خرداد 1346، در شهرستان گلوگاه به دنیا آمد. پدرش اسماعیل و مادرش بلبل نام داشت. تا مقطع متوسطه درس خواند. به عنوان بسیج در جبهه حضور یافت. شانزدهم بهمن ماه 1365، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش توپ به سر و سینه، شهید شد. پیکرش در گلزار شهدا حسن رضا شهرستان گلوگاه به خاک سپرده شد.

بخشی از وصیت‌نامه شهید «عیسی پوریانی»:

از خواهرانم می‌خواهم که در سنگر حجاب قهرمانانه مبارزه نمائید و این را بدانید که دشمن از سیاهی چادر شما بیش از خون ما می‌ترسد. زیرا شما مادران آینده هستید و شهدا را در دامانتان پرورش می‌دهید ...

مادر مهربانم، امیدوارم که بعد از رفتن صبر و تقوا را پیشه کنی و استقامت را سرلوحه زندگی خود قرار دهید و باید بگویم که آمدنم به جبهه تنها به خاطر حفظ اسلام و یاری دادن به امام عزیزمان بوده است راهی که آگاهانه انتخاب کردم و مثل روز برایم روشن بود ...

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , حجاب , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه بقره , سوره مبارکه انعام , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , شهدای انقلاب اسلامی , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: حضرت علی اکبر (علیه السلام) , دهه فجر و انقلاب اسلامی , تفسیر صفحۀ ۴۵ قرآن کریم , تفسیر قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه انعام , کتاب‌ , نافع بن هلال , شهدای کربلا , حاج احمد متوسلیان , شهید، صادق دمیرچلی , نماز جماعت , نماز جمعه , شهید ولی رجبی , شهید مرتضی آجورلو , شهید محمد یزدی , شهید فرهنگ صمیمی , شهید قربانعلی آقاخانی , شهید بهروز صمدپور , شهید صدرالله صادقیان , شهید خلیل صابری , شهید سمیر محمدیان , شهید قنبر زارع تازیانی , شهید علی سلیمانی , شهید عیسی پوریانی , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهراء سلام الله علیها
*****************
*  اعمال ماه پیامبر(ص) :
* ماه شعبان ماه بسیار شریفى است و منسوب به حضرت سید الانبیاء صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله وسلم است و آن حضرت این ماه را روزه مى داشت و به ماه رمضان وصل مى کردند.
* اعمال‌مشترکه این ماه چند امر است:
1️⃣ در هر روزى هفتاد مرتبه بگوید: «أستَغفِرُ اللهَ وَأسألُهُ التَوبة».
2️⃣ در هر روز، هفتاد مرتبه بگوید: «أستَغفِرُ اللهَ الذی لا إلهَ إلّاهُوَ الرَحمنُ الرَحیمُ، الحَیُ القَیّومُ وَأتوبُ إلَیهِ». 
3️⃣ در هر روز، در وقت زوال و در شب نیمه، صلوات شعبانیه را بخواند.
4️⃣ تصدّق کند در این ماه اگر چه به نصف دانه خرما باشد، تا حق تعالى بدن او را به آتش جهنم حرام گرداند. و روایت است که «بهترین اعمال در این ماه، تصدّق کردن و طلب آمرزش نمودن است».
5️⃣ در مجموع این ماه، هزار مرتبه بگوید: «لا إلهَ إلّاالله وَلا نَعبُدُ إلّاإیّاهُ مُخلِصینَ لَه الدین وَلَو کَرِهَ المُشرِکون» که ثوابِ بسیار دارد؛ از جمله آنکه عبادت هزار ساله در نامه عملش نوشته شود.
6️⃣ دوشنبه و پنجشنبه این ماه را روزه بگیرد که بر آورده شود از او بیست حاجت دنیا و بیست حاجت از حاجت هاى آخرت.
7️⃣ در هر پنجشنبه این ماه، دو رکعت نماز بگزارد در هر رکعت بعد از حمد صد مرتبه توحید بخواند و بعد از سلام صد مرتبه صلوات بفرستد «6» و روزهاش نیز فضیلت دارد و روایت است که: در هر روز پنجشنبه ماه شعبان زینت مىکنند آسمانها را، پس ملائکه عرض مىکنند: خداوندا! بیامرز روزه داران این روز را و دعاى ایشان مستجاب گردان.
8️⃣ در این ماه، صلواتِ بسیار بفرستد.
9️⃣ آنکه از روز جمعه آخر ماه تا بقیه ماه بسیار بگوید: «اللهُمَّ إنْ لَم تَکُنْ غَفَرتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِیَ مِنهُ»

 

 

*****************
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد

 

* استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است

 

سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

 



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , نماز , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , شهدای انقلاب اسلامی , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: ماه شعبان , ماه پیامبر صلوات الله علیه و آله و سلم , روزه , صدقه , صلوات , صلوات شعبانیه , دوشنبه , پنجشنبه , حاجت , سوره توحید , روز جمعه , جمعه , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 33
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

یا زهراء سلام الله علیها

*****************

سلام علیکم
[این صرفاً نظر حقیر است]
هر چیزی اعم از صوت، لحن، بیان، کلام، صدا، (موسیقی) که خوشایند دل انسان و تحریک کننده جسم انسان شود، انسان را از یاد خدا غافل میکند،
و حال و هوای معنوی از ذکر خدا و نماز و تلاوت قرآن را در انسان کاهش میدهد،
در فقه موسیقی و صداها و نواهایی که حالت رقص در انسان ایجاد کند غنا و حرام است
واما:
معیار اگر اولیاء الهی باشند باید دید آن اولیاء کمل الهی که به مقامات کشف وشهود و تصرف در عالم رسیدند آیا
با موسیقی، همین انواع رایج آن، حالا با هرسبک و باهر وسیله ای ...
تحت هر نامی سنتی و پاپ وغیره ( وآنچه با آلات خاص موسیقی نواخته میشود) ارتباط داشتند؟
خیر...
پس کسی که بدنبال حقایق و اسرار عالم است و اسوه او محمد و آل محمد است (صلی الله علیه وآله وسلم)
گرد این کارهایی که خوشایند (دل) است نمی رود،

اگر چه برخی افراد، بعضی موسیقی ها و نوها را معنوی و عرفانی نام میگذارند، اینها همانها هستند که نام شهوت به جنس مخالف را هم عشق میگذارند،
شهوتش به یک دختر یا زنی هیحانی میشود ، نام آن را (عشق) و عاشق شدن میگذارد ،

ای کاش میشد از آنچه انسان شنیده ودیده و چشیده و انجایی که رفته را بر ملا کرد تا برخی بدانند
موسیقی چیست ، عشق چیست ، لذت چیست ومعنویت چیست کجاست و چگونه است ...

..ومَن عَشَقَنی عَشَقتُه ...

یاعلی

س.م.ر

منبع ادامه ...:

http://islamicworld.ir/fa/

https://t.me/fazylatha

*****************

هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد

استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , نماز , حوزه‌های علمیه , قرآن کریم , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , محرم | عاشورا , شهدای انقلاب اسلامی , ماه صفر , اربعین حسینی علیه السلام , ماه رجب المرجب , ماه شعبان المعظم , ماه مبارک رمضان , ,
:: برچسب‌ها: صوت , لحن , بیان , کلام , صدا , موسیقی , خوشایند , دل انسان , تحریک کننده , جسم انسان , جسم , انسان , یاد خدا , حال و هوای معنوی , ذکر خدا , نماز , تلاوت قرآن , فقه , غنا , حرام , اولیاء الهی , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا اهل بیت النبوه

 

 

️ ۱۴ قدم‌ برای‌ خودسازی یاران امام زمان(عج)


قدم اول: نماز اول وقت
قدم دوم: احترام به پدر و مادر
قدم سوم: قرائت دعای عهد
قدم چهارم: صبر در تمام امور
قدم پنجم: وفای به‌عهد با امام زمان‌(عج)
قدم‌ششم: قرائت‌روزانه‌قرآن همراه بامعنی
قدم هفتم: خودداری از پرخوری و پرخوابی
قدم‌هشتم: صدقه برای سلامتی امام‌زمان(عج)
قدم‌نهم: حفظ زبان (پرهیز از غیبت و تهمت)
قدم دهم: فرو بردن خشم
قدم یازدهم: ترک حسادت، طمع و بخل
قدم دوازدهم: ترک دروغ
قدم سیزدهم: کنترل چشم
قدم چهاردهم: دائم‌الوضو بودن

#جمعه
#انتظار
#موعود
#اللھم‌عجݪ‌لولیڪ‌اݪفࢪج‌‌‌‌
#نذرظهورش‌صدصلوات

منبع (ادامه...):
ble.ir/masjedf

 

استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است

سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان مهدی فاطمه و نائبشان امام خامنه‌ای صلوات

اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم

التماس دعا

 



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , نماز , حوزه‌های علمیه , حجاب , قرآن کریم , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , محرم | عاشورا , شهدای انقلاب اسلامی , ماه صفر , اربعین حسینی علیه السلام , ماه رجب المرجب , ماه شعبان المعظم , ماه مبارک رمضان , قیام ۱۵ خرداد , رحلت امام خمینی , ,
:: برچسب‌ها: نماز اول وقت , احترام به پدر و مادر , دعای عهد , صبر , وفای به عهد , امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف , قرائت روزانه قرآن , قرآن , پرخوری , پرخوابی , صدقه برای سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف , صدقه , حفط زبان , پرهیز از غیبت , تهمت , فرو بردن خشم , خشم , حسادت , بخل , طمع , ترک دروغ , دروغ , کنترل چشم , دائم الوضو بودن , دائم الوضو , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 65
|
تعداد امتیازدهندگان : 23
|
مجموع امتیاز : 23

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

**************

بنا به روایت جابربن عبداللّه انصاری از رسول اکرم صلی الله علیه و آله:این سوره بهترین سوره های قرآن است.و به نقل ابن عباس؛سوره ی حمد اساس قرآن است.در حدیث نیز آمده است:اگر هفتاد مرتبه این سوره را بر مرده خواندید و زنده شد،تعجّب نکنید[بحار،ج 92،ص 257]

منبع (ادامه ...):

http://quran.anhar.ir/tafsir-7875.htm

**************

امام صادق علیه السّلام فرمودند:

استغفرالله ربى و اتوب الیه فى الوتر سبعین مرة تنصب یدیک الیسرى ، و تعد بالیمنى الاستغفار؛

در قنوت نماز وتر، هفتاد بار استغفار، بگویید براى اینکار دست چپ را مقابل صورت قرار دهید و با دست راست استغفار را بشمارید.

نماز وتر چیست؟
نماز وتر از نمازهای پرفضیلت است که در نماز شب خوانده می‌شود. برای آگاهی بیشتر در ادامه مطلب می‌گوییم نماز وتر چند رکعت دارد و چگونه خوانده می‌شود. با ما همراه باشید.

نماز چگونه خوانده می شود؟
نماز شب از 11 رکعت تشکیل شده است که یک رکعت آخر آن نماز وَتر نامیده می‌شود. نماز وتر در کنار نماز شفع بهترین قسمت از نماز شب می‌باشد و از لحاظ فضیلت، نماز وتر حتی برتر از نماز شفع دانسته می‌شود.

طریقه خواندن نماز وتر
نماز وتر مستحبی است و بخشی از نماز شب به حساب می‌آید که در نیمه شب و پیش از طلوع خورشید خوانده می‌شود. طریقه خواندن نماز وتر به شرح زیر است:
1. برای خواندن نماز وتر ابتدا نیت کنید: یک رکعت نماز وتر می‌خوانم قُربة اِلی الله
2. در نماز وتر یک مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره توحید، یک مرتبه سوره فلق و یک مرتبه سوره ناس به همین ترتیب خوانده می‌شود.
3. سپس به قنوت رفته و پس از خواندن ذکرهای مخصوص به تعداد مشخص، حاجت بیان می‌شود.
4. در پایان نماز نیز تشهد و سلام خوانده می‌شود.

حکم نماز وتر چیست؟
در مورد حکم نماز وتر که واجب است یا نه اختلاف نظر وجود دارد. در بین اهل تسنن نماز وتر از نظر امام ابوجنیفه واجب تلقی می‌شود و از نظر دو شاگرد او به نام های امام ابویوسف و امام محمد و جمهور ائمه، سنت موکده به حساب می‌آید. امام ابوحنیفه این نماز را واجب می‌داند زیرا در حدیث به خواندن آن امر شده و امر به معنای واجب بودن عمل است. عَنْ أَبِی سَعِیدٍ أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ أَوْتِرُوا قَبْلَ أَنْ تُصْبِحُوا.

از ابی سعید رضی الله عنه نیز نقل شده است که پیغمبر (ص) فرمودند: نماز وتر را قبل از طلوع صبح بخوانید.
و دلیل جمهور ائمه برای واجب بودن نماز وتر: از ابوهریره نقل شده است که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: إن الله وتر، یحب الوتر متفق علیه. خداوند وتر (تنها) است و وتر را دوست دارد.

بحارالانوار، ج 87، ص 287.

منبع (ادامه ...):

https://rasekhoon.net/hadith/show/570469/%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D9%86%D9%88%D8%AA-%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2-%D9%88%D8%AA%D8%B1-%D9%87%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%BA%D9%81%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%89-%D8%A7%DB%8C%D9%86%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%DA%86%D9%BE-%D8%B1%D8%A7-%D9%85%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84-%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1

پیروی از عابد خالص
امام هادى علیه السلام فرمودند:
لو سَلَک النّاسُ وادِیا و شِعْبا لسَلَکتُ وادی رجُلٍ عَبَدَ اللّهَ وحْدَهُ خالِصا.

اگر مردمان هر یک به وادی و درّه ای روند، من در وادی آن مردی قدم می گذارم که خدای یگانه را مخلصانه عبادت می کند.
تنبیه الخواطر: ۲ / ۱۰۹.

حضرت آیت الله امام خامنه ای: ایرانی‌ها به خودشان افتخار کنند که مردی از میان آنها از یک روستای دورافتاده برمیخیزد، تلاش و خودسازی میکند، به چهره‌ی درخشان و قهرمان امّت اسلامی تبدیل میشود. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: او نمونه‌ی برجسته‌ای از تربیت‌شدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: پایه‌گذاری امثال قاسم سلیمانی‌ها در دوران دفاع مقدّس گذاشته شد. 99/6/31

حضرت آیت الله امام خامنه ای: شهید سلیمانی قهرمان ملّت ایران است، به خاطر اینکه ملّت ایران داشته‌های فرهنگی و معنوی و انقلابی و ارزشهای خودش را در او متبلور و مجسّم دید. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: دارای شجاعت و روحیه‌ی مقاومت بود؛ شجاعت و مقاومت جزو خصلتهای ایرانی است. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: این مسئله‌ی بروز یک جریانِ بظاهر مذهبیِ متمایل به یکی از فرقه‌ها و علیه‌ مقاومت را ایشان مدّتها قبل پیش‌بینی کرد. بعد از مدّتی داعش به وجود آمد. آدم بادرایت و باهوشی بود. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: روحیه‌ی فداکاری و نوع‌دوستی داشت، یعنی برایش این ملّت و آن ملّت و مانند اینها مطرح نبود؛ نوع‌دوست بود، واقعاً حالت فداکاری برای همه داشت. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: شهید سلیمانی اهل معنویّت و اخلاص و آخرت‌جویی بود و اهل تظاهر نبود. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: آن مردی که میرود جلوی دشمن و واهمه نمیکند و در همه‌ی میدانها نه خستگی میفهمد، نه سرما میفهمد، نه گرما میفهمد، این اگر چنانچه در درون خودش در آن جهاد اکبر پیروز نشده بود، این جور نمیتوانست جلوی دشمن برود. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: حاج قاسم صد بار در معرض شهادت قرار گرفته بود؛ این بار اوّل نبود، ولی در راه خدا و انجام وظیفه و جهاد فی‌سبیل‌الله از هیچ چیز پروا نداشت؛ نه از دشمن پروا داشت، نه از حرف این و آن پروا داشت، نه از تحمّل زحمت پروا داشت. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: این شهید عزیزِ ما هم دل و جگر داشت به دهان خطر میرفت و ابا نداشت؛ هم با تدبیر بود؛ منطق داشت برای کارهایش. این شجاعت و تدبیرِ توأمان، فقط در میدان نظامی هم نبود، در میدان سیاست هم همین جور بود. 98/10/18

حضرت آیت الله امام خامنه ای: شهید سلیمانی یک فرمانده جنگاورِ مسلّط بر عرصه‌ی نظامی بود، در عین حال بشدّت مراقب حدود شرعی بود. 98/10/18

حضرت آیت الله امام خامنه ای: مراقب بود که به کسی تعدّی و ظلم نشود. به دهان خطر میرفت امّا جان دیگران را تا میتوانست حفظ میکرد. 98/10/18

حضرت آیت الله امام خامنه ای: در مسائل داخل کشور اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ ذوب در انقلاب بود. پایبند به خطّ مبارک و نورانیِ امام راحل (رضوان الله علیه) بود. 98/10/18

حضرت آیت الله امام خامنه ای: به کمک ملّتهای منطقه یا با کمکهایی که به ملّتهای منطقه کرد، توانست همه‌ی نقشه‌های نامشروع آمریکا در منطقه‌ی غرب آسیا را خنثی کند. 98/10/18

حضرت آیت الله امام خامنه ای: شخصیّت‌های ایمانی وقتی که ایمان را با عمل صالح همراه کنند، وقتی حرکت جهادی بکنند، محصولش میشود شخصیّتی مثل شهید سلیمانی که حتّی دشمنانش او را تحسین میکنند! 98/11/16

حضرت آیت الله امام خامنه ای: آمریکایی‌ها کسی را که سرشناس‌ترین و قوی‌ترین فرمانده‌ مبارزه‌ی با تروریسم بود ترور کردند! 98/10/27

حضرت آیت الله امام خامنه ای: درمیدان روبه‌روی جنگ با او مواجه نشدند، دولت آمریکا دزدانه و بزدلانه او را ترور کرد؛ این کار مایه‌ی روسیاهی آمریکا شد! 98/10/27

حضرت آیت الله امام خامنه ای: ما شهید زیاد داریم امّا شهیدی که به دست خبیث‌ترین انسانهای عالم یعنی خود آمریکایی‌ها به شهادت برسدچنین شهیدی غیر از حاج قاسم من کس دیگری را یادم نمی‌آید. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: جهادش جهاد بزرگی بود، خدای متعال شهادت او را هم شهادت بزرگی قرار داد. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: او همه‌ی عمر خود را به جهاد در راه خدا گذرانید. شهادت پاداش تلاش بی‌وقفه‌ی او در همه‌ی این سالیان بود. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: شهید سلیمانی با حرکات خود و بالاخره با شهادت خود اسم رمز برانگیختگی و بسیج مقاومت در دنیای اسلام شد. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: شهید سلیمانی نرم‌افزارِ مقاومت و الگوی مبارزه را به ملّتها تعلیم کرد. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: امپراتوری خبری صهیونیسم در همه‌ی دنیا سعی کردند سردار بزرگوار عزیز ما را متّهم کنند به تروریست؛ خدای متعال صفحه را درست بعکس آنچه که آنها میخواستند ترتیب داد. 27/10/98

حضرت آیت الله امام خامنه ای: با رفتن او به حول و قوّه‌ی الهی کار او و راه او متوقّف و بسته نخواهد شد. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: این شهادت بزرگ یکی از آیات قدرت الهی است. 98/10/27

حضرت آیت الله امام خامنه ای: حادثه‌ی یوم‌الله تشییع جنازه‌ی شهید و حادثه‌ی یوم‌الله در هم کوبیدن پایگاه آمریکایی از ذهن این مردم نخواهد رفت و روزبه‌روز ان‌شاءالله زنده‌تر خواهد شد. 98/10/27

حضرت آیت الله امام خامنه ای: روزی که ده‌ها میلیون در ایران، و صدها هزار در عراق و بعضی کشورهای دیگر به پاس خونِ فرمانده سپاه قدس به خیابانها آمدند و بزرگ‌ترین بدرقه‌ی جهان را شکل دادند، یکی از ایّام‌الله است. 98/10/27

حضرت آیت الله امام خامنه ای: مردم قدر سردار شهید قاسم سلیمانی را دانستند و این ناشی از اخلاص است. یک اخلاص بزرگی در آن مرد وجود داشت. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: قیامتی به پا کرد. معنویّت او، شهادت او را این ‌جور برجسته کرد ... شهادت او، زنده بودن انقلاب در کشور ما را به رخ همه‌ی دنیا کشید. 98/10/18

حضرت آیت الله امام خامنه ای: شهید سلیمانی به هر دو حُسنیین رسید؛ هم پیروز شد هم به شهادت رسید؛ یعنی خدای متعال کِلتَا الحُسنَیَین را به این شهید عزیز داد. 98/11/29

حضرت آیت الله امام خامنه ای: قاتل سلیمانی و آمر به قتل سلیمانی باید انتقامشان را پس بدهند ... شهید سلیمانی، هم در زمان زنده بودنش استکبار را شکست داد، هم با شهادتش شکست داد. 99/9/26

حضرت آیت الله امام خامنه ای: بنده قلباً و زباناً او را تحسین میکردم امّا امروز در مقابل آنچه او سرمنشأ آن شد و برای کشور بلکه برای منطقه به وجود آورد، در مقابل او من تعظیم میکنم. 98/10/18

حضرت آیت الله امام خامنه ای: حاج قاسم از آنهایی است که شفاعت میکند ... اردیبهشت 1384

حضرت آیت الله امام خامنه ای: فقدان سردار فداکار و عزیز ما تلخ است ولی ادامه‌ی مبارزه و دست یافتن به پیروزی نهایی کام قاتلان و جنایتکاران را تلخ‌تر خواهد کرد. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: خوشا به‌حال حاج قاسم که به آرزویش رسید، او شوق شهادت داشت و برای آن اشک می‌ریخت و داغدار رفقای شهیدش بود. 98/10/13

حضرت آیت الله امام خامنه ای: سردار شهید عزیز را با چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه‌ی درس‌آموز نگاه کنیم. 98/10/27

من یاد شهید سلیمانی عزیزمان را هرگز فراموش نمیکنم. 99/9/26

منبع (تصویر)

شهدای کربلا

عبدالله بن حسن بن علی

مسلم بن عوسجه اسدی

حَبیب بن مُظاهِر اَسَدی

وهب بن عبدالله بن حباب کلبی

استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
 



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , نماز , قرآن کریم , سوره مبارکه حمد , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , محرم | عاشورا , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: سوره حمد , اساس , قرآن , نماز شب , اگر , مردمان , هر یک , وادی , دره , من , مردی , قدم , خدای یگانه , مخلصانه , عبادت , خوشا به‌ حال , حاج قاسم , به آرزویش رسید , آرزو , یا رهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 45
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

یا زهراء سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۶۶تا ۶۷

و كذب به قومك و هو الحق قل لست عليكم بوكيل (۶۶)
لكل نبإ مستقر و سوف تعلمون(۶۷)

ترجمه :
۶۶- قوم و جمعيت تو آن را تكذيب و انكار كردند در حالى كه حق است ، (به آنها) بگو من مسئول (قبول و ايمان آوردن ) شما نيستم (وظيفه من تنها ابلاغ رسالت است نه اجبار شما بر ايمان ).
۶۷ - هر خبرى (كه خداوند به شما داده سرانجام ) قرار گاهى دارد (و در موعد خود انجام مى گيرد) و به زودى خواهيد دانست .

تفسیر
اين دو آيه در حقيقت تكميل بحثى است كه در پيرامون دعوت به سوى خدا و معاد و حقايق اسلام و ترس از مجازات الهى در آيات پيشين گذشت . نخست مى گويد: قوم و جمعيت تو يعنى قريش و مردم مكه تعليمات تو را تكذيب كردند در حالى كه همه حق است ، و دلائل گوناگونى از طريق عقل و فطرت و حس آنها را تاييد مى كند (و كذب به قومك و هو الحق ).
بنابراين تكذيب و انكار آنان از اهميت اين حقايق نمى كاهد، هر چند مخالفان و منكران زياد باشند.
سپس دستور مى دهد كه به آنها بگو وظيفه من تنها ابلاغ رسالت است ، و من ضامن قبول شما نيستم (قل لست عليكم بوكيل ).
از آيات متعددى كه اين تعبير و مانند آن در آنها آمده است (مانند 107 - انعام و 108 - يونس و 41 - زمر و 6 - شورى ) استفاده مى شود كه منظور از وكيل در اين موارد كسى است كه مسؤول هدايت عملى و ضامن ديگران بوده باشد، به اين ترتيب پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) به آنها اعلام مى كند كه اين شما هستيد كه بايد تصميم نهائى را در مورد قبول و يا رد حقيقت بگيريد، و هدايت را بپذيريد من تنها مامور ابلاغ رسالت و دعوت الهى هستم .
در آيه بعد با يك جمله كوتاه و پر معنى آنها را هشدار مى دهد، و به دقت كردن در انتخاب راه صحيح دعوت ميكند، و مى گويد: هر خبرى كه خدا و پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) به شما داده سرانجام در اين جهان يا جهان ديگر قرار گاهى دارد، و بالاخره در موعد مقرر انجام خواهد يافت ، و به زودى با خبر خواهيد شد (لكل نبا مستقر و سوف تعلمون ).

منبع (ادامه ...):
https://t.me/fazylatha

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

 سه نقطه کلیدی در یک فقره کوتاه مناجات شریف شعبانیه:

إِلَهی هَب لی قَلباً یُدنیهِ مِنکَ شَوقُهُ و لِساناً یُرفَعُ إِلَیکَ صِدقُهُ و نَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنکَ حَقُّهُ

[خدای من] به من عطـا کن دلی که شـوق، او را به تـو نزدیک کند. آلودگی ما به مادیات وگناه این شـوق را در دل می‌میراند، اُنس ما با قـرآن، دعـا، نوافـل و درست به‌جا آوردن فرائـض این شـوق را در دل برمی‌انگیزد. زبانِ صادق، سخن باصداقت حرفی که در آن شائبه‌ای از مادّیت و خودخواهی و هواپرستی نباشد، این سخنی است که به سمت خدا بالا می‌رود. نگاهِ حقیقت‌آمیز؛ نگاهِ حقانی به مسائل، نه نگاهِ جانبدارانه، هوسگرانه و کاسبکارانه. مسائل را با نگاه طرفداری از حق، دنباله‌ی حق بودن، با این نظر نگاه کنیم. آن‌وقت این نگاه به خدا نزدیک میشود. رهبر انقلاب ۱۳۹۴/۰۳/۰۶

حضرت آیت الله امام خامنه ای:

ای مهدی موعود! محتاج دعایت هستیم

«اى امام زمان، اى مهدى موعودِ محبوب این امّت، اى سلاله‌‌ى پاک پیامبران و اى میراث‌بر همه‌‌ى انقلابهاى توحیدى و جهانى! ملّت ما با یاد تو و با نام تو از آغاز خو گرفته است و لطف تو را در زندگى خود و در وجود خود آزموده است. اى بنده‌‌ى شایسته‌‌ى صالح خدا!
ما امروز محتاج دعایى هستیم که تو از آن دل پاک الهى و ربّانى و از آن روح قدسى براى پیروزى این ملّت و پیروزى این انقلاب بکنى و به دست قدرتى که خدا در آستین تو قرار داده است، به این ملّت و راه این امّت کمک بفرمایى.
عَزیزٌ عَلَینا اَن نَرى الخَلقَ وَ لاتُرى؛ اى امام زمان! براى ما خیلى سخت است که در این جهان، در این طبیعت بى‌‌پایان که متعلّق به صالحان است، متعلّق به بندگان خدا است، دشمنان خدا را ببینیم، آثار وجود دشمنان خدا را لمس بکنیم امّا تو را نبینیم و از نزدیک فیض حضور تو را زیارت نکنیم.» ۱۳۵۹/۰۴/۰۶

حضرت آیت الله امام خامنه ای:
«نام این بزرگوار و یاد این بزرگوار، دائماً به ما یادآوری میکند که طلوع خورشیدِ حق و عدل در پایان این شب ظلمانی، قطعی است. انسانها گاهی که امواج متراکم ظلمت و ظلم را مشاهده میکنند، مأیوس میشوند. یاد امام زمان نشان‌دهنده‌ی این است که خورشید طلوع خواهد کرد، روز خواهد آمد؛ بله، ظلمات هست، ظالمان و تاریکی‌آفرینان هستند در دنیا، و قرنهای متمادی بوده‌اند امّا پایان این شب سیاه و ظلمانی، قطعاً طلوع خورشید است؛ این آن ‌چیزی است که اعتقاد به امام زمان به ما می‌آموزد؛ این وعده‌ی تضمین‌شده‌ی پروردگار است: اَلسَّلامُ‌ عَلَیکَ‌ اَیُّهَا العَلَمُ‌ المَنصوبُ وَ العِلمُ المَصبوبُ وَ الغَوثُ وَ الرَّحمَةُ الواسِعَةُ وَعداً غَیرَ مَکذوب‌؛ وعده‌ی تخلّف‌ناپذیر الهی است. در اوّل زیارت هم دارد: اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا وَعدَ اللهِ الَّذی ضَمِنَه؛ وعده‌ای که تضمین‌شده است از طرف پروردگار، ظهور این بزرگوار است. بنابراین این هم نکته‌ی دوّم است. معتقدین به ظهور ولیّ‌عصر و وجود ولیّ‌عصر (ارواحنا فداه) هیچ‌گاه دچار ناامیدی و یأس نمیشوند، و میدانند که قطعاً این خورشید طلوع خواهد کرد و این تاریکی‌ها و این سیاهی‌ها را برطرف خواهد کرد.» ۱۳۹۶/۰۲/۲۰

حضرت آیت الله امام خامنه ای:
محیط دانشگاه، باید محیط دینی باشد. باید این را تأمین کنیم ... از کلمه‌ی تعصب نترسید. تعصب جاهلی بد است. عصبیتی که از روی جهالت نباشد، خیلی هم خوب است. عصبیت، معنایش جهالت نیست ... همیشه اعتقادم این بوده و هست. آن استادی که بناست بیاید علمی را بیاموزاند و اعتقادی را که روح آن علم است، بگیرد و از بین ببرد، نباید بیاید. این، دزد و مضر است ... آن استاد یا آن مسؤولی که در رابطه‌ی خودش با دانشجو، میخواهد پایه‌های ایمان دینی آنها را - که همان ایمان انقلابی است - سست بکند، چه مسؤول و چه دلسوزی است؟ چه ارزشی برای پیشرفت علم کشور دارد؟ او چه کمکی به استقلال این ملت میتواند بکند؟ این، همان دانشگاه گذشته میشود که حقیقتاً برای این مملکت سودمند نبود؛ شما نباید بگذارید ...۱۳۶۹/۰۵/۲۳

 حضرت آیت الله امام خامنه ای:
تدین، جزو وجود و ذهن انسان است، با انسان رشد می‌کند، شکوفایی پیدا می‌کند و در تمام حرکات انسان اثر می‌گذارد. دین که بیگانه‌ی از زندگی نیست. دین، در یک کلمه حرف زدن، در یک اشاره، در یک موضعگیری، تأثیر می‌گذارد. انسانی که معتقد به دین است، مگر می‌تواند مدتی بی‌دین زندگی کند؟ ... محیط دانشگاه، باید محیط دینی باشد. باید این را تأمین کنیم ... از کلمه‌ی تعصب نترسید. تعصب جاهلی بد است. عصبیتی که از روی جهالت نباشد، خیلی هم خوب است. عصبیت، معنایش جهالت نیست ... ۱۳۶۹/۰۵/۲۳

شهدای والامقام واقعه کربلا

یا لَیتَنِی كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً

شبيب برده حارث بن سريع همدانى جابرى‏

شبيب قهرمانى دلير بود و همراه سيف و مالك پسران سريع آمد و پيش از ظهر عاشورا به شهادت رسید.

شهید محمدحسین مؤمنی هامانه
این شهید والامقام در عملیات خیبر اسیر شد و در 3 اسفندماه 1363 به فیض شهادت نائل آمد
رهبر را مانند نگین انگشتری در میان بگیرید
بخشی از وصیت نامه:
«ای امت مسلمان! شما بايد همچنان كه تا به حال صبور بوديد و رهبر خود را حمايت كرديد، از حالا به بعد هم رهبر خود را مانند نگين انگشتری در ميان خود بگيريد.»

شهید «محمد مهان»
فرزند «مقصود»، 30 فروردین 1346 در شهر مراغه استان آذربایجان شرقی دیده به جهان گشود. این شهید والامقام 6 اسفندماه 1362 در عملیات خیبر منطقه عملیاتی جزیره مجنون به فیض شهادت نائل آمد.
بخشی از وصیت نامه:
من کوچکتر از آن هستم که به مردم شهید پرور پیام دهم ولی یک تذکر دارم و آن هم این است که خواهش دارم به فرامین و اوامر امام گوش فرا دهید و به آنها عمل کنید.
به خانواده‌های شهدا حتما سر بزنید چون خون شهدای آنان بود که ما را به پیروزی رساند.

شهید مسعود صیاداربابی
شهادت: هجدهم مرداد 1362، در مهران
بخشی از وصیت نامه:
مسجدها را خالی نگذارید و نمازهای یومیه و نماز شب را همیشه سروقت برپا دارید، چون که هر که راه اسلام را نرود، همیشه مورد تهاجم دیگران قرار می گیرد و حقش گرفته می شود.
 

https://harimeharam.ir/shahid/475

شهید مدافع حرم شهید محمد اتابه تاریخ شهادت : 1395/08/09 | محل شهادت : حلب - سوریه

بخشی از وصیت نامه:

وصیت میکنم قبل از اینکه مرا در قبر بگذارید بر روی قبرم مصیبت مادر غریبم حضرت فاطمه (س) و اربابم اباعبدالله الحسین (ع) را بخوانید و زمانی که تابوت مرا گرفتید و به سوی آرامگاه می برید تا میتوانید ذکر مهدی (عج) و حضرت زینب (س) را صدا بزنید. در آخر به یاد شهید بزرگوار سید احمد پلارک که با خدای خود می گفت : خدایا به ما توفیق اطاعت و فرمانبرداری به این رهبر و انقلاب عنایت بفرما، خدایا توفیق شناخت خودت آنطور که شهدا شناختند به ما عطا فرما و شهدا را از ما راضی بفرما و مارا به آنها ملحق کن.

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , سوره مبارکه انعام , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , محرم | عاشورا , شهدای انقلاب اسلامی , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۶۶تا ۶۷ , تفسیر , سوره مبارکه انعام , کلیدی , مناجات شعبانیه , نوافل , دعا , مهدی موعود , محتاج , طلوع خورشید , محیط دانشگاه , محیط دینی , تدین , شکوفایی , شهدای والامقام واقعه کربلا , شهدای کربلا , شهید کربلا , شبيب برده حارث بن سريع همدانى جابرى‏ , دلیر , سیف , مالک , ظهر عاشورا , شهید محمدحسین مؤمنی هامانه , شهید محمد مهان , جزیره مجنون , عملیات خیبر , شهید مسعود صیاداربابی , نمازهای یومیه , نماز شب , تهاجم , شهید مدافع حرم شهید محمد اتابه , شهید مدافع حرم , شهید محمد اتابه , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 43
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

از امام جواد علیه السلام پرسیدند، چرا مسلمانان از مرگ خوششان نمی آید؟ فرمود:
لِأنَّهُم جَهِلُوهُ، ‌فَکَرِهُوهُ، ‌وَ لَو عَرَفُوهُ وَ کانُوا مِن اَولِیاءِ اللهِ عزّوجلّ لاَحَبُّوهُ، ‌وَ لَعَلِمُوا اَنَّ الآخِرَةَ خَیرٌ لَهُم مِنَ الدُّنیا؛

برای آن که آن را نمی شناسند، از این رو آن را نمی پسندند، و اگر آن را می شناختند و از دوستان خداوند متعال بودند، مرگ را دوست داشتند و می دانستند که آخرت، ‌برای آنان بهتر از دنیاست.
موسوعة الکلمات الامام الجواد علیه السلام، ص 147

شرح حدیث:
مرگ، برای عده ای ترسناک و وحشت آور است.
برای بعضی هم لذّت بخش و روح پرور.
تا آنجا که می میرد، که باشد و عمر را چگونه گذرانده و وضع او پس از مردن چگونه باشد!
در بعضی از روایات دیگر هم آمده: علت ناخوشایندی مرگ برای بعضی آن است که خانه ی دنیا را آباد کرده اند و خانه ی آخرتشان خراب است. و هیچ کس دوست ندارد که از خانه آباد، به ویرانه برود و از لذت و راحتی، ‌به رنج و عذاب افتد.
مرگ اگر مرد است، گو نزد من آی
تا در آغوشش بگیرم، تنگ تنگ
من از او عمری ستانم جاودان
او ز من دلقی بگیرد، رنگ رنگ(1)
این برخورد با مرگ، از آن کسانی است که پس از مرگ به راحتی و نعمت و رضوان می رسند و مرگ برای آنان، پرگشودن و پریدن از قفس تنگ دنیا و پرواز در ابدیت است.
کسانی از مرگ می ترسند که تصور روشنی از آن ندارند، ‌یا اعمالشان سیاه و پرونده شان خراب است و چون دستشان از این دنیا کوتاه شود، ‌باید پاسخگوی تبهکاریهای دوران زندگی شان باشند.
ولی اولیای الهی، به چهره ی مرگ لبخند می زنند و از آن استقبال می کنند.
باید آخرت را با «عمل صالح» آباد کرد.
در این صورت، چه هراسی از مرگ؟

پی نوشت:
1. اقبال لاهوری
منبع: حکمت های تقوی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام جواد علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، ‌چاپ اول (1391)

امام جواد علیه السلام فرمودند:
لا تَکُن وَلیًّا ِللهِ فِی العَلانِیَةِ، ‌عَدُوًّا لَهُ فِی السِّرِّ؛

چنان مباش که در آشکار، دوست خدا باشی و در نهان، ‌دشمنش.
اعلام الدین، ‌ص 309

شرح حدیث:
صف دوستان و دشمنان خدا، ‌از هم جداست.
خداوند هم صادقان را می پذیرد و از منافقان بیزار است.
کسی که بد کاره بود، ‌به یک زاهد ریاکار گفت:«من آنچه هستم، ‌می نمایم. آیا تو چنان که می نمایی، ‌هستی؟»
جوانمردی آن است که انسان در دوستی و دشمنی، صادق و روراست باشد، نه فریبکار و دو رو.
از جلوه های «نفاق»، ‌یکی هم آن است که انسان خود را مؤمن، ‌مسلمان، مخلص، دوستدارِ خدا، ‌پیرو اهل بیت علیهم السلام، تابع قرآن و تابع ولایت و شریعت نشان دهد، ‌اما در باطن، ‌به خدا و قیامت و دین و قرآن و مرجعیت و مهدویت، ‌عقیده نداشته باشد.
دوست خدا کیست؟
آن که فرمان او را بپذیرد، ‌تابع احکام الهی باشد، ‌رضای خدا را بر پسند خود و مردم ترجیح دهد، ‌نعمتهای خدا را بشناسد و شکر کند. به وعده های الهی ایمان داشته باشد و برای رسیدن به پاداش قیامت و بهشت، تلاش کند و...
دشمن خدا کیست؟
کسی که نافرمانی و عصیان کند، ‌به دستورهای الهی پایبند نباشد، هوسهای دل را بر تکلیفهای دین ترجیح دهد، ‌برای رسیدن به خواسته های نفسانی، ‌خدا و رضای او را نادیده بگیرد، ‌با دشمنان خدا همدم و همراه باشد، ‌دوستان خدا را اذیت و آزار کند و...
پس در خطّ است و دو گونه برنامه دارد.
آن که آشکارا و پیش مردم ادّعای خدادوستی و دینداری می کند، ‌نباید در نهان و دور از مردم، بی دینی و بی تقوایی پیشه سازد.
«نفاق، شایسته ی اهل ایمان نیست!»

منبع: حکمت های تقوی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام جواد علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، ‌چاپ اول (1391)

امام جواد علیه السلام فرمودند:
مَن عابَ عیبَ، ‌وَ مَن شَتَمَ اُجیبَ؛

هر کس عیبجویی کند، ‌از او عیبجویی می کنند، ‌و هر کس دشنام دهد، ‌پاسخ داده می شود.
الفصول المهمّه، ‌ص 260

شرح حدیث:
رفتار ما با دیگران، ‌در نحوه ی رفتار آنان با ما تأثیر می گذارد.
اگر افراد مورد عیبجویی ما قرار می گیرند، ‌دور از انتظار نیست که آنان هم عیبهای ما را آشکار کنند.
دشنام، ‌دشنام می آورد و مهرورزی و ادب، دیگران را به رفتار عاطفی و مؤدّبانه وامی دارد. ما در این جهان، ‌بازتاب اعمال و رفتارهای خود را شاهدیم.
این جهان کوه است و فعلِ ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
این جهان کوه است و گفت و گوی تو
از صدا هم باز آید سوی تو(1)
بر اساس این سخن حکیمانه ی امام جواد علیه السلام، لازم است «ادب در گفتار» و «انصاف در سخن» داشته باشیم و تا خودمان عیب و ایراد داریم، ‌به نکوهش و عیبجویی از دیگران نپردازیم و عفت کلام را مراعات کنیم.
عیب کسان منگر و احسان خویش
دیده فرو بر به گریبان خویش(2)
بزرگان و کریمان، ‌آن قدر شخصیّت والا دارند که با تخریب چهره ی دیگری، برای خود شخصیت نمی تراشند. و اگر خطا و کاستی هم در دیگران ببینند، ‌خطاپوشی می کنند و آبروداری.
بی شک، هر که زبان طعن و عیبجویی اش نسبت به دیگران باز باشد، ‌از زبان دیگران مصون نخواهد ماند. هر که آبروی دیگران را ببرد، آبرویش را می برند.

پی نوشت:
1. مثنوی، دفتر اول، بیت 215، ‌دفتر دوم، ‌بیت 2188.
2. مخزن الاسرار، نظامی، ‌ص 126.
منبع: حکمت های تقوی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام جواد علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، ‌چاپ اول (1391)

امام جواد علیه السلام فرمودند:

اَلدّینُ عِزُّ، ‌وَ العِلمُ کَنزٌ، وَ الصَّمتُ نُورٌ، ‌وَ غایَةُ الزُّهدِ الوَرَعُ؛

دین، ‌عزّت است و دانش، گنج. سکوت، روشنایی است و نهایت زهد، ‌پرهیز از گناه است.

الفصول المهمّه، ‌ص 260

شرح حدیث:
چهار حکمت نغز در این حدیث کوتاه بیان شده است:
نخست: این که دین، مایه ی عزّت و سربلندی انسان است.
دوم: این که دانش، گنجینه ای گرانبهاست.
سوم: این که سکوت، ‌نورانیت و روشنایی می آورد.
چهارم: این که پرهیزگاری، ‌نهایت زهد است.
آنان که عزّت را در ثروت و مقام و قدرت می جویند، ‌باید بدانند که عزّتمندان واقعی، دینداران هستند. علم و دانش به مثابه ی گنج است. گنج را باید استخراج کرد و آن را به کار گرفت. علمی که مورد استفاده قرار نگیرد، مثل گنجی است که در زیر خاک مدفون است.
سکوت و کم حرفی، دل را روشن می سازد و چراغ حکمت را در درون می افروزد. به گفته ی کلیم کاشانی:
ز خامُشی دهنِ غنچه، ‌پر ز زر شده است
سکوت جایزه دارد، ‌چرا نمی گیری؟(1)
وَرَع و پارسایی آن است که انسان مواظب باشد به حرام نیفتد؛ ‌چه در غذا و خوراک، چه در ثروت و درآمد، چه در نگاه کردن و گوش دادن و چه در هر عملی که از او سر می زند.
زهد واقعی، در ورع نهفته است.
چنان نیست که هر که تهیدست تر باشد، ‌با تقواتر است، بلکه هر که بیشتر از گناه پرهیز کند، ‌مقام زهد و پارسایی اش بالاتر است.
راستی... چه باید کرد که زندگیها «حیات طیّبه» باشد؟
خودسازی، مراقبت از خویش، حفظ زبان و پرهیز از گناه!
 
پی نوشت:
1. مثلها و حکمتها ص 479.
منبع: حکمت های تقوی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام جواد علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، ‌چاپ اول (1391)

امام جواد علیه السلام فرمودند:

کَیفَ یُضَیَّعُ مَنِ اللهُ کافِلُهُ؟وَ کَیفَ یَنجُو مَنِ اللهُ طالِبُهُ؟

چگونه ضایع و تباه می شود کسی که خداوند، عهده دار اوست؟ و چگونه نجات می یابد کسی که خداوند در پی اوست؟
بحارالأنوار، ج75، ‌ص 263

شرح حدیث:
بنده ای با خدا رابطه ای قوی و عمیق دارد، خداوند هم پشتیبان و حامی اوست.
کسی هم که گنهکار و نافرمان است، از مجازات الهی و سرنوشت ابدی نمی تواند فرار کند.
خداوند، ‌وعده داده است یاری کنندگانش را یاری کند، ‌مطیعانش را پاداش دهد، ‌بندگانش را روزی عطا فرماید، به یاد کسانی باشد که به یاد او هستند، دوستدار کسانی باشد که دوستِ خدایند و تکیه گاه کسانی باشد که بر او توکّل می کنند.
پس، آن که خود را مورد حمایت خداوند قرار می دهد و زیر چتر حمایت و ربوبیت باری تعالی می رود، ‌ترس و نگرانی به دل راه نمی دهد. خداوند برای او بس است:«فهو حسبُه».
از سوی دیگر، طغیانگران ستم پیشه و مجرمان تبهکار، اگر می پندارند که می توانند از مؤاخذه ی الهی بگریزیند، ‌یا عمر جاودان داشته باشند، ‌یا به چنگال مرگ نیفتند، ‌اشتباه می کنند.
جهان هستی، سراسر قلمرو حکومت و ولایت خداست.
هر که، ‌هر کجا و در هر شرایطی باشد، ‌از سلطه ی خداوند بیرون نیست. گرگ اجل در پی اوست و فرشته ی مرگ، روزی جانش را خواهد گرفت و روزی اسیر خاک گور خواهد شد و باید پاسخگوی اعمال خویش باشد.
بزرگ ترین قدرتمندان جهان هم، ‌از پای در آمده اند.
طاغوتها هم یکی پس از دیگری به زیر خاک رفته اند.
اهل ایمان، تکیه و امیدشان به خداست، ولی معصیت کاران را پناه و یاوری نخواهد بود.
پس نباید کاری کرد که بی پناه ماند.
بهترین پناهمان خداست؛ او را از دست ندهیم.

منبع: حکمت های تقوی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام جواد علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، ‌چاپ اول (1391)

امام جواد علیه السلام فرمودند:

مَن وَعَظَ اَخاهُ سِرًّا فَقَد زانَهُ، ‌وَ مَن وَعَظَ عَلانیةً فَقَد شَأنَهُ؛

هر کس برادرش را پنهانی پند دهد، ‌او را آراسته است. و هر که او را آشکارا موعظه کند، ‌بدنام و بی آبرویش کرده است.(این حدیث، از امام حسن عسکری علیه السلام هم نقل شده است.)
کشف الغمّه، ‌ج2، ص 350

شرح حدیث:
موعظه کردن برادر دینی، یک وظیفه ی اخلاقی است.
پذیرفتن پند و موعظه ی دیگران هم، ‌یک رفتار اجتماعی است.
اما روش نصیحت و پند مهم است. هر کس آبروی خود را دوست دارد و می خواهد شخصیت او محفوظ بماند.
موعظه و انتقاد آشکار و پیش دیگران، گاهی به جای اثربخشی، کینه و کدورت و عناد می آورد.
نصیحتگر، اگر واقعاً دلسوز است و به قصد اصلاح به کسی تذکّر می دهد، خوب است که به خود طرف بگوید تا آبرویش محفوظ بماند و در رفع عیب بکوشد. بجز این، انتقاد کردن پیش چشم دیگران و تذکر دادن، آبروی فرد را می برد.
امام علی علیه السلام می فرمایند:
«نُصحُکَ بَینَ الملأ تقریعٌ»(1)
نصیحت کردن تو در میان جمع، کوبیدن و تحقیر است.
مثل آینه باشیم،
که عیب افراد را به خودشان نشان می دهد.

پی نوشت:
1. غرر الحکم، حدیث 9966.
منبع: حکمت های تقوی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام جواد علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، ‌چاپ اول (1391)

امام جواد علیه السلام فرمودند:

لا هَدمَ لِلدّین مِثلُ البِدَعِ، ‌وَ لا اَفسَدَ لِلرِّجالِ مِنَ الطَّمَعِ؛

هیچ چیز مثل بدعتها ویرانگر دین نیست و هیچ چیز مانند طمع، ‌فاسدکننده ی مردان نیست.
الفصول المهمّه، ‌ص 260

شرح حدیث:
هم عقاید و باورها آسیب پذیرند، ‌هم مردم.
شناخت عوامل تباه کننده ی اعتقادات دینی و اسباب فاسدکننده ی افراد، ‌از شناختهای لازم و مفید است و باعث می شود تا از تباه شدن یک فرهنگ، عقیده، جامعه و ملّت، جلوگیری گردد.
«بدعت»، دین را خراب می کند و «طمع»انسانها را.
در تاریخ ادیان از جمله اسلام، همیشه کسانی بوده اند که یا از روی جهل یا از روی دشمنی، ‌مطالبی را که جزء دین نبوده و ربطی به آن نداشته، وارد دین کرده اند و چه در اعتقادات و چه در اعمال و مراسم و آیینها «بدعت گذاری» کرده اند.
آنچه جلوِ بدعت را می گیرد، یکی از آگاهی توده های مسلمان است، ‌دیگری روشنگری عالمان دینی.
پس برای مدتی مصون ماندن دین از تحریفها و بدعتها، ‌باید بر «بصیرت دینی»افزود.
فساد مردان هم از طریق طمع است.
آز و طمع، انسان را از کرامت انسانی ساقط می کند و او را اسیر و برده می سازد و حتّی به بی دینی و بی تقوایی می کشد. امام علی علیه السلام فرموده است: طمع اندک، ‌پارسایی بسیار را فاسد می کند (تقلیل الطَّمَعِ یُفسِدُ کَثیرَ الطَّمَعِ). (1)
کسی که همّت بلند داشته باشد و از روحیه ی قناعت برخوردار گردد، ‌در دام دنیا نمی افتد و اسیر تعلقات دنیوی نمی شود.
باید ریشه ی طمع را کند، تا آزاد و سربلند زیست.

پی نوشت:
1. غرر الحکم، حدیث 6729.
منبع: حکمت های تقوی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام جواد علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، ‌چاپ اول (1391)

امام جواد علیه السلام فرمودند:
مَن کَثُرَ هَمُّهُ سَقُمَ جَسَدُهُ؛

هر که اندوهش زیاد باشد، بدنش بیمار می شود.
موسوعة کلمات الامام الجواد علیه السلام ص 240
شرح حدیث:
گذشته از این که غم و غصه، خوب است یا نه، مفید است یا مضر، این مهم است که انسان برای چه بخورد و اندوهش چه باشد.
بعضی ها، ‌غمهای کوچک به سبب مسائل جزئی و مادّی دارند.
بعضی هم برای هدفهای بزرگ و کمبودهای معنوی غصّه می خورند که این، ارزشمند و قابل ستایش است.
به هر حال، «غصّه»، انسان را ضعیف و لاغر می کند و از غذا و خواب و استراحت می اندازد و بر جسم انسان اثر می گذارد. حتی گاهی برخی از بیماری های بی علاج و سرطان، نتیجه ی فشارهای روحی و غم و غصّه ی زیاد و حساسیّت است.
در مثل ها آمده است:
غم و اندوه، ‌کوه را آب می کند.
دو سوم پیری به خاطر غصّه است.
«دل بی غم در کجا جویم، که در عالم نمی بینم. »
اندوه و غصّه برای آنچه ارزش غصّه خوردن ندارد، ‌عاقلانه نیست. حوادث تلخ گذشته، جای اندوه ندارد، چون گذشته را نمی توان کاری کرد. برنیامده هم غصّه نباید خورد، چون معلوم نیست چه خواهد شد.
امید به آینده، ‌نشاط می آورد.
یأس و ناامیدی، روح را کسل و جسم را فرسوده می کند.
پس، برای داشتن روحیه ی بانشاط و بدن سالم، بی جهت نباید غصّه خورد. هیچ مشکلی نیست که حل نشود و هیچ اندوهی ابدی نیست.
به آینده ی روشن باید اندیشید، تا غم از دل برود، مثل امید فرج و انتظار ظهور.

منبع: حکمت های تقوی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام جواد علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، ‌چاپ اول (1391)

امام جواد علیه السلام فرمودند:
لَو سَکَتَ الجاهِلُ ما اختَلَفَ النّاسُ؛

اگر نادان سکوت کند، ‌مردم اختلاف پیدا نمی کنند.
الفصول المهمّه، ص 262
شرح حدیث:
پیدایش اختلافها، گاهی به اظهارنظرهای جاهلانه یا مغرضانه برمی گردد.
اگر هر کس در حد دانایی خود سخن بگوید و هر کس آنچه را نمی داند نگوید، ‌بسیاری از فتنه ها از ریشه می خشکد.
سکوت از جانب همه مطلوب است و از جاهل، مطلوب تر.
بعضی گفته اند: اگر کلام از نقره باشد، ‌سکوت از طلاست.
در کلام حکیمانه برخی هم آمده است:
اگر برای سکوتم یک بار هم پشیمان نگشته ام، ولی برای سخن گفتنم بارها پشیمان شده ام.
در کلام امیرمومنان علیه السلام هم آمده است:
«إذا تَمَّ العَقلُ نَقَصَ الکَلامُ»(1)
«هرگاه عقل، ‌کامل گردد، ‌کلام کاسته شود».
چشم و گوش و زبان ابزاری اند که اگر بر آنها نظارت و کنترل نداشته باشیم، یا به ابزار گناه تبدیل می شوند و یا فتنه و فسادی پدید می آورند که آن هم نوعی گناه است.
این گوهر ارزنده، ‌بویژه از سوی افرادی که اطلاع کافی در زمینه ای ندارند ارزشمندتر است، ‌چون مانع بروز تنشها و اختلافها می گردد.
گاهی درباره ی حادثه ای، حرفها و شایعات بسیاری پدید می آید و باعث ایجاد دو دستگی و اختلاف می شود.
باید هوشیار بود، تا زبانمان فتنه آفرین نباشد.

پی نوشت:
1. بحارالأنوار، ج71، ص290.
منبع: حکمت های تقوی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام جواد علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، ‌چاپ اول (1391)

منبع (ادامه ...):
https://rasekhoon.net/hadith/3994//page4


استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
 



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: دین , عزت , دانش , گنج , سکوت , روشنایی , نهایت زهد , پرهیز از گناه , مرگ , دوست خدا , ضایع , تباه , آراسته , بدعت , ویرانگر , اندوه , بیمار , نادان , سکوت , اختلاف , نجات , عیبجویی , مسلمانان , زهد , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه‌ای ,
|
امتیاز مطلب : 38
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
سفارش قران کریم و حجج الهی که ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : سه شنبه 1 شهريور 1401

یا زهراء سلام الله علیها

بسم الله الرحمن الرحیم

مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ ۖ وَمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ[شوری -۲۰]

اگر چه خدای متعال اراده ومقرر فرموده، هر کسی حتی آنان که یا از روی جهالت و یا از روی عناد در غفلت از حقایق هستی بسر می برند و کافر و مشرک هستند ،به قدر تلاش خود از دنیا بهره خواهند برد، اما:
در آخرت از نعمت های ابدی (دربهشت چون نخواسته اند) نصیبی نخواهد داشت.
لذا سفارش قران کریم و حجج الهی که مفسرین قران کریم، آخرین و جامع ترین کتاب الهی برای سعادت دنیا و آخرت بشر هستند، این است که:
همواره امور دنیایت را با امر آخرت گره بزن و به تمام رفتار و اعمال و کردارت از جمله کسب و کار و علم و دانش و زندگیت رنگ الهی بده و طبق دستورات خالق خود در دنیا زندگی کن و در کنار تلاش و کوششت برای امر معیشت و بهره از نعمات الهی و تامین آسایش زندگی در این فرصت کوتاه دنیا، با توکل به خالق خود، و دعا از خدا ی متعال، حیات جاوید و بقاء بی پایان در آخرت و در بهشت و در جوار رحمت حق نیز را برای خود مهیا کن، در اینصورت نعمات دنیوی برای تو در همین دنیا نیز طعم و بوی بهشتی خواهند گرفت،


س.م،ر

منبع (ادامه مطلب ...):

https://t.me/fazylatha



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , نماز , حوزه‌های علمیه , حجاب , قرآن کریم , انتخابات , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , محرم | عاشورا , شهدای انقلاب اسلامی , ماه صفر , اربعین حسینی علیه السلام , ماه رجب المرجب , ماه شعبان المعظم , ماه مبارک رمضان , قیام ۱۵ خرداد , ,
:: برچسب‌ها: خدای متعال , اراده , جهالت , عناد , غفلت , حقایق هستی , کافر , مشرک , تلاش , دنیا , سفارش , قرآن کریم , حجج الهی , مفسرین قرآن کریم , بهشت , کتاب الهی , دنیا و آخرت , آخرت , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 62
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) :

اولین کسی که وارد بهشت می شود ، فاطمه (سلام الله علیها) است.

البحار ج۴۳ص ۴۴

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۸۷تا۸۹

يَاأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا لا تحَرِّمُوا طيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَ لا تَعْتَدُواإِنَّ اللَّهَ لا يحِب الْمُعْتَدِينَ‏(۸۷) وَ كلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالاً طيِّباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِى أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ‏(۸۸) لا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فى أَيْمَانِكُمْ وَ لَكِن يُؤَاخِذُكم بِمَا عَقَّدتُّمُ الأَيْمَان َفَكَفَّارَتُهُ إِطعَامُ عَشرَةِ مَساكِينَ مِنْ أَوْسطِ مَا تُطعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسوَتُهُمْ أَوْ تحْرِيرُ رَقَبَةٍفَمَن لَّمْ يجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ ذَلِك كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَ احْفَظوا أَيْمَانَكُمْ كَذَلِك يُبَينُ اللَّهُ لَكُمْ ءَاياَتِهِ لَعَلَّكمْ تَشكُرُونَ‏(۸۹)

ترجمه:
۸۷ -اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد چيزهاى پاكيزه را كه خداوند براى شما حلال كرده بر خود حرام نكنيد ، و از حد تجاوز ننمائيد ، زيرا خداوند متجاوزان را دوست نمى‏دارد .
۸۸ -و از نعمتهاى حلال و پاكيزه‏ اى كه خداوند به شما روزى داده بخوريد و از ( مخالفت ) خداوندى كه به او ايمان داريد بپرهيزيد .
۸۹ -خداوند شما را به خاطر سوگندهاى بيهوده ( و خالى از اراده ) مواخذه نمى‏كند ولى در برابر سوگندهائى كه ( از روى اراده ) محكم كرده‏ ايد مواخذه مى‏كند ، كفاره اين گونه قسمها اطعام ده نفر مستمند ، از غذاهاى معمولى است كه به خانواده خود مى‏دهيد ، يا لباس پوشانيدن بر آن ده نفر و يا آزاد كردن يك برده ، و كسى كه هيچكدام از اينها را نبايد سه روز روزه مى‏گيرد ، اين كفاره سوگندهاى شماست به هنگامى كه سوگند ياد مى‏كنيد ( و مخالفت مى‏نمائيد ) و سوگندهاى خودرا حفظ كنيد و نشكنيد ، اين چنين خداوند آيات خود را براى شما بيان مى‏كند تا شكر او را بجا آوريد .

شان نزول از حد تجاوز نكنيد!
در مورد نزول آيات فوق روايات متعددى نقل شده است ، از جمله اينكه : روزى پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) درباره رستاخيز و وضع مردم در آن دادگاه بزرگ الهى بياناتى فرمود ، اين بيانات مردم را تكان داد و جمعى گريستند به دنبال آن جمعى از ياران پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) تصميم گرفتند ، پاره ‏اى از لذائذ و راحتيها را بر خود تحريم كرده و به جاى آن به عبادت پردازند ، امير مؤمنان على (عليه ‏السلام‏) سوگند ياد كرد كه شبها كمتر بخوابد و مشغول عبادت باشد ، بلال سوگند ياد كرد كه همه روز روزه باشد ، عثمان بن مظعون قسم ياد كرد كه آميزش جنسى را با همسر خويش ترك گويد و به عبادت پردازد .
روزى همسر عثمان بن مظعون نزد عايشه آمد ، او زن جوان و صاحب جمالى بود ، عايشه از وضع او متعجب شد و گفت : چرا به خودت نمى‏رسى ، و زينت نمى‏كنى ؟ ! در پاسخ گفت : براى چه كسى زينت كنم ؟ همسرم مدتى است كه مرا ترك گفته و رهبانيت پيش گرفته است ، اين سخن به گوش پيامبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) رسيد ، فرمان داد همه مسلمانان به مسجد آيند ، هنگامى كه مردم در مسجد اجتماع كردند ، بالاى منبر قرار گرفت ، پس از حمد و ثناى پروردگار گفت : چرا بعضى از شما چيزهاى پاكيزه را بر خود حرام كرده‏ ايد ؟ من سنت خود را براى شما بازگو مى‏كنم هر كس از آن روى گرداند از من نيست ، من قسمتى از شب را مى‏خوابم و با همسرانم آميزش دارم و همه روزها را روزه نمى‏گيرم .
آگاه باشيد من هرگز به شما دستور نمى‏دهم كه مانند كشيشان مسيحى و رهبانها ترك دنيا گوئيد زيرا اين گونه مسائل و همچنين ديرنشينى در آئين من نيست ، رهبانيت امت من در جهاد است ( اگر مى‏خواهيد ترك دنيا گوئيد چه بهتر كه در راه سازنده ‏اى همچون جهاد باشد ... ) بر خود سخت نگيريد زيرا جمعى از پيشينيان شما بر اثر سخت گرفتن بر خود هلاك شدند .
آنها كه سوگند ياد كرده بودند اين امور را ترك كنند ، برخاستند و گفتند : اى پيامبر ! ما در اين راه سوگند ياد كرده ‏ايم وظيفه ما در برابر سوگندمان چيست ؟ آيات فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت .
لازم به تذكر است كه بعضى سوگندهاى فوق مانند سوگندى كه از عثمان بن مظعون نقل شده چون منافات با حق همسرش داشته است مشروع نبوده ، ولى در مورد سوگند على (عليه ‏السلام‏) درباره بيدار ماندن شب و اشتغال به عبادت ، امر مباح و مجازى بوده است اگر چه از آيات استفاده مى‏شود كه اولى و بهتر اين بود كه چنين كارى به طور مستمر ادامه پيدا نكند و اين موضوع هيچگونه منافاتى با مقام عصمت على (عليه ‏السلام‏) ندارد چنانكه نظير آن را در باره پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) نيز در سوره تحريم آيه يك مى‏خوانيم يا ايها النبى لم تحرم ما احل الله لك تبتغى مرضاة ازواجك : اى پيغمبر ! چرا پاره ‏اى از امورى كه بر تو حلال است به خاطر رضايت همسرانت بر خود حرام مى‏كنى ؟

تفسیر
سوگند و كفاره سوگند
در اين آيه و آيات بعد يك سلسله احكام مهم اسلامى مطرح شده است ، بعضى براى نخستين بار ، و قسمت مهمى نيز به عنوان تاكيد و توضيح احكامى كه قبلا در آيات ديگر قرآن بيان شده است ، زيرا همانطور كه گفتيم اين سوره در اواخر عمر پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) نازل گرديد و مى ‏بايست در آن در باره احكام مختلف اسلامى تاكيد بيشترى بشود .در آيه نخست ، اشاره به تحريم قسمتى از مواهب الهى وسيله بعضى از مسلمين شده ، و آنها را از تكرار اين كار نهى مى‏كند ، و مى‏گويد : اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد طيبات و امور پاكيزه ‏اى را كه خداوند براى شما حلال كرده بر خود حرام مكنيد ، ( يا ايها الذين آمنوا لا تحرموا طيبات ما احل الله لكم ) ذكر اين حكم علاوه بر ملاحظه شان نزول ممكن است اشاره به اين باشد كه اگر در آيات گذشته مدح و تمجيدى از جمعى از دانشمندان و رهبانان مسيحى شد به خاطر انعطاف و تسليم آنها در برابر حق بود ، نه به خاطر برنامه ترك دنيا و تحريم طيبات ، و مسلمانان نمى‏توانند در اين قسمت از آنها اقتباس كنند با بيان اين حكم ، اسلام صريحا بيگانگى خود را از مساله رهبانيت و ترك دنيا آنچنان كه مسيحيان و مرتاضان دارند اعلام داشته است ، شرح بيشتر درباره اين موضوع را در ذيل آيه 27 سوره حديد و رهبانية ابتدعوها مطالعه خواهيد فرمود .
سپس براى تاكيد اين موضوع مى‏گويد : از حد و مرزها فراتر نرويد ، زيرا خداوند تجاوز كنندگان را دوست ندارد ( و لا تعتدوا ان الله لا يحب المعتدين) .
در آيه بعد مجددا روى مطلب تاكيد كرده ، منتها در آيه گذشته نهى از تحريم بود و در اين آيه امر به بهره گرفتن مشروع از مواهب الهى كرده مى‏فرمايد : از آنچه خداوند به شما روزى داده است حلال و پاكيزه بخوريد ( و كلوا مما رزقكم الله حلالا طيبا ) .
تنها شرط آن اين است كه رعايت اعتدال و تقوا و پرهيزگارى در بهره ‏گيرى از اين مواهب را فراموش نكنيد ، لذا مى‏گويد : ( و اتقوا الله الذى انتم به مؤمنون ) يعنى ايمان شما به خدا ايجاب مى‏كند كه همه دستورات او را محترم بشمريد ، هم بهره گرفتن و هم رعايت اعتدال و تقوى .
در تفسير اين جمله احتمال ديگرى نيز هست ، كه منظور از امر به تقوا اين است كه تحريم مباحات و طيبات با درجه عالى و كامل تقوا متناسب نيست ، تقوا ايجاب مى‏كند كه انسان از حد اعتدال در هيچ طرف خارج نشود .
در آيه بعد درباره سوگندهائى كه در زمينه تحريم حلال و غير آن خورده مى‏شود ، به طور كلى بحث كرده و قسم‏ها را به دو قسمت تقسيم مى‏كند : نخست مى‏گويد : خداوند شما را در برابر قسمهاى لغو مؤاخذه و مجازات نمى‏كند ( لا يؤاخذكم الله باللغو فى ايمانكم) .
همانطور كه در تفسير آيه 225 سوره بقره كه در آن نيز پيرامون عدم مجازات در مقابل قسم‏هاى لغو بحث شده بود گفتيم : منظور از سوگند لغو چنانكه مفسران و فقهاء گفته ‏اند ، سوگندهائى است كه داراى هدف مشخص نيست و از روى اراده و تصميم سر نمى‏زند ، بلكه بدون توجه به عنوان تكيه سخن و الله و بالله يا اينكه لا و الله و بلى و الله مى‏گويند و يا در حال شدت هيجان يا غضب بدون اراده و تصميم گفته مى‏شود .
بعضى گفته ‏اند اگر انسان به چيزى يقين داشته باشد و بر اساس آن سوگند ياد كند سپس معلوم شود كه اشتباه كرده است ، آن نيز جزء قسم لغو است ، مثل اينكه كسى بر اثر سعايت افراد سخن چنين يقين به انحراف همسر خود پيدا كند و سوگند به طلاق او ياد نمايد ، بعدا معلوم شود دروغ بوده است ، اين سوگند اعتبار ندارد .

اين را نيز مى‏دانيم كه علاوه بر لزوم قصد و اراده و تصميم در سوگندهاى جدى لازم است كه محتواى قسم نيز كار نامشروع و يا مكروهى نباشد ، بنابر اين اگر انسان در حال اختيار از روى اراده و تصميم سوگند ياد كند كه عمل حرام يا مكروهى را انجام دهد آن قسم نيز بى ارزش است ، و وفاى به آن لازم نيست - احتمال دارد كه مفهوم لغو در آيه فوق مفهوم وسيعى باشد و حتى اين گونه قسم را نيز شامل شود - قسم دوم از سوگندها ، سوگندهائى است كه از روى اراده و تصميم و به طور جدى ياد مى‏شود ، در باره اين نوع قسمها ، قرآن در آيه فوق چنين مى‏گويد : خداوند شما را در برابر چنين سوگندهائى كه گره آنرا محكم كرده ‏ايد مؤاخذه مى‏كند و شما را موظف به عمل كردن به آن مى‏سازد ( و لكن يؤاخذ كم بما عقدتم الايمان ) كلمه عقد همانطور كه در آغاز سوره مائده گفتيم در اصل به معنى جمع كردن اطراف يك چيز محكم است و به همين جهت گره زدن دو سر طناب را عقد مى‏گويند ، و گاهى به همين مناسبت در امور معنوى نيز بكار مى‏رود و هر گونه پيمان محكمى را عقد نيز مى‏گويند ، در آيه فوق منظور از عقد ايمان ( بستن سوگندها ) همان تصميم جدى بر كارى است كه بر طبق سوگند انجام مى‏گيرد .
البته جدى بودن سوگند بتنهائى براى صحت آن كافى نيست بلكه همانطور كه در بالا اشاره شد بايد محتواى سوگند لااقل يك امر مباح بوده باشد و بايد دانست كه سوگند جز بنام خدا معتبر نيست .بنابراين اگر كسى بنام خدا سوگند ياد كند كه عمل نيك يا لااقل عمل مباحى را انجام دهد ، واجب است به سوگند خود عمل كند و اگر آن را شكست كفاره دارد .و كفاره قسم همان است كه در ذيل آيه مورد بحث بيان شده : كفاره چنين سوگندى يكى از سه چيز است : نخست اطعام ده نفر مسكين ( فكفارته اطعام عشرة مساكين ) منتها براى اينكه بعضى از اطلاق اين حكم چنين استفاده نكنند كه مى‏توان از هر نوع غذاى پست و كم ارزشى براى كفاره استفاده كرد ، تصريح مى‏كند كه اين غذا بايد لااقل يك غذاى حد وسط بوده باشد كه معمولا در خانواده خود از آن تغذيه مى‏كنيد ( من اوسط ما تطعمون اهليكم) .
البته ظاهر اين تعبير ، حد متوسط از نظر كيفيت است ولى ممكن است هم اشاره به كيفيت و هم مقدار و كميت بوده باشد ، چنانكه در روايتى از امام صادق (عليه ‏السلام‏) حد وسط در كيفيت و در روايتى از امام باقر (عليه‏ السلام‏) حد وسط در كميت نقل شده كه مفهوم آنها بازگشت به حد وسط درهر دو قسمت مى‏كند .ناگفته پيدا است كه مساله حد وسط در دو قسمت به اختلاف شهرها و آباديها و زمانها متفاوت خواهد بود .
اين احتمال نيز در تفسير آيه داده شده است كه اوسط به معنى خوب و عالى است ، زيرا يكى از معانى اوسط عالى است ، چنانكه در آيه 28 سوره قلم مى‏خوانيم : قال اوسطهم ا لم اقل لكم لو لا تسبحون ( بهترين آنها چنين گفت : آيا به شما نگفتم چرا تسبيح خدا نمى‏گوئيد ) دوم - پوشاندن لباس بر ده نفر نيازمند ( او كسوتهم ) البته ظاهر آيه اين است كه لباسى بوده باشد كه بطور معمول تن را بپوشاند و لذا در بعضى از روايات مى‏خوانيم كه امام صادق (عليه ‏السلام‏) فرمود منظور از كسوة در آيه فوق دو قطعه لباس است ( پيراهن و شلوار ) و اگر در بعضى از روايات مانند روايتى كه از امام باقر (عليه ‏السلام‏) نقل شده مى‏خوانيم كه به يك جامه نيز مى‏توان قناعت كرد ، شايد بخاطر آن باشد كه پيراهن هاى بلند عربى بتنهائى مى‏تواند همه بدن را بپوشاند - البته در مورد زنان تنها يك پيراهن هر چند بلند باشد كافى نيست بلكه روسرى براى پوشاندن سر و گردن نيز لازم است ، زيرا حداقل لباس مورد نياز يك زن كمتر از اين نيست - و با اين حال بعيد نيست كه لباسى كه به عنوان كفاره داده مى‏شود بر حسب فصول و مكانها و زمانها تفاوت پيدا كند .
در اينكه آيا از نظر كيفيت حد اقل كافى است و يا در اينجا نيز بايد حد وسط مراعات شود در ميان مفسران دو نظر وجود دارد : نخست اينكه به مقتضاى اطلاق آيه هر گونه لباس كافى است و ديگر اينكه با توجه به قيدى كه در اطعام بود در اينجا نيز بايد رعايت حد وسط گردد ، ولى البته احتمال اول باطلاق آيه سازگارتر است .

- آزاد كردن يك برده ( او تحرير رقبة)
در اينكه آيا برده ‏اى كه آزاد مى‏شود بايد ايمان و اسلام داشته باشد يا آزاد كردن هر گونه برده كافى است در ميان فقهاء گفتگو است و توضيح آن را بايد در كتب فقهى خواند ، اگر چه ظاهر آيه مطلق است .و اين خود مى‏رساند كه اسلام براى آزاد ساختن بردگان از وسائل گوناگون استفاده كرده است ، و در عصر و زمانى همچون زمان ما كه ظاهرا برده ‏اى وجود ندارد ، بايد يكى از دو كفاره ديگر را انتخاب نمود .
شك نيست كه اين سه موضوع از نظر قيمت بسيار متفاوت است ، و شايد اين تفاوت بخاطر آن است كه هر كس آزاد باشد و بتواند به اندازه توانائى خود يكى را انتخاب كند .
اما ممكن است كسانى باشند كه قدرت بر هيچيك از اينها نداشته باشند و لذا بعد از بيان اين دستور مى‏فرمايد : آنهائى كه دسترسى به هيچيك ندارند بايد سه روز روزه بگيرند ( فمن لم يجد فصيام ثلاثة ايام ) .
بنابر اين گرفتن سه روز روزه منحصرا مربوط به كسانى است كه قدرت بر انجام يكى از سه موضوع فوق را نداشته باشند .سپس براى تاكيد مى‏گويد : كفاره سوگندهاى شما اين است كه گفته شد ( ذلك كفارة ايمانكم اذا حلفتم) .
ولى براى اينكه كسى تصور نكند با دادن كفاره ، شكستن سوگندهاى صحيح حرام نيست مى‏گويد : سوگندهاى خود را حفظ كنيد ( و احفظوا ايمانكم ) .
و به تعبير ديگر عمل به سوگند وجوب تكليفى دارد و شكستن آن حرام است ، اما پس از شكستن بايد كفاره داد .
و در پايان آيه مى‏فرمايد : اين چنين خداوند آياتش را براى شما بيان مى‏كند ، تا شكر او را بگزاريد و در برابر اين احكام و دستوراتى كه ضامن سعادت و سلامت فرد و اجتماع است ، او را سپاس گوئيد ( كذلك يبين الله لكم آياته لعلكم تشكرون)

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

حیّ علی خیر العمل...

محمّد بن مروان عن أبی جعفر علیه السلام، قال:

أ تَدْرِي مَا تَفْسِيرُ حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ قَالَ قُلْتُ لَا قَالَ دَعَاكَ إِلَى الْبِرِّ أَ تَدْرِي بِرَّ مَنْ قُلْتُ لَا قَالَ دَعَاكَ إِلَى بِرِّ فَاطِمَةَ وَ وُلْدِهَا

محمّد بن مروان گوید: حضرت امام باقر علیه السلام به من فرمودند: «می دانی تفسیر حَیَّ علی خَیرِ العَمَل چیست؟» عرض کردم: نه.

فرمودند: «تو را به نیکی دعوت کرده است؛ می دانی نسبت به چه کسی؟» عرض کردم: نه.

فرمودند: «تو را به احسان و نیکی به فاطمه سلام الله علیها و فرزندان ایشان دعوت کرده است.»

«علل الشرائع» ج ۲ ص ۳۶۸

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

منبع (ادامه مطلب)

https://www.leader.ir/

سایر موارد (پیوندها و ...):

حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:

إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران ميگذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين (يعنى تمسك بعترت) آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر (يعنى روى برتافتن از ايشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد

 

ادعیه  و اعمال ماه شعبان المعظم

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی | https://qaem14.blog.ir/

https://kawsar1214.blogspot.com/2022/03/the-first-revolt-took-place-during.html

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , سوره مبارکه مائده , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: بهشت , فاطمه (سلام الله علیها) , تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۸۷تا۸۹ , سوره مبارکه مائده , تفسیر , حلال , حرام , سوگند , بیهوده , كفاره سوگند , حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ , حضرت امام باقر علیه السلام , حضرت امام باقر علیه السلام , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
زنِ اسلامی عبارت است از ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : دو شنبه 8 فروردين 1401

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

ویژه نامه حضرت رقیه سلام الله علیها

بسم الله الرحمن الرحیم

زنِ اسلامی عبارت است از آن موجودی که دارای ایمان، عفاف و متصدّی مهم‌ترین بخشِ تربیتِ انسان، اثرگذارِ در اجتماع، دارای رشد علمی و معنوی، مدیر کانون بسیار مهمّ خانواده و مایه‌ی آرامش جنس مرد است؛ خصوصیّاتی ‌که پیغمبر اکرم در بیانات متعدّد به‌مناسبت تمجید از فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌‌علیها) یا خدیجه‌ی کبرا بیان کرده است.

بیانات مقام معظم رهبری

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

مولودیه حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها)

به قلم شیخ محمد حسین غروی اصفهانی (کمپانی)

زد ليلى حسن قدم در بزم حدوث قدم
يا سينه سينا زد از سر انا الله دم
يا شاهد هستى شد در جلوه ز غيب حرم
يا از افق عصمت رخشان شده بدراتم
يا گوهر درج شرف تابيده بحر كرم
روئيده گل خود رو از آب و گل آدم
وز لاله گلشن جان گيتى شده باغ ارم
يا صبح از ل طالع از ناصيه خاتم
يا كلك عنايت كرد طغراى وجود، رقم
آنصنع بديع كه شد ز آرايش لوح و قلم
يا زهره زهرا زدبر قبه عرش ، علم
بانوى ملك حشمت خاتون ملوك خدم
ناموس جمال ازل طاوس رياض قدم
كاندر حرم لاهوت جز او نبود محرم
ام الخلفا كه بود پيوسته پناه امم
هم قبله اهل دعاهم كعبه اهل همم
مشكوه نبوت را مصباح منير ظلم
انوار ولايت را چرخ فلك اعظم
افلاك امامت را او محور مستحكم
اسرار حقايق را سرچشمه و بحر خضم
هم معدن صدق و صفا هم گنج علوم و حكم
انسيه حورا اونى آسيه و مريم
صديقه كبرى او او سيده عالم
در ستر و عفاف و حيا با سرّ قِدم توأم
در عزم و مشيت او حكم ازلى مدغم
فرمان قضا و قدر در محكمه اش محكم
از قلزم جودش چه اين هر دو جهان ؟ يك نم
جز دست وجودش كو غارتگر ملك عدم ؟

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

برخی پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

وبلاگ 2:

https://qaem14.blog.ir/

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir

ادعیه  و اعمال ماه شعبان المعظم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , حجاب , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: زنِ اسلامی , ایمان , عفاف , تربیت انسان , اجتماع , رشد علمی , معنوی , خانواده , مایه آرامش , پیغمبر اکرم , حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها) , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

ویژه نامه حضرت رقیه سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

اِنّا اعطیناک الکوثر فَصَلِّ لِرَبِّکَ واْنْحَرْ اِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَر

السّلام علیک یا سیّدتا و مولاتنا یا فاطمةالزهراء

دختر فکر بکر من، غنچۀ لب چو واکند
از نمکین کلام خود حقّ نمک ادا کند

طوطی طبع شوخ من گر که شکرشکن شود
کام زمانه را پر از شکّر جان ‌فزا کند

بلبل نطق من ز یک نغمۀ عاشقانه ای
گلشن دهر را پر از زمزمه و نوا کند


مطرب اگر بدین نمط ساز طرب کند گهی
دایرۀ وجود را جنّت دلگشا کند

شمعِ فلک بسوزد از آتش غیرت و حسد
شاهد معنیِ من ار جلوۀ دلربا کند

نظم برَد بدین نَسَق از دم عیسوی سَبَق
خاصه دمی‌ که از مسیحا نفسی ثنا کند

وهم به اوج قدسِ ناموس اله کی رسد؟
فهمِ که نعت بانوی خلوت کبریا کند؟

ناطقۀ مرا مگر روح قُدُس کند مدد
تا که ثنای حضرت سیّدة النسا کند

فیض نخست و خاتمه، نور جمال فاطمه
چشم دل ار نظاره در مبدأ و منتها کند

صورت شاهد ازل، معنی حسن لم ‌یزل
وهم چگونه وصف آیینۀ حق‌ نما کند؟

مطلع نور ایزدی، مبدأ فیض سرمدی
جلوۀ او حکایت از خاتم انبیا کند

بسملۀ صحیفه ی فضل و کمال معرفت
بلکه گهی تجلّی از نقطۀ تحت «با» کند

دایرۀ شهود را نقطه ی ملتقی بود
بلکه سزد که دعوی «لو کشف الغطا» کند

حامل سرّ مستسرّ، حافظ غیب مستتر
دانش او احاطه بر دانش ماسوی کند

لیلۀ قدر اولیا، نور نهار اصفیا
صبح جمال او طلوع از افق علا کند

بضعۀ سیّد بشر، ام ائمۀ غُرَر
کیست جز او که همسری با شه لافتی کند؟

وحی نبوتش نَسَب جود و فتوّتش حسَب
قصّه ای از مروّتش سورۀ «هل اتی» کند

دامن کبریای او دسترس خیال، نی
پایۀ قدر او بسی پایه به زیر پا کند

لوح قدر به دست او، کِلک قضا به شست او
تا که مشیّت الهیّه چه اقتضا کند

در جبروتْ حکمران، در ملکوت قهرمان
در نشئات «کن‌ فکان» حکم «بما تشا» کند

عصمت او حجاب او عفّت او نقاب او
سرّ قِدَم حدیث از آن ستر و از آن حیا کند

نفخۀ قدسْ بوی او، جذبۀ انس خوی او
منطق او خبر ز «لاینطق عن هوی» کند

قبلۀ خلق روی او، کعبۀ عشق کوی او
چشم امید سوی او، تا به که اعتنا کند

بهر کنیزی‌ اش بود زهره کمینه مشتری
چشمۀ خور شود اگر چشم سوی سها کند

«مفتقرا» متاب رو از در او به هیچ سو
زآنکه مس وجود را فضّۀ او طلا کند

«دیوان مفتقر کمپانی» قدّس سرّه

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

وبلاگ 2:

https://qaem14.blog.ir/

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , حجاب , شهدای کربلا , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: ویژه نامه حضرت رقیه سلام الله علیها , السّلام علیک یا سیّدتا و مولاتنا یا فاطمةالزهراء , حضرت رقیه سلام الله علیها , اِنّا اعطیناک الکوثر , حجاب , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) :

الْعِبَادَةُ مَعَ أَکْلِ الْحَرَامِ کَالْبِنَاءِ عَلَى الرَّمْلِ

عبادت کسی که حرام خواری می کند مانند ساختمانی است که بر روی شنزاری روان بنا شده باشد.

عدة الداعی و نجاح الساعی ، ص۱۵۳

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

امیرالمومنین امام علی(علیه السلام) :

اگر مــردم به هنگامى كه بلاها بـر آنان فــرود مى آمد و نعمت ها از دستشان مى رفت، بــانيت هاى خــوب و دلى مشتـاق به پروردگارشان پناه مى بردند (#استغفار)، بــى گمــان هــر از دسـت رفتــه اى به آنان باز مى گشت و هــر فــاســدى اصـلاح مى شد.

نهج البلاغه ، خطبه ۱۷۸

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۸۲تا۸۶

لَتَجِدَنَّ أَشدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ ءَامَنُوا الْيَهُودَ وَ الَّذِينَ أَشرَكُواوَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُم مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ ءَامَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصارَى ذَلِك بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسيسِينَ وَ رُهْبَاناً وَ أَنَّهُمْ لا يَستَكبرُونَ‏(۸۲) وَ إِذَا سمِعُوا مَا أُنزِلَ إِلى الرَّسولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيض مِنَ الدَّمْع مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقّ‏ِ يَقُولُونَ رَبَّنَا ءَامَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشاهِدِينَ‏(۸۳) وَ مَا لَنَا لا نُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ مَا جَاءَنَا مِنَ الْحَقّ‏ِ وَ نَطمَعُ أَن يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصالِحِينَ‏(۸۴) فَأَثاَبَهُمُ اللَّهُ بِمَا قَالُوا جَنَّتٍ تجْرِى مِن تحْتِهَا الأَنْهَارُ خالِدِينَ فِيهَاوَ ذَلِك جَزَاءُ الْمُحْسِنِينَ‏(۸۵) وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كذَّبُوا بِئَاياَتِنَا أُولَئك أَصحَاب الجَْحِيمِ‏(۸۶)

ترجمه:
۸۲ -بطور مسلم يهود و مشركان را دشمن ترين مردم نسبت به مؤمنان خواهى يافت ، ولى آنها را كه مى‏گويند مسيحى هستيم نزديكترين دوستان به مؤمنان مى‏ يابى ، اين به خاطر آن است كه در ميان آنها افرادى دانشمند و تارك دنيا هستند و آنها ( در برابر حق ) تكبر نمى‏ورزند .
۸۳ -و هر زمان آياتى را كه بر پيامبر نازل شده بشنوند چشمهاى آنها را مى‏بينى كه ( از شوق ) اشك مى‏ريزد بخاطر حقيقتى را كه دريافته ‏اند ، آنها مى‏گويند : پروردگارا ايمان آورديم ، ما را با گواهان ( و شاهدان حق ) بنويس.
۸۴ -چرا ما ايمان به خدا و آنچه از حق به ما رسيده نياوريم در حالى كه آرزو داريم ما را در زمره جمعيت صالحان قرار دهد ؟!
۸۵ -خداوند آنها را به خاطر اين سخن باغهائى از بهشت پاداش داد كه از زير درختان آن نهرها جارى است ، جاودانه در آن خواهند ماند و اين جزاى نيكوكاران است .
۸۶ -و كسانى كه كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند آنها اهل دوزخند.

شان نزول : نخستين مهاجران اسلام
بسيارى از مفسران از جمله طبرسى در مجمع البيان و فخر رازى و نويسنده المنار در تفسيرهاى خود از مفسران پيشين نقل كرده ‏اند كه اين آيات درباره نجاشى زمامدار حبشه در عصر پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) و ياران او نازل شده است و در حديثى كه در تفسير برهان نقل شده اين موضوع مشروحا آمده است.
آنچه از روايات اسلامى و تواريخ و گفتار مفسران در اين زمينه استفاده مى‏شود چنين است : در سالهاى نخستين بعثت پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) و دعوت عمومى او ، مسلمانان در اقليت شديدى قرار داشتند ، قريش به قبائل عرب توصيه كرده بود كه هر كدام ،
افراد وابسته خود را كه به پيامبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) ايمان آورده است تحت فشار شديد قرار دهند و به اين ترتيب هر يك از مسلمانان از طرف قوم و قبيله خود سخت تحت فشار قرار داشت.
آن روز تعداد مسلمانان براى دست زدن به يك جهاد آزاديبخش كافى نبود ، پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) براى حفظ اين دسته كوچك ، و تهيه پايگاهى براى مسلمانان در بيرون حجاز ، به آنها دستور مهاجرت داد ، و حبشه را براى اين مقصد انتخاب فرمود و گفت : در آنجا زمامدار صالحى است كه از ستم و ستمگرى جلوگيرى مى‏كند ، شما آنجا برويد تا خداوند فرصت مناسبى در اختيار ما بگذارد .
منظور پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) نجاشى بود ( نجاشى اسم عامى بود همانند كسرى كه به تمام سلاطين حبشه گفته مى‏شد ، اما اسم نجاشى معاصر پيامبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) اصحمه كه در زبان حبشى به معنى عطيه و بخشش است بود).
يازده مرد و چهار زن از مسلمانان عازم حبشه شدند و از طريق دريا با كرايه كردن كشتى كوچكى راه حبشه را پيش گرفتند ، و اين در ماه رجب سال پنجم بعثت بود ، و اين مهاجرت ، مهاجرت اول نام گرفت .
چيزى نگذشت كه جعفر بن ابو طالب و جمعى ديگر از مسلمانان به حبشه رفتند و هسته اصلى يك جمعيت متشكل اسلامى را كه از 82 نفر مرد و عده قابل ملاحظه‏ اى زن و كودك تشكيل مى‏شد به وجود آوردند.
طرح اين مهاجرت براى بت پرستان سخت دردناك بود ، زيرا بخوبى مى‏ديدند چيزى نخواهد گذشت كه با يك جمعيت متشكل نيرومند از مسلمانان كه تدريجا اسلام را پذيرفته و به سرزمين امن و امان حبشه رفته ‏اند روبرو خواهند شد ، براى بهم زدن اين موقعيت دست به كار شدند ، و دو نفر از جوانان باهوش و فعال و حيله ‏گر و پشت هم انداز يعنى عمرو بن عاص و عمارة بن وليد را براى بهم زدن موقعيت مسلمانان حبشه انتخاب كردند و با هداياى فراوانى به حبشه فرستادند.

اين دو نفر در كشتى شراب نوشيدند و بجان هم افتادند ولى بهر حال براى پياده كردن نقشه خود وارد سرزمين حبشه شدند ، و با مقدماتى به حضور نجاشى بار يافتند ، و قبلا با دادن هداياى گرانبهائى به اطرافيان نجاشى موافقت آنها را جلب كرده و قول تاييد و طرفدارى از آنان گرفته بودند .
عمرو عاص سخنان خود را از اينجا شروع كرد ، و با نجاشى چنين گفت : ما فرستادگان بزرگان مكه‏ ايم تعدادى از جوانان سبك مغز در ميان ما پرچم مخالفت برافراشته ‏اند و از آئين نياكان خود برگشته و به بدگوئى از خدايان ما پرداخته و آشوب و فتنه بپا كرده و در ميان مردم تخم نفاق پاشيده ‏اند ، و از موقعيت سرزمين شما سوء استفاده كرده و به اينجا پناه آوردند ، ما از آن مى‏ترسيم كه در اينجا نيز دست به اخلال‏گرى زنند ، بهتر اين است كه آنها را به ما بسپاريد و به محل خود باز گردانيم ... اين را گفتند و هدايائى را كه با خود آورده بودند تقديم داشتند .
نجاشى گفت : تا من با نمايندگان اين پناهندگان به كشورم تماس نگيرم نمى‏توانم در اين زمينه سخن بگويم ، و از آنجا كه اين بحث يك بحث مذهبى است بايد از نمايندگان مذهبى نيز در جلسه‏اى در حضور شما دعوت شود.
روز ديگرى در يك جلسه مهم كه اطرافيان نجاشى و جمعى از دانشمندان مسيحى و جعفر بن ابى طالب به عنوان نمايندگى مسلمانان ، و نمايندگان قريش ، حضور داشتند ، نجاشى پس از استماع سخنان نمايندگان قريش رو به جعفر كرد و از او خواست كه نظر خود را در اين زمينه بيان كند.
جعفر پس از اداى احترام چنين گفت : نخست از اينها بپرسيد آيا ما جزء بردگان فرارى اين جمعيتيم ؟ ! عمرو گفت : نه شما آزاديد.
جعفر - و نيز سؤال كنيد آيا آنها دينى بر ذمه ما دارند كه آن را از ما مى‏ طلبند ؟ ! عمرو - نه ما هيچگونه مطالبه ‏اى از شما نداريم.
جعفر - آيا خونى از شما ريخته‏ ايم ؟ كه آنرا از ما مى‏طلبيد ؟ ! عمرو - نه چنين چيزى در كار نيست.
جعفر - پس از ما چه مى‏خواهيد كه اين همه ما را شكنجه و آزار داديد و ما از سرزمين شما كه مركز ظلم و بيدادگرى بود بيرون آمديم ؟ ! سپس جعفر رو به نجاشى كرد و گفت : ما جمعى نادان بوديم ، بت پرستى مى‏كرديم ، گوشت مردار مى‏خورديم ، انواع كارهاى زشت و ننگين انجام مى‏داديم ، قطع رحم مى‏كرديم و نسبت به همسايگان خويش بدرفتارى داشتيم ، و نيرومندان ما ضعيفان را مى‏خوردند ! ولى خداوند پيامبرى در ميان ما مبعوث كرد كه به ما دستور داده است هر گونه شبيه و شريك را از خدا دور سازيم و فحشاء و منكرات و ظلم و ستم و قمار را ترك گوئيم ، به ما دستور داده نماز بخوانيم ، زكات بدهيم ، عدالت و احسان پيشه كنيم و بستگان خود را كمك نمائيم .
نجاشى گفت : عيساى مسيح نيز براى همين مبعوث شده بود ! سپس از جعفر پرسيد آيا چيزى از آياتى كه بر پيامبر شما نازل شده است حفظ دارى ؟ جعفر گفت : آرى و سپس شروع به خواندن سوره مريم كرد .
حسن انتخاب جعفر ، در مورد آيات تكان دهنده اين سوره كه مسيح و مادرش را از هر گونه تهمت هاى ناروا پاك مى‏سازد ، اثر عجيبى گذاشت تا آنجا كه قطره هاى اشك شوق ، از ديدگان دانشمندان مسيحى سرازير گشت ، و نجاشى صدا زد به خدا سوگند نشانه ‏هاى حقيقت در اين آيات نمايان است ! هنگامى كه عمرو خواست در اينجا سخنى بگويد و تقاضاى سپردن مسلمانان را بدست وى كند ، نجاشى دست بلند كرد ، و محكم بر صورت عمرو كوبيد و گفت : خاموش باش بخدا سوگند اگر بيش از اين سخنى در مذمت اين جمعيت بگوئى ترا مجازات خواهم كرد ! اين جمله را گفت و رو به مامورين كرد و صدا زد هداياى آنها را به آنان برگردانيد و آنها را از حبشه بيرون نمائيد ، و به جعفر و يارانش گفت آسوده خاطر در كشور من زندگى كنيد ! اين پيش آمد علاوه بر اثر تبليغى عميقى كه در زمينه شناساندن اسلام به جمعى از مردم حبشه داشت ، سبب شد كه مسلمانان مكه جدا روى اين پايگاه مطمئن حساب كنند ، ومسلمانان تازه وارد را براى آن روز كه قدرت كافى بيابند به آنجا روانه سازند.

سالها گذشت ، پيامبر(صلى‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) هجرت كرد و كار اسلام بالا گرفت ، و عهدنامه حديبيه امضا شد و پيامبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) متوجه فتح خيبر گشت ، در آن روز كه مسلمانان از فرط شادى به خاطر در هم شكستن بزرگترين كانون خطر يهود در پوست نمى‏گنجيدند ، از دور شاهد حركت دست جمعى عده‏ اى بسوى سپاه اسلام بودند ، چيزى نگذشت كه معلوم شد اين جمعيت همان مهاجران حبشه‏ اند كه به آغوش وطن باز مى‏گردند در حالى كه قدرتهاى اهريمنى دشمنان در هم شكسته شده و نهال اسلام به قدر كافى ريشه دوانيده است .
پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) با مشاهده جعفر و مهاجران حبشه ، اين جمله تاريخى را فرمود : لا ادرى انا بفتح خيبر اسر ام بقدوم جعفر ؟ ! : نميدانم از پيروزى خيبر خوشحالتر باشم يا از بازگشت جعفر ؟ مى‏گويند علاوه بر مسلمانان ، هشت نفر از شاميان كه در ميان آنها يك راهب مسيحى بود و تمايل شديد به اسلام پيدا كرده بودند ، خدمت پيامبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) رسيدند و پس از شنيدن آيات سوره يس بگريه افتادند و مسلمان شدند و گفتند چقدر اين آيات به تعليمات راستين مسيح شباهت دارد . و طبق روايتى كه در تفسير المنار از سعيد بن جبير نقل شده نجاشى سى نفر از بهترين ياران خود را به عنوان اظهار علاقه به پيامبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) و آئين اسلام به مدينه فرستاد ، و همانها بودند كه با شنيدن آيات سوره يس گريستند و اسلام را پذيرفتند ، آيات فوق نازل شد و از اين مؤمنان تجليل كرد.
(اين شان نزول منافات با آن ندارد كه سوره مائده در اواخر عمر پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) نازل شده باشد ، زيرا اين سخن مربوط به اكثريت آيات سوره است ، هيچ مانعى ندارد كه بعضى از آيات در حوادث قبل نازل شده باشد و بدستور پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) به مناسبتهائى در اين سوره قرار گيرد ) .

تفسیر
كينه ‏توزى يهود و نرمش نصارى
در اين آيات مقايسه‏ اى ميان يهوديان و مسيحيانى كه معاصر پيامبر اسلام (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) بوده‏ اند شده است.
در نخستين آيه يهود و مشركان در يك صف قرار داده شده ‏اند و مسيحيان در صف ديگر ، در آغاز مى‏گويد : سرسخترين دشمنان مومنان ، يهود و مشركان هستند ، و با محبت‏ترين آنها نسبت به مؤمنان مدعيان مسيحيتند ( لتجدن اشد الناس عداوة للذين آمنوا اليهود و الذين اشركوا و لتجدن اقربهم مودة للذين آمنوا الذين قالوا انا نصارى ) .
تاريخ اسلام بخوبى گواه اين حقيقت است ، زيرا در بسيارى از صحنه ‏هاى نبردهاى ضد اسلامى ، يهود بطور مستقيم يا غير مستقيم دخالت داشتند و از هر گونه كار شكنى و دشمنى خود دارى نمى‏كردند ، افراد بسيار كمى از آنها به اسلام گرويدند ، در حالى كه در غزوات اسلامى ، كمتر مسلمانان را مواجه با مسيحيان مى‏بينيم و نيز افراد زيادى از آنها را مشاهده مى‏كنيم كه به صفوف مسلمين پيوستند.
سپس قرآن دليل اين تفاوت روحيه و خط مشى اجتماعى را طى چند جمله
بيان كرده ، مى‏گويد : مسيحيان معاصر پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) امتيازاتى داشتند كه در يهود نبود.
نخست اينكه : در ميان آنها جمعى دانشمند بودند كه به اندازه دانشمندان دنياپرست يهود در كتمان حقيقت كوشش نداشتند ( ذلك بان منهم قسيسين ) و نيز در ميان آنها جمعى تاریك دنيا بودند كه درست در نقطه مقابل حريصان يهود گام برمى‏داشتند ، هر چند گرفتار انحرافاتى بودند ولى باز در سطحى بالاتر از يهود قرار داشتند ( و رهبانا).
بسيارى از آنها در برابرپذيرش حق خاضع بودند و تكبرى از خود نشان نمى‏دادند ، در حالى كه اكثريت يهود به خاطر اينكه خود را نژاد برتر مى‏دانستند ، از قبول آئين اسلام كه از نژاد يهود برنخاسته بود سر باز مى‏زدند ( و انهم لا يستكبرون).
به علاوه جمعى از آنان ( همانند همراهان جعفر و جمعى از مسيحيان حبشه ) هنگامى كه آيات قرآن را مى‏شنيدند ، اشك شوق از ديدگانشان بخاطر دست يافتن به حق سرازير مى‏شد ( و اذا سمعوا ما انزل الى الرسول ترى اعينهم تفيض من الدمع مما عرفوا من الحق).
و با صراحت و شهامت و بى‏نظرى صدا مى‏زدند : پروردگارا ! ما ايمان آورديم ، ما را از گواهان حق و همراهان محمد (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) و ياران او قرار ده ( يقولون ربنا آمنا فاكتبنا مع الشاهدين ) .
آنها بقدرى تحت تاثير آيات تكان دهنده اين كتاب آسمانى قرار مى‏گرفتند كه مى‏گفتند : چگونه ممكن است ما به خداوند يگانه و حقايقى كه از طرف او آمده است ايمان نياوريم در حالى كه انتظار داريم ما را در زمره جمعيت صالحان قرار دهد.
(و ما لنا لا نؤمن بالله و ما جائنا من الحق و نطمع ان يدخلنا ربنا مع القوم الصالحين).
البته همانطور كه در بالا اشاره كرديم ، اين مقايسه بيشتر درباره يهود و مسيحيان معاصر پيامبر اسلام (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) است ، زيرا يهود با اينكه داراى كتاب آسمانى بودند ، بخاطر دلبستگى بيش از اندازه به ماديات ، در صف مشركانى قرار گرفته بودند كه از نظر مذهبى با آنها هيچ وجه اشتراكى نداشتند ، در حالى كه در ابتدا ، يهوديان مبشران اسلام محسوب مى‏شدند و انحرافاتى همانند تثليث و غلو مسيحيت را نداشتند ، اما دنيا پرستى شديد آنها را به كلى از حق بيگانه كرد ، در حالى كه مسيحيان آن عصر چنين نبودند .
ولى تاريخ گذشته و معاصر به ما مى‏گويد:مسيحيان قرون بعد درباره اسلام و مسلمين ، مرتكب جناياتى شدند كه دست كمى از يهود نداشت.
جنگهاى طولانى و خونين صليبى در گذشته و تحريكات فراوانى كه امروز از ناحيه استعمار كشورهاى مسيحى بر ضد اسلام و مسلمين مى‏شود چيزى نيست كه بر كسى پنهان باشد ، بنابر اين نبايد آيات فوق را به عنوان يك قانون كلى در باره همه مسيحيان دانست جمله‏ هاى اذا سمعوا ما انزل الى الرسول ... و ما بعد آن ، گواه بر اين است كه اين آيات درباره جمعى از مسيحيان معاصر پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) نازل شده است.
در دو آيه بعد به سرنوشت اين دو طايفه و پاداش و كيفر آنها اشاره شد ، نخست مى‏گويد : آنها كه در برابر افراد با ايمان ، محبت نشان دادند ، و در مقابل آيات الهى سر تسليم فرود آوردند ، و با صراحت ايمان خود را اظهار داشتند ، خداوند در برابر اين به آنها باغهاى بهشت را پاداش مى‏دهد كه از زير درختان آن نهرها جارى است و جاودانه در آن مى‏مانند و اين است جزاى نيكوكاران
(فاثابهم الله بما قالوا جنات تجرى من تحتها الانهار خالدين فيها و ذالك جزاء المحسنين ) و در مقابل ، آنها كه راه دشمنى را پيمودند و كافر شدند و آيات خدا را تكذيب كردند اهل دوزخند ( و الذين كفروا و كذبوا باياتنا اولئك اصحاب الجحيم ) .

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

منبع (ادامه مطلب)

https://www.leader.ir/

سایر موارد (پیوندها و ...):

حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:

إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران ميگذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين (يعنى تمسك بعترت) آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر (يعنى روى برتافتن از ايشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد

 

ادعیه  و اعمال ماه شعبان المعظم

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی | https://qaem14.blog.ir/

https://kawsar1214.blogspot.com/2022/03/the-first-revolt-took-place-during.html

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , سوره مبارکه مائده , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) , عبادت , حرام خواری , ساختمان , شنزار , بنا , امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) , مردم , بلا , نعمت , نیت , نیت خوب , مشتاق , پروردگار , پناه , استغفار , بی گمان , فاسد , اصلاح , نهج البلاغه، خطبه 178 , نهج البلاغه , تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۸۲تا۸۶ , تفسیر سوره مبارکه مائده , تفسیر , سوره مبارکه مائده , سوره مائده , يهود و مشركان , يهود , مشركان , دشمن ترين مردم نسبت به مؤمنان , دشمن ترين مردم , مؤمنان , مسيحى , نزديكترين دوستان به مؤمنان , نزديكترين دوستان , دانشمند , تارك دنيا , حق , تکبر , پيامبر , شوق , اشك , حقيقت , پروردگارا , ايمان , گواهان , شاهدان حق , ايمان به خدا , آرزو , جمعيت صالحان , صالحان , خداوند , باغهائى از بهشت , پاداش , درختان , نهر , جاودانه , جزاى نيكوكاران , كافر , آيات , تكذيب , اهل دوزخ , نخستين مهاجران اسلام , مفسران , طبرسى , مجمع البيان , فخر رازى , المنار , مفسران , نجاشى , زمامدار حبشه , حبشه , پيامبر (صلى ‏الله‏ عليه ‏و آله‏ و سلّم‏) , ياران , روايات اسلامى , تواريخ , مفسران , بعثت پيامبر (صلى ‏الله ‏عليه ‏و آله ‏و سلّم‏) , مسلمانان , اقليت , قريش , قبائل عرب , ایمان , تحت فشار شدید , مسلمانان , قوم و قبيله , قوم , قبيله , تعداد مسلمانان , جهاد , پيامبر (صلى ‏الله‏ عليه‏ و آله ‏و سلّم‏) , حجاز , مهاجرت , انتخاب , زمامدار , ستم , ستمگرى , معاصر , اصحمه , زبان حبشى , عطيه و بخشش , عطيه , بخشش , مرد , زن , دریا , کرایه , کشتی , ماه رجب , جعفر بن ابو طالب , زن و كودك , بت پرستان , دردناك , نيرومند , سرزمين , امن و امان , جوانان , باهوش , فعال , حيله ‏گر , هدیه , هدایا , شراب , نقشه , سرزمين حبشه , هداياى گرانبها , موافقت , طرفدارى , عمرو عاص , مخالفت , آئين نياكان , بدگوئى , آشوب , فتنه , تخم نفاق , سوء استفاده , پناه , اخلال‏گرى , نمايندگان , پناهندگان , دانشمندان مسيحى , جعفر بن ابى طالب , نمايندگى مسلمانان , نمايندگى , ظلم و بيدادگرى , جعفر , نادان , كارهاى زشت و ننگين , سوره مريم , اشك شوق , به خدا سوگند , مجازات , هجرت , عهدنامه حديبيه , فتح خيبر , خیبر , شادى , خطر يهود , یهود , قدرتهاى اهريمنى , نهال اسلام , راهب مسيحى , شاميان , سوره يس , گریه , مدینه , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

مؤمنی که برای کار خیر پول ندارد...

حضرت امام صادق علیه السلام

إنَّ الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ الْفَقِيرَ لَيَقُولُ يَا رَبِّ ارْزُقْنِي حَتَّى أَفْعَلَ كَذَا وَ كَذَا مِنَ الْبِرِّ وَ وُجُوهِ الْخَيْرِ فَإِذَا عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ مِنْهُ بِصِدْقِ نِيَّةٍ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلَ مَا يَكْتُبُ لَهُ لَوْ عَمِلَهُ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ كَرِيم‏

گاهی بندۀ مؤمن فقیر می گوید: خدایا به من روزی عنایت کن تا فلان کار از کارهای نیک را انجام دهم؛

پس وقتی خداوند عزّوجلّ دید که او با نیّت راستین این درخواست را دارد، اجری که در صورت انجام آن کار نصیبش می شد را برای می نویسند؛ چرا که خداوند آسان گیر و بزرگوار است.

«کافی» ج ۲ ص ۸۵

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

تفسیر سوره مبارکه مائده آیه ۸۱

وَ لَوْ كانُوا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ النَّبىّ‏ِ وَ مَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مَا اتخَذُوهُمْ أَوْلِيَاءَ وَ لَكِنَّ كثِيراً مِّنهُمْ فَاسِقُونَ‏(۸۱)

ترجمه:
۸۱-و اگر ايمان به خدا و پيامبر (صلى ‏الله ‏عليه ‏و آله ‏و سلّم‏) و آنچه بر او نازل شده مى‏آوردند ( هرگز ) آنها را بدوستى اختيار نمى‏كردند ، ولى بسيارى از آنها فاسقند .

تفسیر
در اين آيه راه نجات از اين برنامه غلط و نادرست را به آنها نشان مى‏دهد.که اگر راستى ايمان به خدا و پيامبر و آنچه بر او نازل شده است مى‏داشتند هيچگاه تن به دوستى بيگانگان و دشمنان خدا در نمى‏دادند و آنان را به عنوان تكيه گاه خود انتخاب نمى‏كردند ( و لو كانوا يؤمنون بالله و النبى و ما انزل اليه ما اتخذوهم اولياء ) ولى متاسفانه در ميان آنها كسانى كه مطيع فرمان الهى باشند كمند و بسيارى از آنها از دايره فرمان خدا خارج شده ، راه فسق را پيش گرفته‏ اند ( و لكن كثيرا منهم فاسقون ) روشن است كه منظور از النبى در اينجا پيامبر اسلام (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) است زيرا در قرآن مجيد در آيات مختلف اين كلمه به همين معنى به كار رفته است ، و اين موضوع در دهها آيه از قرآن ديده مى‏شود . احتمال ديگرى در تفسير آيه نيز هست كه ضمير كانوا به مشركان و بت پرستان برگردد ، يعنى اگر اين مشركان كه مورد علاقه و اعتماد يهودند به پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) و قرآن ايمان مى‏آوردند ، هيچگاه يهود آنها را دوست خود انتخاب نمى‏كردند و اين نشانه روشن گمراهى و فسق آنها است زيرا با ادعاى پيروى از كتب آسمانى بت پرستان را تا زمانى كه مشركند به دوستى بر مى‏گزينند و همين كه به سوى خدا و كتب آسمانى آمدند از آنها فاصله مى‏گيرند ! ولى تفسير اول با ظاهر آيات سازگارتر است و طبق آن تمام ضمائر به يك مرجع ( يعنى يهود ) باز مى‏گردد .

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha


 

سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

منبع (ادامه مطلب)

https://www.leader.ir/

سایر موارد (پیوندها و ...):

حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:

إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران ميگذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين (يعنى تمسك بعترت) آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر (يعنى روى برتافتن از ايشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد

 

ادعیه  و اعمال ماه شعبان المعظم

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی | https://qaem14.blog.ir/

https://kawsar1214.blogspot.com/2022/03/the-first-revolt-took-place-during.html

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , سوره مبارکه مائده , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: مؤمن , کار خیر , پول , حضرت امام صادق علیه السلام , حضرت , امام صادق علیه السلام , مؤمن فقیر , فقیر , خدایا , روزی , عنایت , کار نیک , کارهای نیک , خداوند عزّوجلّ , خداوند , نیت , نیّت راستین , درخواست , اجر , آسان , بزرگوار , کافی , تفسیر سوره مبارکه مائده آیه ۸۱ , تفسیر سوره مبارکه مائده , تفسیر , سوره مبارکه مائده , ایمان به خدا , پيامبر (صلى ‏الله ‏عليه ‏و آله ‏و سلّم‏) , دوستی , فاسق , ایمان , سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) , سبک زندگی , حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۷۸تا۸۰

لُعِنَ الَّذِينَ كفَرُوا مِن بَنى إِسرائيلَ عَلى لِسانِ دَاوُدَ وَ عِيسى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِك بِمَا عَصوا وَّ كانُوا يَعْتَدُونَ‏(۷۸) كانُوا لا يَتَنَاهَوْنَ عَن مُّنكرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْس مَا كانُوا يَفْعَلُونَ‏(۷۹) تَرَى كثِيراً مِّنْهُمْ يَتَوَلَّوْنَ الَّذِينَ كفَرُوا لَبِئْس مَا قَدَّمَت لهَُمْ أَنفُسهُمْ أَن سخِط اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ فى الْعَذَابِ هُمْ خَالِدُونَ‏(۸۰)

ترجمه:
۷۸ -آنها كه از بنى اسرائيل كافر شدند بر زبان داود و عيسى بن مريم لعن ( و نفرين ) شدند ، اين بخاطر آن بود كه گناه مى‏كردند و تجاوز مى‏نمودند.
۷۹ -آنها از اعمال زشتى كه انجام مى‏دادند يكديگر را نهى نمى‏كردند چه بدكارى انجام مى‏دادند.
۸۰ -بسيارى از آنها را مى‏بينى كه كافران ( و بت پرستان ) را دوست مى‏دارند ( و با آنها طرح دوستى مى‏ريزند ) چه بد اعمالى از پيش براى ( معاد ) خود فرستادند كه نتيجه آن خشم خداوند بود و در عذاب ( الهى)جاودانه خواهند ماند.

تفسیر
در اين آيات براى اينكه از تقليدهاى كوركورانه اهل كتاب از پيشينيانشان جلوگيرى كند اشاره به سرنوشت شوم آنها كرده و مى‏گويد : كافران از بنى اسرائيل بر زبان داود و عيسى بن مريم ، لعن شدند و اين دو پيامبر بزرگ ازخدا خواستند كه آنها را از رحمت خويش دور سازد ( لعن الذين كفروا من بنى اسرائيل على لسان داود و عيسى ابن مريم ) در اينكه چرا تنها نام اين دو پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) برده شده است مفسران احتمالاتى داده ‏اند گاهى گفته مى‏شود ، علت آن اين است كه سرشناس ترين پيامبران بعد از موسى (عليه‏ السلام‏) اين دو پيامبر بودند ، و گاهى گفته مى‏شود كه بسيارى از اهل كتاب افتخار مى‏كردند كه فرزندان داودند ، قرآن با اين جمله اعلام مى‏كند كه داود از كسانى كه راه كفر و طغيان پيش گرفتند ، متنفر بود ، و بعضى گفته ‏اند كه اين آيه اشاره به دو واقعه تاريخى است كه خشم اين دو پيامبر بزرگ را برانگيخت و جمعى از بنى اسرائيل را نفرين كردند ، داود در مورد ساكنان شهر ساحلى ايله كه به اصحاب سبت معروفند و سرگذشت آنها در سوره اعراف خواهد آمد ، و حضرت مسيح درباره جمعى از پيروان خود كه بعد از نزول مائده آسمانى باز هم راه انكار و مخالفت را پيش گرفتند لعن و نفرين نمود .
در هر حال آيه اشاره به اين است كه بودن جزء نژاد بنى اسرائيل و يا جزء اتباع مسيح ، مادام كه هماهنگى با برنامه‏ هاى آنها نبوده باشد باعث نجات كسى نخواهد شد بلكه خود اين پيامبران از اينگونه افراد ابراز تنفر و انزجار كردند.
جمله آخر آيه نيز اين مطلب را تاكيد مى‏كند و مى‏گويد : اين اعلام تنفر و بيزارى بخاطر آن بود كه آنها گناهكار و متجاوز بودند ( ذلك بما عصوا و كانوا يعبدون ) به علاوه آنها بهيچوجه مسؤليت اجتماعى براى خود قائل نبودند ، و يكديگر را از كار خلاف نهى نمى‏كردند ، و حتى جمعى از نيكان آنها با سكوت و سازشكارى ، افراد گناهكار را عملا تشويق مى‏كردند ( كانوا لا يتناهون عن منكر فعلوه ) و به اين ترتيب برنامه اعمال آنها بسيار زشت و ناپسند بود ( لبئس ما كانوا يفعلون )
در تفسير اين آيه رواياتى از پيامبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) و ائمه اهل بيت (عليهم ‏السلام‏) نقل شده كه بسيار آموزنده است.در حديثى از پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) مى‏خوانيم لتامرن بالمعروف و لتنهون عن المنكرو لتاخذن على يد السفيه و لتاطرنه على الحق اطرا ، او ليضربن الله قلوب بعضكم على بعض و يلعنكم كما لعنهم : حتما بايد امر به معروف و نهى از منكر كنيد و دست افراد نادان را بگيريد و به سوى حق دعوت نمائيد و الا خداوند قلوب شما را همانند يكديگر مى‏كند و شما را از رحمت خود دور مى‏سازد همانطور كه آنها را از رحمت خويش دور ساخت ! در حديث ديگرى از امام صادق (عليه ‏السلام‏) در تفسير كانوا لا يتناهون عن منكر فعلوه چنين نقل شده است : اما انهم لم يكونوا يدخلون مداخلهم و لا يجلسون مجالسهم و لكن كانوا اذا لقوهم ضحكوا فى وجوههم و انسوا بهم : اين دسته كه خداوند از آنها مذمت كرده هرگز در كارها و مجالس گناهكاران شركت نداشتند ، بلكه فقط هنگامى كه آنها را ملاقات مى‏كردند ، در صورت آنان مى‏خنديدند و با آنها مانوس بودند .
و در آيه بعد به يكى ديگر از اعمال خلاف آنها اشاره كرده ، مى‏گويد : بسيارى از آنان را مى ‏بينى كه طرح دوستى و محبت با كافران مى‏ريزند ( ترى كثيرا منهم يتولون الذين كفروا ) بديهى است كه دوستى آنها ساده نبود ، بلكه دوستى آميخته با انواع گناه و تشويق آنان به اعمال و افكار غلط بود ، و لذا در آخر آيه مى‏فرمايد : چه بد اعمالى از پيش براى معاد خود فرستادند ، اعمالى كه نتيجه آن ، خشم و غضب الهى بود و در عذاب الهى جاودانه خواهند ماند ( لبئس ما قدمت لهم انفسهم ان سخط الله عليهم و فى العذاب هم خالدون ) درباره اينكه منظور از الذين كفروا در اين آيه چه اشخاصى هستند بعضى احتمال داده ‏اند منظور مشركان مكه ‏اند كه يهود با آنها طرح دوستى ريخته بودند ، و بعضى احتمال داده‏ اند كه منظور جباران و ستمگرانى بوده ‏اند كه يهود در اعصار گذشته طرح دوستى با آنها مى‏ريختند حديثى كه از امام باقر (عليه ‏السلام‏) در اين زمينه نقل شده نيز اين معنى را تاييد مى‏كند آنجا كه مى ‏فرمايد : يتولون الملوك الجبارين و يزينون لهم اهوائهم ليصيبوا من دنياهم : اين دسته كسانى بودند كه جباران را دوست مى‏داشتند و اعمال هوس ‏آلود آنان را در نظرشان خوب جلوه مى‏دادند تا به آنها نزديك شوند و از دنياشان بهره گيرند ! هيچ مانعى ندارد كه آيه اشاره به هر دو معنى بلكه اعم از آنها باشد .

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

منبع (ادامه مطلب)

https://www.leader.ir/

سایر موارد (پیوندها و ...):

حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:

إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران ميگذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين (يعنى تمسك بعترت) آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر (يعنى روى برتافتن از ايشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد

 

ادعیه  و اعمال ماه شعبان المعظم

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی | https://qaem14.blog.ir/

https://kawsar1214.blogspot.com/2022/03/the-first-revolt-took-place-during.html

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , سوره مبارکه مائده , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۷۸تا۸۰ , تفسیر سوره مبارکه مائده , تفسیر , سوره مبارکه مائده , بنى اسرائيل , كافر , زبان , داود , عيسى بن مريم , لعن , نفرین , گناه , تجاوز , اعمال زشت , نهی , بدکاری , کافران , بت پرستان , طرح دوستی , اعمال بد , معاد , خشم خداوند , عذاب الهی , جاوادانه , خشم , خداوند , سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) , سبک زندگی , حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۷۵تا۷۷

مَّا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلا رَسولٌ قَدْ خَلَت مِن قَبْلِهِ الرُّسلُ وَ أُمُّهُ صِدِّيقَةٌكانَا يَأْكلانِ الطعَامَ انظرْ كيْف نُبَينُ لَهُمُ الاَيَاتِ ثُمَّ انظرْ أَنى يُؤْفَكُونَ‏(۷۵) قُلْ أَ تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لا يَمْلِك لَكمْ ضرًّا وَ لا نَفْعاًوَ اللَّهُ هُوَ السمِيعُ الْعَلِيمُ‏(۷۶) قُلْ يَاأَهْلَ الْكتَابِ لا تَغْلُوا فى دِينِكمْ غَيرَ الْحَقّ‏ِ وَ لا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضلُّوا مِن قَبْلُ وَ أَضلُّوا كثِيراً وَ ضلُّوا عَن سوَاءِ السبِيلِ‏(۷۷)

ترجمه :
۷۵ -مسيح فرزند مريم فقط فرستاده ( خدا ) بود پيش از وى نيز فرستادگان ديگرى بودند مادرش نيز زن بسيار راستگوئى بود هر دو غذا می ‏خوردند ( با اين حال چگونه دعوى الوهيت مسيح و عبادت مادرش مريم مى‏كنيد ؟ ) بنگر چگونه نشانه‏ ها را براى آنها آشكار مى‏سازيم سپس بنگر چگونه آنها از حق باز داشته مى‏شوند ؟
۷۶ -بگو آيا جز خدا چيزى را مى ‏پرستيد كه نه مالك زيان شماست و نه سود شما ، و خداوند شنوا و دانا است.
۷۷-بگو اى اهل كتاب در دين خود غلو ( و زياده روى ) نكنيد و غير از حق نگوئيد و از هوسهاى جمعيتى كه پيشتر از اين گمراه شدند و دگران را گمراه كردند و از راه راست منحرف گشتند پيروى ننمائيد .

تفسیر
به دنبال بحثى كه در آيات گذشته درباره غلو مسيحيان درباره حضرت مسيح (عليه ‏السلام‏) و اعتقاد به الوهيت او گذشت ، در اين آيات با دلائل روشنى در چند جمله كوتاه اين اعتقاد آنها را ابطال مى‏كند ، نخست مى‏گويد : چه تفاوتى در ميان مسيح و ساير پيامبران بود كه عقيده به الوهيت او پيدا كرده ‏ايد ، مسيح بن مريم نيز فرستاده خدا بود و پيش از آن رسولان و فرستادگان ديگرى از طرف خدا آمدند ( ما المسيح ابن مريم الا رسول قد خلت من قبله الرسل ) .
اگر رسالت از ناحيه خدا دليل بر الوهيت و شرك است پس چرا درباره ساير پيامبران اين مطلب را قائل نمى‏شويد ؟.
ولى مى‏دانيم كه مسيحيان منحرف هرگز قانع نيستند كه عيسى (عليه‏ السلام‏) را يك فرستاده خدا بدانند بلكه عقيده عمومى آنها فعلا بر اين است كه او را فرزند خدا و به يك معنى خود خدا مى‏دانند كه براى بازخريد گناهان بشريت ( نه براى هدايت و رهبرى آنها ) آمده است و لذا به او لقب فادى ( فدا شونده در برابر گناهان بشر ) مى‏دهند.
سپس براى تاييد اين سخن مى‏گويد : مادر او ، زن بسيار راستگوئى بود ( و امه صديقه ) .اشاره به اينكه اولا كسى كه داراى مادر است و در رحم زنى پرورش پيدا مى‏كند و اينهمه نياز دارد چگونه مى‏تواند خدا باشد ؟ و ثانيا اگر مادر او محترم است به خاطر اين است كه او هم در مسير رسالت مسيح (عليه ‏السلام‏) با او هماهنگ بود و از رسالتش پشتيبانى مى‏كرد و به اين ترتيب بنده خاص خدا بود و نبايد او را همچون يك معبود همانطور كه در ميان مسيحيان رائج است كه در برابر مجسمه او تا سرحد پرستش خضوع مى‏كنند ، عبادت كرد.
بعد به يكى ديگر از دلائل نفى ربوبيت مسيح (عليه ‏السلام‏) اشاره كرده ، مى‏گويد : او و مادرش هر دو غذا مى‏خوردند ( كانا ياكلان الطعام ) .
كسى كه اين چنين نيازمند است كه اگر چند روز غذا به او نرسد قادر بر حركت نيست چگونه مى‏تواند خدا يا در رديف خدا باشد. و در پايان آيه اشاره به روشنى اين دلائل از يك طرف و لجاجت و سرسختى و نادانى آنها در برابر اين دلائل آشكار از طرف ديگر كرده و مى‏گويد : بنگر چگونه دلائل را به روشنى براى آنها شرح مى‏دهيم و سپس بنگر چگونه اينها از قبول حق سرباز مى‏زنند ( انظر كيف نبين لهم الايات ثم انظر انى يؤفكون ) بنا بر اين تكرار انظر در اين دو جمله اشاره به اين است كه از يكسو در اين دلائل روشن بنگر كه براى توجه هر كس كافى است و از يكسو به عكس - العملهاى منفى و حيرت‏ انگيز آنها بنگر كه براى هر كس تعجب‏ آور است .
در آيه بعد براى تكميل استدلال گذشته مى‏گويد : شما مى‏دانيد كه مسيح (عليه ‏السلام‏) خود سر تا پا نيازهاى بشرى داشت و مالك سود و زيان خويش هم نبود تا چه رسد به اينكه مالك سود و زيان شما باشد آيا چيزى را پرستش مى‏كنيد كه نه مالك زيان شما است ، نه مالك سود شما است ( قل ا تعبدون من دون الله ما لا يملك لكم ضراو لا نفعا).
و به همين دليل بارها در دست دشمنان گرفتار شد و يا دوستانش گرفتار شدند و اگر لطف خدا شامل حال او نبود هيچ گامى نمى‏توانست بردارد. و در پايان به آنها اخطار مى‏كند كه گمان نكنيد خداوند سخنان نارواى شما را نمى‏شنود و يا از درون شما آگاه نيست خداوند هم شنوا است و هم دانا(و الله هو السميع العليم ) جالب اينكه مساله بشر بودن مسيح و نيازهاى مادى و جسمانى او كه قرآن در اين آيات و آيات ديگر روى آن تكيه كرده است يكى از بزرگترين مشكلات براى مسيحيان مدعى خدائى او شده كه براى توجيه آن بسيار دست و پا مى‏كنند و گاهى ناچار مى‏شوند براى مسيح دو جنبه قائل شوند جنبه لاهوت و جنبه ناسوت ، از نظر لاهوت فرزند خدا و خود خداست و از نظر ناسوت جسم است و مخلوق خدا و امثال اين توجيهات كه بهترين نشانه ضعف و نادرستى منطق آنها است .به اين نكته نيز بايد توجه كرد كه در آيه بجاى كلمه من ما به كار برده شده كه معمولا براى موجودات غير عاقل ذكر مى‏شود ، اين تعبير شايد به خاطر آن باشد كه ساير معبودها و بت‏ها از قبيل سنگ و چوب را در عموميت جمله داخل كند و بگويد : اگر پرستش مخلوقى جايز باشد بايد بت پرستى بت پرستان نيز مجاز شمرده شود زيرا در مخلوق بودن همه برابر و مساويند و در حقيقت ايمان به الوهيت مسيح (عليه ‏السلام‏) يكنوع بت پرستى است نه خدا پرستى .

و در آيه بعد به پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) دستور مى‏دهد كه به دنبال روشن شدن اشتباه اهل كتاب در زمينه غلو درباره پيامبران الهى با استدلالات روشن از آنها دعوت كند كه از اين راه رسما باز گردند و مى‏گويد ، بگو اى اهل كتاب در دين خود ، غلو و تجاوز از حد نكنيد و غير از حق چيزى مگوئيد ( قل يا اهل الكتاب لا تغلوا فى دينكم غير الحق.
البته غلو نصارى روشن است و اما در مورد غلو يهود كه خطاب يا اهل الكتاب شامل آنها نيز مى‏شود بعيد نيست كه اشاره به سخنى باشد كه درباره عزير مى‏گفتند و او را فرزند خدا مى‏دانستند.
و از آنجا كه سرچشمه غلو غالبا پيروى از هوا و هوس گمراهان است ، براى تكميل اين سخن مى‏گويد : از هوسهاى اقوامى كه پيش از شما گمراه شدند و بسيارى را نيز گمراه كردند و از راه مستقيم منحرف گشتند ، پيروى نكنيد ( و لا تتبعوا اهواء قوم قد ضلوا من قبل و اضلوا كثيرا و ضلوا عن سواء السبيل ) اين جمله در حقيقت اشاره به چيزى است كه در تاريخ مسيحيت نيز منعكس است كه مساله تثليث و غلو درباره مسيح (عليه ‏السلام‏) در قرون نخستين مسيحيت در ميان آنها وجود نداشت بلكه هنگامى كه بت پرستان هندى و مانند آنها به آئين مسيح (عليه ‏السلام‏) پيوستند ، چيزى از بقاياى آئين سابق را كه تثليث و شرك بود به مسيحيت افزودند و لذا مى‏بينيم كه ثالوث هندى ( ايمان به خدايان سه‏ گانه برهما ، فيشنو ، سيفا ) از نظر تاريخى قبل از تثليث مسيحيت بوده است و در حقيقت اين انعكاسى از آن است ، در آيه 30 سوره توبه نيز پس از ذكر غلو يهود و نصارى درباره عزير و مسيح (عليه‏ السلام‏) مى‏خوانيم يضاهئون قول الذين كفروا من قبل : گفتار آنها شبيه سخنان كافران پيشين است . در اين عبارت دو بار جمله ضلوا درباره كفارى كه اهل كتاب ، غلو را از آنها اقتباس كردند تكرار شده است ، اين تكرار ممكن است به خاطر تاكيد بوده باشد و يا به خاطر اينكه آنها قبلا گمراه بودند و بعد كه با تبليغات خود ديگران را نيز گمراه كردند به گمراهى جديدى افتادند ، زيرا كسى كه سعى مى‏كند ديگران را هم به گمراهى بكشاند در حقيقت از همه كس گمراه‏ تر است ، چرا كه نيروهاى خود را در مسير بدبختى خويش و ديگران تلف كرده و بار مسئوليت گناهان ديگران را نيز بر دوش كشيده است. آيا كسى كه در جاده مستقيم قرار گرفته هرگز حاضر مى‏شود كه علاوه بر بار گناه خويش بار گناه ديگران را نيز بر دوش بكشد.

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

منبع (ادامه مطلب)

https://www.leader.ir/

سایر موارد (پیوندها و ...):

حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:

إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران ميگذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين (يعنى تمسك بعترت) آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر (يعنى روى برتافتن از ايشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد

 

ادعیه  و اعمال ماه شعبان المعظم

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی | https://qaem14.blog.ir/

https://kawsar1214.blogspot.com/2022/03/the-first-revolt-took-place-during.html

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , سوره مبارکه مائده , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۷۵تا۷۷ , تفسیر سوره مبارکه مائده , تفسیر , سوره مبارکه مائده , مسيح فرزند مريم , مسيح , فرزند , مريم , فرستاده خدا , فرستادگان , مادرش , زن بسیار راستگو , زن , راستگو , غذا , الوهیت , عبادت , نشانه , آشکار , اهل کتاب , دین , غلو , حق , هوس , گمراه , منحرف , پیروی , سبک زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) , سبک زندگی , حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 44
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
نمازهای ماه شعبان ... | فضیلت ماه شعبان ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 3 فروردين 1401

یا زهراء سلام الله علیهایا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

ادعیه  و اعمال ماه شعبان المعظم

نمازهای ماه شعبان

فضیلت ماه شعبان :
این ماه بسیار شریف و منسوب به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) است . آن حضرت این ماه را روزه می داشت و متصل به ماه مبارک رمضان می کرد و می فرمود : «شعبان ماه من است.»
آقا أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می فرمود : «هر کسی که ماه شعبان را روزه بدارد ، برای محبت پیغمبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) و تقرب به خدا، خدا او را دوست دارد و او را به کرامت خود در روز قیامت نزدیک می سازد، و بهشت را بر او واجب می کند.»
نماز در هر پنجشنبه از ماه شعبان:
در هرپنجشنبه از این ماه، دورکعت نماز خوانده می شود. در هر رکعت بعد از حمد، صد مرتبه سوره توحید را بخواند و بعد از سلام صد بار صلوات بفرستد.
از امام علی (علیه السلام) روایت شده که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود : " آسمان ها در هر پنج شنبه از ماه شعبان زینت داده می شود ، پس ملائکه عرض می کنند خدای ما بیامرزد روزه داران این روز را ، و دعای آنها را اجابت کند . و کسی که یک روز از این ماه را روزه بگیرد خدا بدن او را بر آتش حرام می کند.
نماز شب اول :
نماز شب اول ماه ماه شعبان دوازده رکعت است . در هر رکعت بعد از حمد پانزده مرتبه سوره توحید .
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود : خدا به او ثواب دوازده هزار شهید عطا فرماید و برای او ثواب عبادت دوازده سال را می نویسد و از گناهان خارج می شود ، مانند روزی که از مادر متولد شده باشد .
نماز دیگر شب اول :
دو رکعت است . در هر رکعت بعد از حمد ، سی مرتبه سوره توحید را بخواند ، و بعد از سلام نماز بگوید : " اللهُمَّ هذا عَهدی عِندَکَ اِلی یَومِ القیامة. "
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود : از ابلیس و لشکر او حفظ می شود ، و به او ثواب راستگویان عطا می نماید .
نماز شب دوم :
نماز این شب پنجاه رکعت است، در هر رکعت بعد از حمد سوره توحین و معوذتین (سوره های فلق و ناس) یک مرتبه.
نماز شب سوم :
دو رکعت است و در هر رکعت بعد از حمد، بیست و پنج مرتبه سوره توحید خوانده شود.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:کسی که این نماز را به جا آورد،خدا برای او در روز قیامت هشت در بهشت را باز می کند و هفت در جهنم را بر او می بندد، و خداوند هزار حله و هزار تاج بر او می پوشاند.
نماز شب چهارم :
چهل رکعت است ؛ در هر رکعت بعد از حمد، بیست و پنج مرتبه سوره توحید قرائت مى شود.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: هر کسى که این نماز به جا آورد، خدا براى او به هر رکعتى ، ثواب هزار هزار (یک میلیون) سال عبادت مى نویسد و براى او به هر سوره ، هزار هزار (یک میلیون) شهر بنا مى کند و به او ثواب هزار هزار (یک میلیون) شهید را عطا مى فرماید.
نماز شب پنجم :
دو رکعت مى باشد و در هر رکعت بعد از حمد، پانصد مرتبه سوره توحید خوانده و بعد از نماز هفتاد مرتبه صلوات فرستاده مى شود.
نماز شب ششم :
چهار رکعت مى باشد که در هر رکعت بعد از حمد، پنجاه مرتبه سوره توحید خوانده مى شود.
نماز شب هفتم :
دو رکعت است و در رکعت اول بعد از حمد، صد مرتبه سوره توحید و در رکعت دوم بعد از حمد، صد مرتبه آیة الکرسى قرائت مى شود.
نماز شب هشتم :
دو رکعت مى باشد؛ در رکعت اول بعد از حمد، آیه آمن الرسول تا آخر سوره پنج مرتبه و پانزده مرتبه سوره توحید و در رکعت دوم بعد از حمد، آیه آخر سوره کهف یک مرتبه و پانزده مرتبه سوره توحید ذکر مى گردد.
نماز شب نهم :
چهار رکعت است ؛ و در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره نصر خوانده مى شود.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: کسى که این نماز را به جا آورد، البته حرام مى کند خدا جسد او را بر آتش و به او به هر آیه ، ثواب دوازده شهید از شهداى بدر را و ثواب علما عطا مى کند.
نماز شب دهم :
چهار رکعت است ؛ در هر رکعت بعد از حمد، آیة الکرسى یک مرتبه و سوره کوثر نیز سه مرتبه قرائت مى شود.
ثواب این نماز صد هزار حسنه ، صد هزار درجه بالا رفتن ، صد هزار در براى او باز شدن ، و آمرزیدن پدر و خود و همسایگانش مى باشد.
نماز شب یازدهم :
هشت رکعت مى باشد؛ در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره کافرون قرائت مى گردد.
خداوند به این شخص به هر رکعتى ، باغى از باغهاى بهشت را عطا مى کند.
نماز شب دوازدهم :
دوازده رکعت مى باشد که در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره تکاثر خوانده مى شود.
ثواب این نماز، آمرزش چهل ساله گناهان او و بلند شدن چهل درجه براى او و استغفار چهل هزار ملک براى او و ثواب کسى که شب قدر را درک کرده باشد مى باشد.
نماز شب سیزدهم :
دو رکعت مى باشد و در هر رکعت بعد از حمد، سوره والتین یک مرتبه خوانده مى شود.
نماز شب چهاردهم :
چهار رکعت است ؛ در هر رکعت بعد از حمد، پنج مرتبه سوره والعصر تکرار مى گردد.
ثواب این نماز، ثواب نمازگزاران از زمان آدم تا روز قیامت و برانگیخته شدن او در حالى که صورتش از خورشید و ماه نورانى تر مى باشد و موجب آمرزش او مى گردد.
نماز شب پانزدهم - شب میلاد امام زمان (عج):
چهار رکعت است و ما بین نماز مغرب و عشا و در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه توحید (به روایتى یازده مرتبه ) خوانده مى شود. بعد از نماز ده مرتبه گفته مى شود: یا رب اغفرلنا و نیز ده مرتبه یا رب ارحمنا و باز ده مرتبه یا رب تب علینا و بیست و یک مرتبه سوره توحید و سپس ‍ مى گویند: سبحان الذى یحیى و الموتى و یمیت الاحیاء و هو على کل شیى قدیر . در پایان نیز ده مرتبه ذکر مى شود: استجاب اللّه له و قضى حوائجه فى الدنیا و الاخرة و اعطاه اللّه کتابه بیمینه و کان فى حفظ اللّه الى قابل .
نماز شب شانزدهم :
دو رکعت مى باشد و در هر رکعت بعد از حمد، یک مرتبه آیة الکرسى و پانزده مرتبه سوره توحید قرائت مى گردد.
ثوابش ، بناى هزار قصر در بهشت است.
نماز شب هفدهم :
دو رکعت است ؛ در هر رکعت بعد از حمد، هفتاد و یک مرتبه سوره توحید خوانده و بعد از نماز، هفتاد مرتبه استغفار مى گردد.
نماز شب هجدهم :
ده رکعت است و در هر رکعت بعد از حمد، پنج مرتبه سوره توحید ذکر مى گردد.
نماز شب نوزدهم :
دو رکعت مى باشد و بعد از حمد، پنج مرتبه آیه قل اللهم مالک الملک قرائت مى شود.
از ثواب هاى این نماز، خارج شدن والدین مى باشد از آتش ، اگر در آتش باشند.
نماز شب بیستم :
چهار رکعت است ؛ در هر رکعت بعد از حمد، پانزده مرتبه سوره نصر خوانده مى شود.
رسول خدا صل الله علیه و آله فرمود: کسى که این نماز را بخواند قسم را آنچنان کسى که مرا بر حق به پیغمبرى مبعوث کرد! خارج نمى شود از دنیا تا مرا در خواب ببیند و مى بیند جایگاه خود را در بهشت و باکرام البررة محشور مى شود.
نماز شب بیست و یکم :
هشت رکعت مى باشد و در هر رکعت بعد از حمد، سوره توحید و معوذتین (ناس و فلق ) یک مرتبه ذکر مى گردد.
نماز شب بیست و دوم :
دو رکعت است و در هر رکعت بعد از حمد، سوره کافرون و توحید، پانزده مرتبه خوانده مى شود.
نماز شب بیست و سوم :
سى رکعت است ؛ در هر رکعت بعد از حمد، یک مرتبه سوره زلزلت قرائت مى شود.
نماز شب بیست و چهارم :
دو رکعت است ؛ در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره نصر خوانده مى شود.
نماز شب بیست و پنجم :
ده رکعت مى باشد؛ در هر رکعت بعد از حمد، یک مرتبه سوره تکاثر خوانده مى شود.
ثواب این نماز، ثواب هفتاد پیغمبر است .
نماز شب بیست و ششم :
ده رکعت مى باشد؛ در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه آیه آمن الرسول قرائت مى گردد.
خداوند به این شخص در روز قیامت ، شش نور عطا مى کند.
نماز شب بیست و هفتم :
دو رکعت است ؛ در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره اعلى را خوانده مى شود.
نماز شب بیست و هشتم :
چهار رکعت مى باشد و در هر رکعت بعد از حمد، یک مرتبه سوره توحید، ناس و فلق قرائت مى شود.
نماز شب بیست و نهم :
ده رکعت است ؛ در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره تکاثر، ده مرتبه معوذتین (ناس و فلق ) و ده مرتبه سوره توحید خوانده مى شود.
از ثواب این نماز، گذشتن از صراط مثل برق است .
نماز شب سى ام :
دو رکعت است و در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره اعلى خوانده و بعد از سلام ، صد مرتبه صلوات فرستاده مى شود.
رسول خدا صل الله علیه و آله فرمود: قسم به آنچنان کسى که مرا به حق به پیغمبرى مبعوث کرد! به درستى که بلند مى کند خدا براى او هزار هزار (یک میلیون) شهر در جنت النعیم و اگر اهل آسمانها و زمین جمع شوند که ثوابش را شمارش کنند، نتوانند و براى او هزار حاجت بر مى آورد.

منبع:

https://portal.anhar.ir/node/25960#gsc.tab=0

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , نماز , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , شهدای کربلا , شهدای انقلاب اسلامی , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: نمازهای ماه شعبان , نماز , ماه شعبان , فضیلت ماه شعبان , نماز در هر پنجشنبه از ماه شعبان , پنجشنبه , نماز شب اول , رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) , گناهان , مادر , تولد , ابلیس , لشکر , حفظ , ثواب , راستگویان , نماز شب دوم , حمد , سوره توحید , معوذتین , سوره های فلق و ناس , نماز شب سوم , روز قیامت , هشت در بهشت , هفت در جهنم , خدا , خداوند , حله , تاج , نماز شب چهارم , عبادت , یک میلیون , شهر , نماز شب پنجم , صلوات , نماز شب ششم , نماز شب هفتم , نماز شب هشتم , آیة الکرسى , نماز شب هشتم , آیه آمن الرسول , آیه , آمن الرسول , آیه آخر سوره کهف , سوره کهف , نماز شب نهم , سوره نصر , حرام , جسد , آتش , شهدای بدر , علما , ثواب علما , نماز شب دهم , سوره کوثر , صد هزار حسنه , صد هزار درجه , آمرزیدن , پدر , همسایگان , نماز شب یازدهم , سوره کافرون , باغهاى بهشت , نماز شب دوازدهم , سوره تکاثر , چهل ساله , چهل درجه , استغفار , چهل هزار ملک , شب قدر , درک , درک شب قدر , نماز شب سیزدهم , سوره تین , سوره والتین , نماز شب چهاردهم , سوره والعصر تکرا , سوره عصر , ثواب نمازگزاران , نمازگزاران , ثواب این نماز , ثواب نماز , حضرت آدم علیه السلام , قیامت , برانگیخته شدن , خورشید , ماه , نورانى , نماز شب پانزدهم , شب میلاد امام زمان (عج) , میلاد امام زمان (عج) , مابین نماز مغرب و عشا , نماز مغرب و عشا , نماز شب شانزدهم , نماز شب هفدهم , نماز شب هجدهم , نماز شب نوزدهم , هفتاد و یک مرتبه , آیه قل اللهم مالک الملک , قل اللهم مالک الملک , والدین , نماز شب بیستم , قسم , بر حق , پیغمبر , مبعوث , دنیا , خواب , جایگاه , بهشت , محشور , نماز شب بیست و یکم , ناس و فلق , نماز شب بیست و دوم , نماز شب بیست و سوم , سوره زلزلت , نماز شب بیست و چهارم , نماز شب بیست و پنجم , ثواب هفتاد پیغمبر , هفتاد , نماز شب بیست و ششم , شش نور , شش , نور , نماز شب بیست و هفتم , سوره اعلى , نماز شب بیست و هشتم , قرائت , نماز شب بیست و نهم , صراط , پل صراط , مثل برق , برق , نماز شب سى ام , صد مرتبه صلوات , صد مرتبه , رسول خدا صل الله علیه و آله , قسم , هزار هزار , جنت النعیم , اهل آسمانها و زمین , آسمان , زمین , جمع , شمارش , هزار حاجت , هزار , حاجت , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 34
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۷۲تا۷۴ ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : سه شنبه 2 فروردين 1401

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۷۲تا۷۴

لَقَدْ كفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَ قَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنى إِسرائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبى وَ رَبَّكم إِنَّهُ مَن يُشرِك بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَ مَأْوَاهُ النَّار ُوَ مَالِلظالِمِينَ مِنْ أَنصارٍ(۷۲) لَّقَدْ كفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِث ثَلَاثَةٍوَ مَا مِنْ إِلَهٍ إِلا إِلَهٌ واَحِدٌ وَ إِن لَّمْ يَنتَهُوا عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ‏(۷۳) أَ فَلا يَتُوبُونَ إِلى اللَّهِ وَ يَستَغْفِرُونَهُ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ‏(۷۴)

ترجمه:
۷۲ -آنها كه گفتند خداوند همان مسيح بن مريم است بطور مسلم كافر شدند ( با اينكه خود ) مسيح گفت اى بنى اسرائيل خداوند يگانه ‏را كه پروردگار من و شماست پرستش كنيد چه اينكه هر كس شريكى براى خدا قرار دهد ، خداوند بهشت را بر او حرام كرده است و جايگاه او دوزخ است و ستمكاران يار و ياورى ندارند .
۷۳ -آنها كه گفتند خداوند يكى از سه خدا است ( نيز ) بطور مسلم كافر شدند با اينكه معبودى جز معبود يگانه نيست و اگر از آنچه مى‏گويند دست برندارند عذاب دردناكى به كافران آنها ( كه روى اين عقيده ايستادگى كنند ) خواهد رسيد.
۷۴-آيا توبه نمى‏كنند و به سوى خدا باز نمى‏گردند و از او طلب آمرزش نمى‏نمايند و خداوند آمرزنده مهربان است.

تفسیر
در تعقيب بحثهائى كه در مورد انحرافات يهود ، در آيات قبل ، گذشت ، اين آيات و آيات بعد از انحرافات مسيحيان سخن مى‏گويد نخست از مهمترين انحراف مسيحيت يعنى مساله الوهيت مسيح و تثليث معبود بحث كرده مى‏گويد : بطور مسلم آنها كه گفته ‏اند خدا همان مسيح بن مريم است ، كافر شدند ( لقد كفر الذين قالوا ان الله هو المسيح ابن مريم ) .
چه كفرى از اين بالاتر كه خداوند نامحدود از هر جهت را ، با مخلوقى كه از هر جهت محدود است يگانه و متحد بدانند ، و صفات مخلوق را براى خالق قرار دهند ؟ ! در حالى كه خود مسيح (عليه‏ السلام‏) با صراحت به بنى اسرائيل گفت:خداوند يگانه‏ اى را پرستش كنيد كه پروردگار من و شما است ( و قال المسيح يا بنى اسرائيل اعبدوا الله ربى و ربكم).
و به اين ترتيب بيزارى خود را از هر گونه شرك و غلو در مورد خويش نفى كرد و خود را همانند ديگران مخلوقى از مخلوقات خدا معرفى نمود.و نيز مسيح براى تاكيد اين مطلب و رفع هر گونه ابهام و اشتباه اضافه كرد : هر كس شريكى براى خدا قرار دهد خداوند بهشت را بر او حرام كرده و جايگاه او آتش است ( انه من يشرك بالله فقد حرم الله عليه الجنة و ماويه النار).
و باز براى تاكيد بيشتر و اثبات اين حقيقت كه شرك وغلو يك نوع ظلم آشكار است به آنها گفت : براى ستمگران و ظالمان هيچگونه يار و ياورى وجود نخواهد داشت ( و ما للظالمين من انصار).
همانطور كه در سابق هم اشاره كرده‏ ايم تاريخ مسيحيت مى‏گويد : تثليث
در قرون نخستين و مخصوصا در عصر مسيح (عليه‏ السلام‏) وجود نداشت و حتى در اناجيل كنونى با تمام تحريفهائى كه در آن به عمل آمده است كمترين سخنى از تثليث ديده نمى‏شود ، و خود محققان مسيحيت به اين امر معترفند ، بنا بر اين آنچه در آيه فوق در مورد پافشارى مسيح (عليه ‏السلام‏) و روى مساله توحيد ديده مى‏شود مطلبى است كه با منابع موجود مسيحيت نيز هماهنگ است و از دلائل عظمت قرآن محسوب مى‏شود .ضمنا بايد توجه داشت كه آنچه در اين آيه مورد بحث واقع شده مساله غلو و وحدت مسيح با خدا و به عبارت ديگر توحيد در تثليث است ، ولى در آيه بعد اشاره به مساله تعدد خدايان از نظر مسيحيان يعنى تثليث در توحيد كرده مى‏گويد : آنها كه گفته‏ اند خداوند سومين اقنوم از اقانيم سه‏ گانه است به طور مسلم كافر شده ‏اند ( لقد كفر الذين قالوا ان الله ثالث ثلثة ) بسيارى از مفسران مانند طبرسى در مجمع البيان و شيخ طوسى در تبيان و فخر رازى و قرطبى در تفسير خود چنين تصور كرده ‏اند كه آيه قبل درباره فرقه‏ اى از مسيحيان به نام يعقوبيه است كه خدا را با مسيح (عليه‏السلام‏) متحد مى‏دانند ، ولى اين آيه در باره فرقه ديگرى به نام ملكانيه و نسطوريه است كه قائل به خدايان سه ‏گانه ‏اند ، اما همانطور كه سابقا هم گفتيم اين برداشت از مسيحيت با حقيقت تطبيق نمى‏كند زيرا اعتقاد به تثليث در ميان همه مسيحيان عموميت دارد ، همانطور كه اعتقاد به توحيد و يگانگى خدا در ميان ما مسلمانان قطعى و مسلم است ، منتها آنها در عين اينكه خدايان را حقيقتا سه‏ گانه مى‏دانند ، يگانه حقيقى نيز ميدانند و به اعتقاد آنها سه واحد حقيقى يك واحد حقيقى را تشكيل مى‏دهند !

دو آيه فوق ظاهرا به دو جنبه مختلف اين دو قضيه اشاره مى‏كند : در آيه اول اشاره به وحدت خدايان سه‏ گانه ، و در آيه دوم اشاره به تعدد آنها است ، و قرار گرفتن اين دو بيان پشت سر هم در حقيقت اشاره به يكى از دلائل روشن ابطال عقيده آنها مى‏باشد كه چگونه خداوند گاهى با مسيح ( و روح القدس ) حقيقتا يكى و گاهى حقيقتا سه چيز مى‏شود مگر مساوى بودن سه با يك معقول است ؟ آنچه اين حقيقت را تاييد مى‏كند اين است كه ما در ميان مسيحيان هيچ طايفه ‏اى را نمى‏يابيم كه به خدايان سه ‏گانه قائل نباشند.
سپس قرآن به طور قاطع در پاسخ آنها مى‏گويد : هيچ معبودى جز معبود يگانه نيست ( و ما من اله الا اله واحد).
مخصوصا ذكر كلمه من قبل از اله تاكيد بيشترى را در نفى معبودهاى ديگر مى‏رساند.دگر بار با لحن شديد و مؤكد به آنها اخطار مى‏كند كه اگر دست از اين عقيده برندارند عذاب دردناكى در انتظار كسانى كه بر اين كفر باقى بمانند خواهد بود ( و ان لم ينتهوا عما يقولون ليمسن الذين كفروا منهم عذاب اليم).
كلمه من در منهم به عقيده بعضى بيانيه است ولى ظاهر اين است كه براى تبعيض بوده باشد و در حقيقت اشاره به كسانى است كه بر كفر و شرك خود باقى مى‏مانند و بعد از دعوت قرآن به توحيد باز نگشتند ، نه آنها كه توبه كردند و بازگشت نمودند .در تفسير المنار از كتاب اظهار الحق داستانى نقل شده كه ذكر آن در اينجا بى تناسب نيست و نشان مى‏دهد كه چگونه تثليث و توحيد نصارى غير قابل درك مى‏باشند ، نويسنده آن كتاب مى‏گويد : سه نفر به آئين مسيحيت در آمدند ، كشيش ، عقائد ضرورى مسيحيت از جمله عقيده تثليث را به آنها تعليم كرد.
روزى يكى از علاقمندان مسيحيت نزد كشيش آمد و از كسانى كه تازه به آئين مسيحيت در آمده بودند سؤال كرد ، كشيش با كمال خوشوقتى اشاره به آن سه نفر نمود ، او بلافاصله پرسيد : آيا از عقائد ضروريه ما چيزى ياد گرفته‏ اند ، كشيش با شجاعت و تاكيد گفت : آرى سپس به عنوان نمونه يكى از آنها را صدا زد تا او را در حضور ميهمان بيازمايد ، كشيش گفت : درباره تثليث چه ميدانى ؟ او در جواب گفت : شما به من چنين ياد داديد كه خدايان سه‏ گانه ‏اند يكى در آسمان است و ديگرى در زمين از شكم مريم متولد شد و سومين نفر به صورت كبوترى بر خداى دوم در سن سى‏سالگى نازل گرديد ! كشيش عصبانى شد و او را بيرون كرد و گفت چيزى نمى‏فهمد ، و نفر دوم را صدا زد ، او در جواب اين سؤال در مورد تثليث ، گفت : شما به من چنين تعليم داديد كه خدايان سه بودند ، اما يكى از آنها بدار آويخته شد بنا بر اين اكنون دو خدا بيشتر نداريم ! خشم كشيش بيشتر شد و او را نيز بيرون كرد و سومى را كه باهوش‏تر و جدى‏تر در حفظ عقائد دينى بود ، صدا زد و همان مساله را از او پرسيد او با احترام گفت : پيشواى من ! آنچه را به من آموختيد كاملا حفظ كرده‏ ام و از بركت مسيح به خوبى فهميده ‏ام شما گفتيد : خداوند يگانه سه‏ گانه است و خداوندان سه ‏گانه يگانه ‏اند ، يكى از آنها را بدار زدند و مرد و بنا بر اين همه مردند زيرا او با بقيه يگانه بود و به اين ترتيب الان هيچ خدائى وجود ندارد ! در آيه سوم از آنها دعوت مى‏كند كه از اين عقيده كفر آميز توبه كنند تا خداوند آنها را مشمول عفو و بخشش خود قرار دهد لذا مى‏گويد : آيا بعد اين همه ، آنها بسوى خداى يگانه باز نمى‏گردند و از اين شرك و كفر طلب آمرزش نمى‏كنند با اينكه خداوند غفور و رحيم است ؟ ( ا فلا يتوبون الى الله و يستغفرونه و الله غفور رحيم ) .

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

https://www.leader.ir/

سایر موارد (پیوندها و ...):

حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:

إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران ميگذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين (يعنى تمسك بعترت) آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر (يعنى روى برتافتن از ايشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد

 

ادعیه  و اعمال ماه شعبان المعظم

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی | https://qaem14.blog.ir/

https://kawsar1214.blogspot.com/2022/03/the-first-revolt-took-place-during.html

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , سوره مبارکه مائده , شهدای کربلا , شهدای انقلاب اسلامی , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۷۲تا۷۴ , تفسیر سوره مبارکه مائده , تفسیر , سوره مبارکه مائده , سوره مائده , خداوند , مائده , مسيح بن مريم , كافر , مسیح , بنى اسرائيل , خداوند يگانه , پروردگار , پرستش , شریک , بهشت , حرام , جایگاه , دوزخ , ستمکاران , یار و یاور , یاور , یار , معبود یگانه , عذاب , دردناک , عذاب دردناک , کافران , عقیده , ایستادگی , توبه , طلب , آمرزش , طلب آمرزش , آمرزنده و مهربان , مهربان , آمرزنده , ,
|
امتیاز مطلب : 44
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۷۰تا۷۱ ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : سه شنبه 2 فروردين 1401

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۷۰تا۷۱

لَقَدْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنى إِسرائِيلَ وَ أَرْسلْنَا إِلَيهِمْ رُسلاً كلَّمَا جَاءَهُمْ رَسولُ بِمَا لا تَهْوَى أَنفُسهُمْ فَرِيقاً كذَّبُوا وَ فَرِيقاً يَقْتُلُونَ‏(٧٠) وَ حَسِبُوا أَلا تَكُونَ فِتْنَةٌ فَعَمُوا وَ صمُّوا ثُمَّ تَاب اللَّهُ عَلَيْهِمْ ثُمَّ عَمُوا وَ صمُّوا كثِيرٌ مِّنهُمْ وَ اللَّهُ بَصِيرُ بِمَا يَعْمَلُونَ‏(٧١)

ترجمه:
۷۰ -ما از بنى اسرائيل پيمان گرفتيم و رسولانى به سوى آنها فرستاديم ( ولى ) هر زمان پيامبرى برخلاف هوسها و تمايلات آنها مى‏آمد عده‏ اى را تكذيب مى‏كردند و جمعى را مى‏كشتند.
۷۱ -و گمان كردند مجازاتى در كار نخواهد بود لذا ( از ديدن حقايق و شنيدن سخنان حق ) نابينا و كر شدند سپس ( بيدار گشتند و ) خداوند توبه آنها را پذيرفت دگر بار ( بخواب غفلت فرو رفتند و ) بسيارى از آنها كور و كر شدند و خداوند به آنچه انجام مى‏دهند داناست .

تفسیر
در آيات گذشته در سوره بقره و اوائل همين سوره اشاره به پيمان مؤكدى كه خداوند از بنى اسرائيل گرفته بود شده است ، در اين آيه بار ديگر اين پيمان را يادآورى كرده مى‏فرمايد : ما پيمان از بنى اسرائيل گرفتيم و پيامبرانى براى هدايت
آنها و مطالبه وفاى به اين پيمان ، به سوى آنان فرستاديم ( لقد اخذنا ميثاق بنى اسرائيل و ارسلنا اليهم رسلا).
همانطور كه در جلد اول گفته شد به نظر مى‏رسد كه اين پيمان همان است كه در آيه 93 سوره بقره به آن اشاره شده ، يعنى پيمان عمل به آنچه خدا بر آنها نازل كرده بود .سپس اضافه مى‏كند كه آنها نه تنها به اين پيمان عمل نكردند ، بلكه هر زمان پيامبرى دستورى بر خلاف تمايلات و هوى و هوسهاى آنها مى‏آورد ، به شديدترين مبارزه بر ضد او دست مى‏زدند ، جمعى را تكذيب مى‏كردند و جمعى را كه با تكذيب نمى‏توانستند از نفوذشان جلوگيرى كنند به قتل مى‏رساندند ( كلما جاء هم رسول بما لا تهوى انفسهم فريقا كذبوا و فريقا يقتلون). و اين است راه و رسم افراد منحرف خود خواه ، كه بجاى پيروى ازرهبرانشان ، اصرار دارند رهبران ، تابع تمايلات و خواسته ‏هايشان باشند ، و در غير اين صورت رهبرى و حتى حق حيات براى آنان قائل نيستند.
در جمله فوق كذبوا به صورت ماضى و يقتلون به صورت مضارع آمده است ، ممكن است علت آن علاوه بر ملاحظه تناسب لفظى آخر آيات قبل و بعد ، كه همگى به صورت مضارع آمده است ، اين باشد كه به حكم دلالت فعل مضارع بر استمرار ، مى‏خواهد ادامه اين روح را در آنها بيان كند كه تكذيب و قتل پيامبران يك حادثه اتفاقى در زندگى آنها نبود ، بلكه به صورت يك برنامه و مكتب درآمده بود. در آيه بعد اشاره به غرور نابجاى آنها در برابر اينهمه طغيان و جنايات كرده مى‏ فرمايد : با اين حال آنها گمان مى ‏كردند كه بلا و مجازاتى دامانشان را نخواهد گرفت و همانطور كه در آيات ديگر تصريح شده ، خود را يك نژاد برتر مى ‏پنداشتند و به عنوان فرزندان خدا از خود ياد مى ‏كردند ! ( و حسبوا ان لا تكون فتنة).
سرانجام اين غرور خطرناك و خود برتربينى همانند پرده ‏اى بر چشم و گوش آنها افتاد و به خاطر آن از ديدن آيات خدا نابينا و از شنيدن كلمات حق ، كر شدند ! ( فعموا و صموا ) اما به هنگامى كه نمونه ‏هائى از مجازاتهاى الهى و سرانجام شوم اعمال خود را مشاهده كردند ، پشيمان گشتند و توبه كردند و متوجه شدند كه تهديدهاى الهى جدى است و آنها هرگز يك نژاد برتر نيستند ، خداوند نيز توبه آنها را پذيرفت ( ثم تاب الله عليهم ) .ولى اين بيدارى و ندامت و پشيمانى ديرى نپائيد باز طغيان و سركشى و پشت پا زدن به حق و عدالت شروع شد ، و ديگر با پرده ‏هاى غفلت كه از آثار فرو رفتن در گناه است بر چشم و گوش آنها افكنده شد و باز از ديدن آيات حق نابينا و از شنيدن سخنان حق كر شدند و اين حالت ، بسيارى از آنها را فرا گرفت ( ثم عموا و صموا كثير منهم ) .
شايد مقدم داشتن جمله عموا ( نابينا شدند ) بر صموا ( كر شدند ) اشاره به اين باشد كه نخستين بار بايد آيات خدا و معجزات پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) را ببينند و سپس به دستورات او گوش فرا دهند. ذكر كثير منهم ( بسيارى از آنها ) بعد از تكرار جمله عموا و صموا در حقيقت بمنزله توضيحى است براى هر دو جمله ، يعنى حالت غفلت و بى‏خبرى و كرى و كورى در برابر حقايق ، جنبه عمومى نداشت بلكه همواره اقليت صالحى در ميان آنها وجود داشت ، و اين دليل روشنى است كه جملات قرآن به يهود به هيچوجه جنبه نژادى و طايفه ‏اى ندارد بلكه صرفا متوجه اعمال آنها است.
آيا تكرار جمله عموا و صموا جنبه كلى و تاكيد دارد ؟ و يا اشاره به دو واقعه مختلف است ؟ بعضى از مفسران عقيده دارند اين دو جمله اشاره به دو سرگذشت مختلف مى‏باشد كه براى بنى اسرائيل واقع شد ، يكى به هنگام حمله مردم بابل و ديگر به هنگام حمله ايرانيان و روميان ، كه قرآن در آغاز سوره بنى اسرائيل اشاره كوتاهى به آن كرده است.
اين احتمال نيز هست كه آنها مكرر بر مكرر گرفتار اين حالت شدند و نتائج شوم كارهاى خود را كه مى‏ديدند توبه مى‏كردندو باز هم توبه را مى‏شكستند ، نه اينكه فقط دو بار تكرار شد.
و در پايان آيه ، با يك جمله كوتاه و پر معنى مى‏گويد : خداوند هيچگاه از اعمال آنها غافل نبوده و تمام كارهائى را كه انجام مى‏دهد مى‏بيند ( و الله بصير بما يعملون).

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

https://www.leader.ir/

سایر موارد (پیوندها و ...):

حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:

إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران ميگذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين (يعنى تمسك بعترت) آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر (يعنى روى برتافتن از ايشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد

 

ادعیه  و اعمال ماه شعبان المعظم

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی | https://qaem14.blog.ir/

https://kawsar1214.blogspot.com/2022/03/the-first-revolt-took-place-during.html

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , سوره مبارکه مائده , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۷۰تا۷۱ , تفسیر سوره مبارکه مائده , تفسیر , سوره مبارکه مائده , بنى اسرائيل , پيمان , رسولان , پيامبر , برخلاف , هوس , تمایلات , تکذیب , عده ای , جمعی , کشتن , گمان , مجازات , حقایق , دیدن , دیدن حقایق , شنیدن , سخنان حق , نابینا , کر , بیدار , خداوند , توبه , خواب غفلت , کور , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 46
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

ادعیه  و اعمال ماه شعبان المعظم

باید بباری تا بشویی این زمین را
باید بسوزی این دل اندوهگین را

باید نیفتد از نفس این ناله و نی
تجدید کن تو خاطرات آتشین را

آتش بزن با گریه ات این شهر خاموش
روشن نما با ر دگر بیت الحزین را

لبریز آه و اشک ها هر چاهِ اینجاست
جاری کن اشک ساقی اهل یقین را

از آسمان دیده هایت یاعلی ریز
هان گریه کن یادآر مولی المؤمنین را

پر کن هوای بیت الأحزان را ز فریاد
با یاس هایت زنده کن آن یاسمین را

هر روزِ آهت ، مادر مردان عاشق
با زینب و کلثوم احیاء کرده دین را

ای پرچم عباس در دست تو جاری
ای کرده قربان سروهای نازنین را

ما را شفاعت کن به درگاه الهی
ما را عطا کن جنت و خلدبرین را

ای روز محشر دست های لاله ی تو
کافی که گیرد دست های مذنبین را

یارب بدادمان رسان این سوی و آنسو
اهل کساء ، عباس را ، ام البنین را

منابع:

http://www.asr-entezar.ir/archives/67747

https://t.me/fazylatha

متن و صوت زیارت حضرت ام البنین (سلام الله علیها)

موارد مرتبط

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , نماز , حوزه‌های علمیه , حجاب , قرآن کریم , شهدای کربلا , محرم | عاشورا , شهدای انقلاب اسلامی , ماه صفر , اربعین حسینی علیه السلام , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: زمین , دل اندوهگین , نفس , ناله , نی , ناله و نی , خاطرات , آتشین , آتش , گریه , شهر , خاموش , روشن , بیت الحزین , آه , اشک , لبریز , چاه , اشک , اهل یقین , آسمان , دیده , یا علی , مولی المومنین , بیت الأحزان , فریاد , یاس , یاسمین , مادر , مردان عاشق , مادر , مادر مردان عاشق , پرچم عباس , پرچم , عباس , قربان , سروهای نازنین , شفاعت , درگاه الهی , عطا , جنت , روز محشر , لاله , مذنبین , یارب , اهل کساء , ام البنین , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 26
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

امام صادق (علیه السلام) فرمودند :

بدان که(امر) فَرَجِ (ظهور)مهدی(عج) ما اتفاق نمی‌افتد مگر بعد از نااميد شدن مردم.

به خدا قسم مهدی ما (عج)ظهور نخواهد کرد تا زمانی‌که خوب و بد از هم جدا شوند ؛
والله نمی‌آید تا زمانی‌که امتحان شوید؛ والله نمی‌آید تا وقتی که اشقیاء و بَدان ، ذات خود را نشان دهند و شقی شوند و پاک ذاتان ذات خود را نشان دهند و عاقبت به خیر شوند.

کمال الدین، ج۲، جزء۲، باب۳۳

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

بخش اول مطالب:

https://qaem14.blog.ir/

بخش دوم مطالب:

http://qaem14.parsiblog.com/

بخش سوم مطالب:

http://yamahdi788.loxblog.com/

تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۶۸تا۶۹

قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لَستُمْ عَلى شىْ‏ءٍ حَتى تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَ الانجِيلَ وَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم ْوَ لَيزِيدَنَّ كَثِيراً مِّنهُم مَّا أُنزِلَ إِلَيْك مِن رَّبِّك طغْيَاناً وَ كُفْراًفَلا تَأْس عَلى الْقَوْمِ الْكافِرِينَ‏(۶۸) إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ الَّذِينَ هَادُوا وَ الصابِئُونَ وَ النَّصارَى مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يحْزَنُونَ‏(۶۹)

ترجمه:
۶۸ -اى اهل كتاب ! شما هيچ موقعيتى نداريد مگر اينكه تورات و انجيل و آنچه بر شما از طرف پروردگارتان نازل شده است بر پا داريد ولى آنچه بر تو از سوى پروردگارت نازل شده ( نه تنها مايه بيدارى آنها نمى‏گردد بلكه ) بر طغيان و كفر بسيارى از آنها مى‏افزايد بنابر اين از اين قوم كافر ( و مخالفت آنها ) غمگين مباش .
۶۹ -آنها كه ايمان آورده‏ اند و يهوديان و صابئان و مسيحيان هر گاه ايمان به خداوند يگانه و روز جزا بياورند و عمل صالح انجام دهند نه ترسى بر آنها است و نه غمگين خواهند شد.

شان نزول:
در تفسير مجمع البيان و تفسير قرطبى از ابن عباس چنين نقل شده كه جمعى از يهود خدمت پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) آمدند ، نخست پرسيدند آيا تو اقرار ندارى كه تورات از طرف خدا است ؟ پيغمبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) جواب مثبت داد .
آنها گفتند : ما هم تورات را قبول داريم ، ولى به غير آن ايمان نداريم ( درحقيقت تورات قدر مشترك ميان ما و شما است اما قرآن كتابى است كه تنها شما به آن عقيده داريد پس چه بهتر كه تورات را بپذيريم و غير آنرا نفى كنيم ! ) آيه نخست نازل شد و به آنها پاسخ گفت.

تفسیر
همانطور كه در تفسير آيات اين سوره تاكنون خوانده ‏ايم ، قسمت قابل ملاحظه‏ اى از آن پيرامون كارشكنيها ، گفتگوها ، سؤالها و ايرادهاى اهل كتاب ( يهود و نصارى ) بود ، اين آيه نيز به گوشه ديگرى از اين مباحث اشاره مى‏كند ، و به منطق سست آنها كه مى‏خواستند تورات را به عنوان يك كتاب مورد اتفاق ميان مسلمانان و يهود بپذيرند و قرآن را به عنوان يك كتاب مورد اختلاف كنار بگذارند ، پاسخ مى‏گويد .
به اين ترتيب آنها را مخاطب ساخته و مى‏گويد : اى اهل كتاب شما هيچ موقعيتى نخواهيد داشت مگر آن زمانى كه تورات و انجيل و تمام كتب آسمانى را كه بر شما نازل شده بدون تبعيض و تفاوت بر پا داريد ( قل يا اهل الكتاب لستم على شيئى حتى تقيموا التوراة و الانجيل و ما انزل اليكم من ربكم).
زيرا همانطور كه گفتيم اين كتابها همه از يك مبدا صادر شده و اصول اساسى آنها يكى است ، اگر چه آخرين كتاب آسمانى ، كاملترين و جامعترين آنها است و بهمين دليل لازم العمل است به علاوه در كتب پيشين بشارتهاى متعددى درباره آخرين كتاب يعنى قرآن آمده است ، آنها مدعيند تورات و انجيل را قبول دارند ، اگر در اين ادعا صادق هستند بايد اين بشارتها را نيز بپذيرند ، و هنگامى كه آن نشانه‏ ها را در قرآن يافتند ، در برابر آن سر تعظيم فرود آورند . آيه فوق مى‏گويد : ادعا كافى نيست بايد عملا اين كتابهاى آسمانى را بر پاداريد به علاوه كتاب ما و شما مطرح نيست ، آنچه مطرح است كتابهاى آسمانى است و آنچه از ناحيه خدا آمده ، پس چگونه مى‏توانيد با اين منطق سست ، آخرين كتاب را ناديده بگيريد .
ولى قرآن بار ديگر اشاره به وضع اكثريت آنها كرده ، مى‏گويد : بسيارى از آنها نه تنها از اين آيات پند نمى‏گيرند و هدايت نمى‏شوند بلكه به خاطر روح لجاجت بر طغيان و كفرشان افزوده مى‏شود ( و ليزيدن كثيرا منهم ما انزل اليك من ربك طغيانا و كفرا ) و اين چنين است ، تاثير معكوس آيات حق و سخنان موزون در افكار بيمار و قلوب مملو از لجاج ! و در پايان آيه پيامبر خود را در برابر سرسختى اين اكثريت منحرف دلدارى مى‏دهد و مى‏گويد : از مخالفتهاى اين جمعيت كافر غمگين مباش زيرا زيان آن متوجه خود آنها خواهد شد و به تو ضررى نمى‏رساند ( فلا تاس على القوم الكافرين ) .
بديهى است محتويات اين آيه اختصاص به قوم يهود ندارد ، مسلمانان نيز اگر تنها به ادعاى اسلام قناعت كنند ، و اصول تعليمات انبياء و مخصوصا كتاب آسمانى خود را بر پا ندارند ، هيچگونه موقعيت و ارزشى نه در پيشگاه خدا ، و نه در زندگى فردى و اجتماعى نخواهند داشت ، و هميشه زبون و زير دست و شكست ‏خورده خواهند بود.
در آيه بعد مجددا اين حقيقت را مورد تاكيد قرار داده ، مى‏گويد : تمام اقوام و ملتها و پيروان همه مذاهب بدون استثناء اعم از مسلمانان و يهوديان و صابئان و مسيحيان در صورتى اهل نجات خواهند بود ، و از آينده خود وحشتى و از گذشته غمى نخواهند داشت كه ايمان به خدا و روز جزا داشته باشند و عمل صالح انجام دهند ( ان الذين آمنوا و الذين هادوا و الصابئون و النصارى من آمن بالله و اليوم الاخر و عمل صالحا فلا خوف عليهم و لا هم يحزنون).

اين آيه در واقع پاسخ دندان شكنى است به كسانى كه نجات را در پناه مليت خاصى مى‏دانند و ميل دارند ميان دستورات انبياء تبعيض قائل شوند ، و دعوتهاى مذهبى را با تعصب قومى بياميزند ، آيه مى‏گويد : راه نجات منحصرا در كنار گذاشتن اينگونه سخنان است . همانطور كه در ذيل آيه 62 سوره بقره كه مضمون آن با آيه فوق تقريبا يكى است يادآور شديم ، بعضى از افراد با يك بيان سفسطه آميز خواسته ‏اند آيه فوق را دليل بر مسلك صلح كل بگيرند ، و تمام پيروان مذاهب را اهل نجات بدانند و در حقيقت فلسفه نزول كتب آسمانى را يكى پس از ديگرى كه ناظر به پيشبرد جهان انسانيت در مسير تكامل تدريجى است ناديده بگيرند. ولى همانطور كه گفتيم آيه با تعبير عمل صالحا اين حقيقت را مشخص مى‏سازد كه بايد در مورد تفاوت مذاهب به آخرين قانون عمل كنند ، زيرا عمل به قوانين نسخ شده ، عمل صالح نيست بلكه عمل صالح به قوانين موجود و آخرين قانون است ، ( توضيح بيشتر و مشروحتر در زمينه اين آيه را در جلد اول صفحه 191 تا صفحه 200 مطالعه فرمائيد ) .
بعلاوه اين احتمال نيز در تفسير آيه قابل قبول است كه جمله من آمن بالله و اليوم الاخر و عمل صالحا تنها به يهود و نصارى و صابئان مى‏خورد ، زيرا الذين آمنوا كه در آغاز آيه ذكر شده نيازى به اين قيد ندارد ، و به اين ترتيب معنى آيه چنين مى‏شود : افراد با ايمان و مسلمان - و همچنين يهود و نصارى و صابئان بشرط اينكه ایمان بياورند و اسلام را بپذيرند و عمل صالح كنند - همگى اهل نجات و رستگارى خواهند بود و سوابق مذهبى افراد هيچگونه اثرى در اين قسمت نخواهد داشت و راه به روى همگى باز است ( دقت كنيد).

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

بخش اول مطالب:

https://qaem14.blog.ir/

بخش دوم مطالب:

http://qaem14.parsiblog.com/

بخش سوم مطالب:

http://yamahdi788.loxblog.com/

https://www.leader.ir/

سایر موارد (پیوندها و ...):

حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:

إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران ميگذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين (يعنى تمسك بعترت) آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر (يعنى روى برتافتن از ايشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد

 

ادعیه  و اعمال ماه شعبان المعظم

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی | http://qaem14.parsiblog.com/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , سوره مبارکه مائده , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: امام صادق (علیه السلام) , فرج , ظهور , به خدا قسم , خوب و بد , امتحان , اشقیاء , بدان , ذات , شقی , پاک , پاک ذاتان , عاقبت به خیر , کمال الدین , تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۶۸تا۶۹ , تفسیر سوره مبارکه مائده , تفسیر , سوره مبارکه مائده , سوره مائده , اهل کتاب , تورات , انجیل , پروردگار , نازل , بیداری , طغیان , کفر , قوم کافر , غمگین , ایمان , یهودیان , صائبان , مسیحیان , ایمان به خداوند , خداوند یگانه , روز جزا , عمل صالح , ترس , جهاد تبیین , جهاد , تبیین , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

ادعیه  و اعمال ماه شعبان المعظم

السلام علیک یا ثامن الحجج
الامام علی بن موسی الرضا(علیه السلام)

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

تهجد و شب زنده داری ، باعث نورانیت، باز شدن چشم، اجابت دعا ، تقرب به خدای مهربان...
و روئیت ملائک در هنگام فجر صادق است ...
در شب جمعه افضل از اوقات دیگر.

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

سعی کنید متن دعای عهد را خودتان بخوانید ،
بطور کلی خواندن دعا از روی متن کتاب و یا تلاوت قرآن کریم از روی مصحف شریف بخط عثمان طه که صحیح ترین کتابت است ، و عیناً همان است که بواسطه جناب جبریل امین به قلب رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) نازل و سپس از دو لب رسول الله خارج و بوسیله امیر المومنین علی علیه السلام جمع آوری شده که تعداد آیاتش با احتساب بسم الله الرحمن الرحیم اول هر سوره ۶۳۴۸ آیه می باشدو قرائت حفص از عاصم... ، آثار معنوی اش بسیار بالاتر از گوش دادن به صوت دیگران است،
مگر اینکه برای آموزش تجوید ویا در مجالس ختم قرآن و همچنین در سفر و بین راه قرائت اساتید قران کریم را گوش دهید که خود ثواب مجزا و مضاعف دارد و باعث جلاء قلوب و طهارت روح می شود ،

واسئل منکم الدعا
س.م،ر

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , نماز , شهدای کربلا , شهدای انقلاب اسلامی , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: احکام نماز شب , تهجد و شب زنده داری , تهجد , شب زنده داری , نورانیت , اجابت دعا , تقرب به خدا , خدای مهربان , ملائک , فجر صادق , شب جمعه , دعای عهد , تلاوت قرآن کریم , خواندن دعا , عثمان طه , مصحف شریف , کتابت , جبرئیل , جبرئیل امین , قلب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم , امیر المومنین علی علیه السلام , 6348 , قرائت , آثار معنوی , , آموزش تجوید , ختم قرآن , اساتید قرآن کریم , ثواب , قلوب , طهارت روح , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 44
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

امام صادق (علیه السلام) فرمودند :

چگونه خواهید بود اگر در حالی واقع شدید که امام هدایتگر و نشانه آشکاری دیده نشود؟ که از آن حیرت و سرگردانی نجات نیابد مگر کسی که دعای غریق را زیاد بخواند یکی از اصحاب گفت :
به خدا سوگند این بلا است ، پس فدایت شوم در آن هنگام چگونه رفتار کنیم؟
حضرت فرمودند : پس هرگاه آن زمان را درک کردید بر اعتقاد خود استوار بمانید تا موضوع برایتان روشن شود و امر خداوند فرا رسد.

دعای‌غریق :

یا اللَّهُ یا رَحمنُ یا رَحیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِکَ

مکیال المکارم ، ج۲ ، ص۸۷

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

بخش اول مطالب:

https://qaem14.blog.ir/

بخش دوم مطالب:

http://qaem14.parsiblog.com/

بخش سوم مطالب:

http://yamahdi788.loxblog.com/

تفسیر سوره مبارکه مائده آیه ۶۷

يَأَيهَا الرَّسولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْك مِن رَّبِّك وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْت رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُك مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يهْدِى الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ‏(۶۷)

ترجمه:
۶۷ -اى پيامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است كاملا ( به مردم ) برسان و اگر نكنى ، رسالت او را انجام نداده‏ اى و خداوند تو را از ( خطرات احتمالى ) مردم نگاه مى‏دارد ، و خداوند جمعيت كافران ( لجوج ) را هدايت نمى‏كند.

تفسیر
انتخاب جانشين نقطه پايان رسالت
اين آيه لحن خاصى بخود گرفته كه آنرا از آيات قبل و بعد ، مشخص مى‏سازد ، در اين آيه روى سخن ، فقط به پيامبر است ، و تنها وظيفه او را بيان مى‏كند ، با خطاب اى پيامبر ( يا ايها الرسول)شروع شده و با صراحت و تاكيد دستور مى‏دهد ، كه آنچه را از طرف پروردگار بر او نازل شده است به مردم برساند.
(بلغ ما انزل اليك من ربك).
سپس براى تاكيد بيشتر به او اخطار مى‏كند كه اگر از اين كار خوددارى كنى ( كه هرگز خوددارى نمى‏كرد ) رسالت خدا را تبليغ نكرده ‏اى ! ( و ان لم تفعل فما بلغت رسالته).
سپس به پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) كه گويا از واقعه خاصى اضطراب و نگرانى داشته ، دلدارى و تامين مى‏دهد و به او مى‏گويد : از مردم در اداى اين رسالت وحشتى نداشته باش ، زيرا خداوند تو را از خطرات آنها نگاه خواهد داشت ( و الله يعصمك من الناس ) .
و در پايان آيه به عنوان يك تهديد و مجازات ، به آنهائى كه اين رسالت مخصوص را انكار كنند و در برابر آن از روى لجاجت كفر بورزند ، مى‏گويد : خداوند كافران لجوج را هدايت نمى‏كند ( ان الله لا يهدى القوم الكافرين).
جمله ‏بندى ‏هاى آيه و لحن خاص و تاكيدهاى پى در پى آن و همچنين شروع شدن با خطاب يا ايها الرسول كه تنها در دو مورد از قرآن مجيد آمده و تهديد پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) به عدم تبليغ رسالت در صورت كوتاهى كردن كه منحصرا دراين آيه از قرآن آمده است ، نشان مى‏دهد كه سخن از حادثه مهمى در ميان بوده است كه عدم تبليغ آن مساوى بوده است با عدم تبليغ رسالت.
بعلاوه اين موضوع مخالفان سرسختى داشته كه پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) از مخالفت آنها كه ممكن بوده است مشكلاتى براى اسلام و مسلمين داشته باشد ، نگران بوده و به همين جهت خداوند به او تامين ميدهد.
اكنون اين سؤال پيش مى‏آيد كه با توجه به تاريخ نزول سوره كه مسلما در اواخر عمر پيغمبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) نازل شده است ، چه مطلب مهمى بوده كه خداوند پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) را با اين تاكيد مامور ابلاغ آن مى‏كند .آيا مسائل مربوط به توحيد و شرك و بت‏ شكنى بوده كه از سالها قبل براى پيامبر و مسلمانان حل شده بود ؟
آيا مربوط به احكام و قوانين اسلامى بوده با اينكه مهمترين آنها تا آن زمان بيان شده بود ؟ و آيا مربوط به مبارزه با اهل كتاب و يهود و نصارى بوده با اينكه مى‏دانيم مساله اهل كتاب بعد از ماجراى بنى النضير و بنى قريظه و بنى قينقاع و خيبر و فدك و نجران مشكلى براى مسلمانان محسوب نمى‏شد.
و آيا مربوط به منافقان بوده در حالى كه مى‏دانيم پس از فتح مكه و سيطره و نفوذ اسلام در سراسر جزيره عربستان منافقان از صحنه اجتماع طرد شدند ، و نيروهاى آنها در هم شكسته شد ، و هر چه داشتند در باطن بود .
راستى چه مساله مهمى در اين آخرين ماههاى عمر پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) مطرح بوده كه آيه فوق اين چنين در باره آن تاكيد مى‏كند ؟ ! اين نيز جاى ترديد نيست كه وحشت و نگرانى پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) براى شخص خود و جان خود نبوده بلكه براى كارشكنيها و مخالفتهاى احتمالى منافقان بوده كه نتيجه آن براى مسلمانان خطرات يا زيانهائى به بار مى‏آورد.
آيا مساله‏ اى جز تعيين جانشين براى پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) و سرنوشت آينده اسلام و مسلمين مى‏تواند واجد اين صفات بوده باشد.
اكنون به روايات مختلفى كه در كتابهاى متعدد اهل تسنن و شيعه در زمينه آيه فوق وارد شده باز مى‏گرديم تا ببينيم از آنها در زمينه اثبات احتمال فوق چه استفاده مى‏شود ؟ سپس اشكالات و ايرادهائى را كه در زمينه اين تفسير از طرف جمعى از مفسران اهل تسنن اظهار شده است مورد بررسى قرار مى‏دهيم:

شان نزول آيه تبليغ
گرچه متاسفانه پيش داوريها و تعصبهاى مذهبى مانع از آن شده است كه حقايق مربوط به اين آيه بدون پرده ‏پوشى در اختيار همه مسلمين قرار گيرد ، ولى در عين حال در كتابهاى مختلفى كه دانشمندان اهل تسنن ، اعم از تفسير و حديث و تاريخ نوشته ‏اند ، روايات زيادى ديده مى‏شود كه با صراحت مى‏گويد : آيه فوق درباره على (عليه ‏السلام‏) نازل شده است. اين روايات را جمع زيادى از صحابه از جمله زيد بن ارقم و ابو سعيد خدرى و ابن عباس و جابر بن عبد الله انصارى و ابو هريره و براء بن عازب و حذيفه و عامر بن ليلى بن ضمره و ابن مسعود نقل كرده‏اند و گفته ‏اند كه آيه فوق درباره على (عليه‏ السلام‏) و داستان روز غدير نازل گرديد . بعضى از احاديث فوق مانند حديث زيد بن ارقم به يك طريق. و بعضى از احاديث مانند حديث ابو سعيد خدرى به يازده طريق ! و بعضى از اين احاديث مانند حديث ابن عباس نيز به يازده طريق ! و بعضى ديگر مانند حديث براء بن عازب به سه طريق نقل شده است.
دانشمندانى كه به اين احاديث در كتب خود تصريح كرده ‏اند ، عده كثيرى هستند كه به عنوان نمونه از جمعى از آنها نام مى ‏بريم : حافظ ابو نعيم اصفهانى در كتاب ما نزل من القرآن فى على ( بنقل از خصائص صفحه 29).
و ابو الحسن واحدى نيشابورى در اسباب النزول صفحه 150 .
و حافظ ابو سعيد سجستانى در كتاب الولايه ( بنقل از كتاب طرائف).
و ابن عساكر شافعى ( بنا بنقل در المنثور جلد 2 صفحه 298 ) و فخر رازى در تفسير كبير خود جلد 3 صفحه 636.
و ابو اسحاق حموينى در فرائد المسطين.
و ابن صباغ مالكى در فصول المهمة صفحه 27.
و جلال الدين سيوطى در در المنثور جلد 2 صفحه 298. و قاضى شوكانى در فتح القدير جلد سوم صفحه 57.
و شهاب الدين آلوسى شافعى در روح المعانى جلد 6 صفحه 172.
و شيخ سليمان قندوزى حنفى در ينابيع المودة صفحه 120 .
و بدر الدين حنفى در عمدة القارى في شرح صحيح البخارى جلد 8 صفحه 584. و شيخ محمد عبده مصري در تفسير المنار جلد 6 صفحه 463.
و حافظ ابن مردويه ( متوفاى 416 ) ( بنا به نقل سيوطى در در المنثور ) و جمع كثيرى ديگر اين شان نزول را براى آيه فوق نقل كرده ‏اند.
اشتباه نشود منظور اين نيست كه دانشمندان و مفسران فوق نزول اين آيه را درباره على (عليه ‏السلام‏) پذيرفته ‏اند بلكه منظور اين است كه روايات مربوط به اين مطلب را در كتب خود نقل كرده ‏اند ، اگر چه پس از نقل اين روايت معروف آنها به خاطر ترس از شرائط خاص محيط خود ، و يا به خاطر پيشداوري هاى نادرستى كه جلو قضاوت صحيح را در اينگونه مباحث مى‏گيرد ، از پذيرفتن آن خوددارى كرده ‏اند ، بلكه گاهى كوشيده ‏اند تا آنجا كه ممكن است آن را كم رنگ و كم اهميت جلوه دهند ، مثلا فخر رازى كه تعصب او در مسائل خاص مذهبى معروف و مشهور است براى كم اهميت دادن اين شان نزول آن را دهمين احتمال آيه قرار داده و 9 احتمال ديگر كه غالبا بسيار سست و واهى و بى ارزش است قبل از آن آورده است ! .
از فخر رازى زياد تعجب نمى‏كنيم ، زيرا روش او در همه جا چنين است ، تعجب از نويسندگان روشن‏فكرى همچون سيد قطب در تفسير في ظلال و محمد رشيد رضا در تفسير المنار داريم كه يا اصلا سخني از اين شان نزول كه انواع كتابها را پركرده است به ميان نياورده‏ اند ، يا بسيار كم اهميت جلوه داده ‏اند به طورى كه بهيچوجه جلب توجه نكند ، آيا محيط آنها اجازه بيان حقيقت را نمى‏داده و يا پوششهاى فكرى تعصب‏ آميز بيش از آن بوده است كه برق روشنفكرى در اعماق آن نفوذ كند و پرده ‏ها را كنار زند ؟ ! نمى‏دانيم .ولى جمعى ديگر نزول آيه را در مورد علي (عليه ‏السلام‏) مسلم دانسته ‏اند ، اما در اينكه دلالت بر مساله ولايت و خلافت دارد ترديد نموده‏ اند كه اشكال و پاسخ آنها را بزودى بخواست خدا خواهيم شنيد .

به هر حال همانطور كه در بالا گفتيم رواياتى كه در اين زمينه در كتب معروف اهل تسنن - تا چه رسد به كتب شيعه - نقل شده ، بيش از آن است كه بتوان آنها را انكار كرد ، و يا به سادگي از آن گذشت نمي‏دانيم چرا درباره شان نزول ساير آيات قرآن به يك يا دو حديث قناعت مى‏شود اما درباره شان نزول اين آيه اينهمه روايت كافى نيست ، آيا اين آيه خصوصيتى دارد كه در ساير آيات نيست ؟ و آيا براى اينهمه سختگيرى در مورد اين آيه دليل منطقى مى‏توان يافت ؟ موضوع ديگرى كه در اينجا يادآورى آن ضرورت دارد اين است كه رواياتى كه در بالا ذكر كرديم تنها رواياتى بود كه در زمينه نزول آيه درباره على (عليه ‏السلام‏) وارد شده است ( يعنى رواياتي مربوط به شان نزول آيه بود ) و گرنه رواياتى كه درباره جريان غدير خم و خطبه پيامبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) و معرفى على به عنوان وصى و ولى نقل شده به مراتب بيش از آن است ، تا آنجا كه نويسنده محقق علامه امينى در الغدير حديث غدير را از 110 نفر از صحابه و ياران پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) و با اسناد و مدارك و از 84 نفر از تابعين و از 360 دانشمند و كتاب معروف اسلامى نقل كرده است كه نشان مى‏دهد حديث مزبور يكى از قطعى‏ترين روايات متواتر است و اگر كسى در تواتر اين روايت شك و ترديد كند .بايد گفت كه او هيچ روايت متواترى را نمى‏تواند بپذيرد.چون بحث درباره همه رواياتي كه در شان نزول آيه وارد شده و همچنين درباره تمام رواياتي كه در مورد حديث غدير نقل شده نياز به نوشتن كتاب قطورى دارد و ما را از طرز نوشتن تفسير خارج مى‏سازد بهمين اندازه قناعت كرده ، و كسانى را كه مى‏خواهند مطالعه بيشترى در اين زمينه كنند به كتابهاى الدر المنثورسيوطى و الغدير علامه اميني و احقاق الحق قاضى نور الله شوشترى و المراجعات شرف الدين و دلائل الصدق محمد حسن مظفر ارجاع مى‏دهيم.

خلاصه جريان غدير
در روايات فراوانى كه در اين زمينه نقل شده در عين اينكه همه يك حادثه را تعقيب مى‏كند ، تعبيرات گوناگونى وجود دارد ، بعضى از روايات بسيار مفصل و طولانى و بعضى مختصر و فشرده است ، بعضى از روايات گوشه ‏اى از حادثه را نقل مى‏كند و بعضى گوشه ديگر را ولى از مجموع اين روايات و همچنين تواريخ اسلامى و ملاحظه قرائن و شرائط و محيط و محل چنين استفاده مى‏شود كه : در آخرين سال عمر پيامبر مراسم حجة الوداع ، با شكوه هر چه تمام تر در حضور پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) به پايان رسيد ، قلبها در هاله‏ اى از روحانيت فرو رفته بود ، و لذت معنوى اين عبادت بزرگ هنوز در ذائقه جانها انعكاس داشت .
ياران پيامبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) كه عدد آنها فوق العاده زياد بود ، از خوشحالى درك اين فيض و سعادت بزرگ در پوست نمى‏گنجيدند.
نه تنها مردم به مدينه در اين سفر ، پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) را همراهى مى‏كردند بلكه مسلمانان نقاط مختلف جزيره عربستان نيز براى كسب يك افتخار تاريخى بزرگ به همراه پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) بودند.
آفتاب حجاز آتش بر كوهها و دره‏ ها مى‏پاشيد ، اما شيرينى اين سفر روحانى بى‏ نظير ، همه چيز را آسان مى‏كرد ، ظهر نزديك شده بود ، كم كم سرزمين جحفه
و سپس بيابانهاى خشك و سوزان غدير خم از دور نمايان مى‏شد.
اينجا در حقيقت چهارراهى است كه مردم سرزمين حجاز را از هم جدا مى‏كند ، راهى به سوى مدينه در شمال ، و راهى به سوى عراق در شرق ، و راهى به سوى غرب و سرزمين مصر و راهى به سوى سرزمين يمن در جنوب پيش مى‏رود و در همين جا بايد آخرين خاطره و مهمترين فصل اين سفر بزرگ انجام پذيرد ، و مسلمانان با دريافت آخرين دستور كه در حقيقت نقطه پايانى در ماموريتهاى موفقيت آميز پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) بود از هم جدا شوند .

روز پنجشنبه سال دهم هجرت بود ، و درست هشت روز از عيد قربان مى‏گذشت ، ناگهان دستور توقف از طرف پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) به همراهان داده شد ، مسلمانان با صداى بلند ، آنهائى را كه در پيشاپيش قافله در حركت بودند به بازگشت دعوت كردند ، و مهلت دادند تا عقب افتادگان نيز برسند ، خورشيد از خط نصف النهار گذشت ، مؤذن پيامبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) با صداى الله اكبر مردم را به نماز ظهر دعوت كرد ، مردم به سرعت آماده نماز مى‏شدند ، اما هوا بقدرى داغ بود كه بعضى مجبور بودند ، قسمتى از عباى خود را به زير پا و طرف ديگر آن را به روى سر بيفكنند ، در غير اين صورت ريگهاى داغ بيابان و اشعه آفتاب ، پا و سر آنها را ناراحت مى‏كرد .
نه سايبانى در صحرا به چشم مى‏خورد و نه سبزه و گياه و درختى ، جز تعدادى درخت لخت و عريان بيابانى كه با گرما ، با سرسختى مبارزه مى‏كردند.
جمعى به همين چند درخت پناه برده بودند ، پارچه ‏اى بر يكى از اين درختان برهنه افكندند و سايبانى براى پيامبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) ترتيب دادند ، ولى بادهاى داغ به زير اين سايبان مى‏خزيد و گرماى سوزان آفتاب را در زير آن پخش مى‏كرد .نماز ظهر تمام شد.
مسلمانان تصميم داشتند فورا به خيمه‏ هاى كوچكى كه با خود حمل مى‏كردند
پناهنده شوند ، ولى پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) به آنها اطلاع داد كه همه بايد براى شنيدن يك پيام تازه الهى كه در ضمن خطبه مفصلى بيان مى‏شد خود را آماده كنند.
كسانى كه از پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) فاصله داشتند قيافه ملكوتى او را در لابلاى جمعيت نمى‏توانستند مشاهده كنند.لذا منبرى از جهاز شتران ترتيب داده شد و پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) بر فراز آن قرار گرفت و نخست حمد و سپاس پروردگار بجا آورد و خود را به خدا سپرد ، سپس مردم را مخاطب ساخت و چنين فرمود : من به همين زودى دعوت خدا را اجابت كرده ، از ميان شما مى‏روم.من مسئولم شما هم مسئوليد.شما درباره من چگونه شهادت مى‏دهيد ؟ مردم صدا بلند كردند و گفتند : نشهد انك قد بلغت و نصحت و جهدت فجزاك الله خيرا : ما گواهى مى‏دهيم تو وظيفه رسالت را ابلاغ كردى و شرط خير خواهى را انجام دادى و آخرين تلاش و كوشش را در راه هدايت ما نمودى ، خداوند ترا جزاى خير دهد .
سپس فرمود : آيا شما گواهى به يگانگى خدا و رسالت من و حقانيت روز رستاخيز و برانگيخته شدن مردگان در آن روز نمى‏دهيد ؟ ! همه گفتند : آرى ، گواهى مى‏دهيم فرمود : خداوندا گواه باش ! ... بار ديگر فرمود : اى مردم ! آيا صداى مرا مى‏شنويد ؟ ... گفتند : آرى و به دنبال آن ، سكوت سراسر بيابان را فرا گرفت و جز صداى زمزمه باد چيزى شنيده نمى‏شد.پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) فرمود : ... اكنون بنگريد با اين دو چيز گرانمايه و گرانقدر كه در ميان شما به يادگار مى‏گذارم چه خواهيد كرد ؟ يكى از ميان جمعيت صدا زد ، كدام دو چيز گرانمايه يا رسول الله ؟ ! .
پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) بلافاصله گفت : اول ثقل اكبر ، كتاب خدا است كه يك سوى آن به دست پروردگار و سوى ديگرش در دست شما است ، دست از دامن آن برنداريد تا گمراه نشويد ، و اما دومين يادگار گرانقدر من خاندان منند و خداوند لطيف خبير به من خبر داده كه اين دو هرگز از هم جدا نشوند ، تا در بهشت به من بپيوندند ، از اين دو پيشى نگيريد كه هلاك مى‏شويد و عقب نيفتيد كه باز هلاك خواهيد شد .
ناگهان مردم ديدند پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) به اطراف خود نگاه كرد گويا كسى را جستجو مى‏كند و همينكه چشمش به على (عليه ‏السلام‏) افتاد ، خم شد و دست او را گرفت و بلند كرد ، آنچنان كه سفيدى زير بغل هر دو نمايان شد و همه مردم او را ديدند و شناختند كه او همان افسر شكست‏ ناپذير اسلام است ، در اينجا صداى پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) رساتر و بلندتر شد و فرمود : ايها الناس من اولى الناس بالمؤمنين من انفسهم : چه كسى از همه مردم نسبت به مسلمانان از خود آنها سزاوارتر است ؟ ! .

گفتند : خدا و پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) داناترند ، پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) گفت : خدا ، مولى و رهبر من است ، و من مولى و رهبر مؤمنانم و نسبت به آنها از خودشان سزاوارترم ( و اراده من بر اراده آنها مقدم ) سپس فرمود : فمن كنت مولاه فعلى مولاه : هر كس من مولا و رهبر او هستم ، على ، مولا و رهبر او است - و اين سخن را سه بار و به گفته بعضى از راويان حديث ، چهار بار تكرار كرد و به دنبال آن سر به سوى آسمان برداشت و عرض كرد : اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و احب من احبه و ابغض من ابغضه و انصر من نصره و اخذل من خذله و ادر الحق معه حيث دار : خداوندا ! دوستان او را دوست بدار و دشمنان او را دشمن بدار ، محبوب بدار آن كس كه او را محبوب دارد ، و مبغوض بدار آن كس كه او را مبغوض دارد ، يارانش را يارى كن ، و آنها را كه ترك ياريش كنند ، از يارى خويش محروم ساز ، و حق را همراه او بدار و او را از حق جدا مكن .
سپس فرمود : الا فليبلغ الشاهد الغائب : آگاه باشيد ، همه حاضران وظيفه دارند اين خبررا به غائبان برسانند.
خطبه پيامبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) بپايان رسيد ، عرق از سر و روى پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) و على (عليه ‏السلام‏) و مردم فرو مى‏ريخت ، و هنوز صفوف جمعيت از هم متفرق نشده بود كه امين وحى خدا نازل شد و اين آيه را بر پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) خواند : اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى ... : امروز آئين شما را كامل و نعمت خود را بر شما تمام كردم ، پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) فرمود : الله اكبر ، الله اكبر على اكمال الدين و اتمام النعمة و رضى الرب برسالتى و الولاية لعلى من بعدى : خداوند بزرگ است ، همان خدائى كه آئين خود را كامل و نعمت خود را بر ما تمام كرد ، و از نبوت و رسالت من و ولايت على (عليه ‏السلام‏) پس از من راضى و خشنود گشت .
در اين هنگام شور و غوغائى در ميان مردم افتاد و على (عليه ‏السلام‏) را به اين موقعيت تبريك مى‏گفتند و از افراد سرشناسى كه به او تبريك گفتند ، ابوبكر و عمر بودند ، كه اين جمله را در حضور جمعيت بر زبان جارى ساختند : بخ بخ لك يا بن ابى طالب اصبحت و امسيت مولاى و مولا كل مؤمن و مؤمنه : آفرين بر تو باد ، آفرين بر تو باد ، اى فرزند ابو طالب ! تو مولا و رهبر من و تمام مردان و زنان با ايمان شدى .
در اين هنگام ابن عباس گفت : به خدا اين پيمان در گردن همه خواهد ماند.
و حسان بن ثابت شاعر معروف ، از پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) اجازه خواست كه به اين مناسبت اشعارى بسرايد ، سپس اشعار معروف خود را چنين آغاز كرد : يناديهم يوم الغدير نبيهم بخم و اسمع بالرسول مناديا فقال فمن مولاكم و نبيكم ؟ فقالوا و لم يبدوا هناك التعاميا: الهك مولانا و انت نبينا و لم تلق منافى الولاية عاصيا فقال له قم يا على فاننى رضيتك من بعدى اماما و هاديا فمن كنت مولاه فهذا وليه فكونوا له اتباع صدق مواليا هناك دعا اللهم وال وليه و كن للذى عادا عليا معاديا يعنى : پيامبر آنها در روز غدير در سرزمين خم به آنها ندا داد ، و چه ندا دهنده گرانقدرى ! .
فرمود : مولاى شما و پيامبر شما كيست ؟ و آنها بدون چشم‏ پوشى و اغماض صريحا پاسخ گفتند : خداى تو مولاى ما است و تو پيامبر مائى و ما از پذيرش ولايت تو سرپيچى نخواهيم كرد.
پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) به على (عليه‏ السلام‏) گفت : برخيز زيرا من ترا بعد از خودم امام و رهبر انتخاب كردم.
و سپس فرمود : هر كس من مولا و رهبر اويم اين مرد مولا و رهبر او است پس شما همه از سر صدق و راستى از او پيروى كنيد .در اين هنگام ، پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) عرض كرد : بارالها ! دوست او را دوست بدار و دشمن او را دشمن بدار ... اين بود خلاصه ‏اى از حديث معروف غدير كه در كتب دانشمندان اهل تسنن و شيعه آمده است.

گفتگوها و ايرادها
شك نيست اگر اين آيه در غير مورد خلافت على (عليه ‏السلام‏) بود - همانطور كه گفتيم - به كمتر از اين مقدار از روايات و قرائن موجود در خود آيه قناعت مى‏شد ، همانطور كه مفسران بزرگ اسلامى در تفسير ساير آيات قرآن گاهى به يك دهم مدارك موجود در اين آيه و يا كمتر قناعت كرده‏ اند ، ولى متاسفانه حجاب تعصب در اينجا مانع از قبول بسيارى از واقعيات شده است.
كسانى كه پرچم مخالفت در برابر تفسير اين آيه و روايات متعددى كه در شان نزول آن و روايات ما فوق تواترى كه درباره اصل حادثه غدير وارد شده برافراشته ‏اند ، دو دسته ‏اند : آنهائى كه از آغاز با روح عناد و لجاجت و حتى با هتك و توهين و بدگوئى و دشنام به شيعه ، وارد اين بحث شده ‏اند و دسته ديگرى كه روح تحقيق و بررسى حقيقت را تا حدودى در خود حفظ كرده و به صورت استدلالى مساله را تعقيب كرده ‏اند ، و به همين دليل به قسمتى از حقايق اعتراف كرده ولى به دنبال ذكر پاره ‏اى از اشكالات كه شايد نتيجه شرائط خاص محيط فكريشان بوده است ، از آيه و روايات مربوط به آن گذشته ‏اند .
نمونه بارز دسته اول ابن تيميه در كتاب منهاج السنه است كه درست مانند كسى است كه در روز روشن چشم خود را بر هم گذارد و انگشتها را محكم در گوش كند و فرياد بزند خورشيد كجا است ؟ نه حاضر است گوشه چشم را بگشايد و كمى از حقايق را ببيند و نه انگشت از گوش بردارد و كمى از غوغاى محدثان و مفسران اسلامى را بشنود پى در پى دشنام مى‏دهد و هتاكى مى‏كند ، عذر اين افراد جهل و بى‏خبرى و تعصبهاى آميخته با لجاجت و خشونت آنها است كه تا
انكار بديهيات و مسائل واضحى كه هر كس آن را درك مى‏كند پيش مى‏رود ، لذا ما هرگز زحمت نقل سخنان آنها را بخود و زحمت شنيدن پاسخ آنرا به خوانندگان نمى‏دهيم ، كسى كه در برابر اينهمه دانشمندان و مفسران بزرگ اسلامى كه اكثريت آنها از علماى اهل تسنند و به نزول آيه در شان على (عليه‏ السلام‏) تصريح كرده ‏اند ، با كمال وقاحت مى‏گويد : احدى از دانشمندان در كتاب خود چنين چيزى را نقل نكرده ! در مقابل او چه مى‏توانيم بگوئيم و سخن او چه ارزشى دارد كه روى آن بحث كنيم .
جالب اينكه ابن تيميه براى تبرئه خود در برابر كتابهاى معتبر فراوانى كه به نزول آيه درباره على (عليه ‏السلام‏) تصريح مى‏كند ، با اين جمله مضحك كه احدى از دانشمندانى كه مى‏دانند چه مى‏گويند ، اين آيه را در شان على (عليه‏ السلام‏) نمى‏داند ! اكتفا كرده است.
گويا تنها دانشمندانى مى‏فهمند چه مى‏گويند كه با تمايلات افراطى عناد آلود و لجوجانه ابن تيميه هم صدا باشند و گر نه هر كس هم‏صدا نشد ، دانشمندى است كه نمى‏فهمد چه مى‏گويد ! اين منطق كسى است كه خود خواهى و لجاج بر فكر او سايه شوم افكنده است ... از اين دسته بگذريم.
ولى از ميان ايراداتى كه دسته دوم ذكر كرده ‏اند چند موضوع قابل بحث است كه ذيلا از نظر مى‏گذرانيم:

1- آيا مولى به معنى اولى به تصرف است ؟
مهمترين ايرادى كه در مورد روايت غدير مى‏شود ، اين است كه مولى از جمله به معنى دوست و يار و ياور آمده است ، و معلوم نيست در اينجا به اين معنى نباشد.
پاسخ اين سخن ، پيچيده نيست ، زيرا هر ناظر بى‏طرفى مى‏داند تذكر و يادآورى دوستى على (عليه‏ السلام‏) نياز به اين همه مقدمات و تشكيلات و خطبه ‏خوانى در وسط بيابان خشك و سوزان و متوقف ساختن جمعيت و گرفتن اعترافهاى پى در پى از جمعيت ، ندارد ، دوستى مسلمانان با يكديگر يكى از بديهى‏ترين مسائل اسلامى است كه از آغاز اسلام وجود داشته است .
و آنگهى اين مطلبى نبود كه پيغمبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) تا آن زمان آن را تبليغ نكرده باشد ، بارها آن را تبليغ كرده بود.چيزى نبود كه از ابراز آن وحشت داشته باشد تا خدا به او دلدارى تامين دهد.مساله‏ اى نبود كه خداوند با اين لحن كه اگر ابلاغ آن را نكنى تبليغ رسالت نكرده‏ اى با پيامبرش سخن بگويد .همه اينها گواهى مى‏دهد ، مساله مافوق يك دوستى ساده و عادى بوده كه جزء الفباى اخوت اسلامى از روز اول اسلام محسوب مى‏شده است.
به علاوه اگر منظور بيان يك دوستى ساده بود ، چرا پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) قبلا از مردم اقرار مى‏گيرد ا لست اولى بكم من انفسكم : آيا من نسبت به شما از خود شما سزاوارتر و صاحب اختيارتر نيستم ؟ آيا اين جمله هيچ تناسبى با بيان يك دوستى ساده دارد ؟ و نيز يك دوستى ساده جاى اين نداشت كه مردم حتى شخص عمر به على (عليه ‏السلام‏) با اين جمله اصبحت مولاى و مولا كل مؤمن و مؤمنه : اى على تو مولاى من و مولاى هر مرد و زن مسلمان شدى تبريك و تهنيت بگويند و آنرا يك موفقيت تازه بشمرند .مگر على (عليه ‏السلام‏) تا آن روز به عنوان يك مسلمان عادى كه دوستيش بر همه لازم است شناخته نشده بود ، مگر دوستى مسلمانان با يكديگر چيز تازه‏ اى بود كه نياز به تبريك داشته باشد آن هم در سال آخر عمر پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏).به علاوه رابطه ‏اى ميان حديث ثقلين و تعبيرات آميخته با وداع پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) با مساله دوستى على (عليه ‏السلام‏) مى‏تواند وجود داشته باشد ، دوستى ساده على (عليه‏ السلام‏) با مؤمنان ايجاب نمى‏كند كه پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) او را در رديف قرآن قرار دهد .
آيا هر ناظر بى‏طرفى از اين تعبير نمى‏فهمد كه در اينجا مساله رهبرى مطرح است ، زيرا قرآن بعد از رحلت پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) نخستين رهبر مسلمانان و بنابر اين اهل بيت (عليهم‏ السلام‏) دومين رهبر بوده ‏اند.

۲- ارتباط آيات
گاهى گفته مى‏شود آيات قبل و بعد درباره اهل كتاب و خلافكاريهاى آنها است ، مخصوصا نويسنده تفسير المنار در جلد 6 صفحه 466 روى اين مساله ، پا فشارى زيادى كرده است .
ولى همانطور كه در تفسير خود آيه گفتيم اين موضوع اهميت اولا لحن آيه و تفاوت آن با آيات قبل و بعد ، كاملا نشان ميدهد كه موضوع سخن در اين آيه ، موضوعى است كه با آيات قبل و بعد تفاوت دارد و ثانيا همانطور كه بارها گفته ‏ايم ، قرآن يك كتاب كلاسيك نيست كه مطالب آن در فصول و ابواب معينى دسته ‏بندى شده باشد ، بلكه طبق نيازها و حوادث مختلف و رويدادها نازل گرديده است ، لذا مشاهده مى‏كنيم قرآن در حالى كه درباره يكى از غزوات بحث مى‏كند فى المثل يك حكم فرعى را به ميان مى‏آورد ، و در حالى كه درباره يهود و نصارى سخن مى‏گويد ، روى سخن را به مسلمانان كرده و يكى از دستورهاى اسلامى را براى آنها بازگو مى‏كند ( براى توضيح بيشتر مجددا به بحثى كه در آغاز تفسير آيه داشتيم مراجعه فرمائيد).

عجيب اينكه بعضى از متعصبان اصرار دارند كه بگويند اين آيه در آغاز بعثت نازل شده است ، با اينكه سوره مائده در اواخر عمر پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) نازل شده و اگر بگويند : اين يك آيه در مكه در آغاز بعثت نازل شده و سپس به تناسب در لابلاى آيات اين سوره قرار داده شده مى‏گوئيم : اين درست ضد آن است كه شما آن را مى‏جوئيد و مى‏طلبيد ، زيرا مى‏دانيم كه پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) در آغاز بعثت نه مبارزه با يهود داشت و نه با نصارى ، بنابر اين پيوند اين آيه و آيات قبل و بعد بريده خواهد شد ( دقت كنيد ) اينها همه نشان مى‏دهد كه اين آيه در معرض وزش طوفان تعصب قرار گرفته و به همين دليل احتمالاتى در آن مطرح مى‏شود كه در آيات مشابه آن به هيچوجه از آن سخنى نيست ، هر يك مى‏كوشد با بهانه و يا دستاويز بى‏اساسى آن را از مسيرش منحرف سازد !

۳- آيا اين حديث در همه كتب صحاح نقل شده ؟!
بعضى مى‏گويند : چگونه مى‏توانيم اين حديث را بپذيريم ، در حالى كه بخارى و مسلم آن را در دو كتاب خود نقل نكرده ‏اند.اين ايراد نيز از عجائب است زيرا اولا بسيار است احاديث معتبرى كه دانشمندان اهل تسنن آنها را پذيرفته ‏اند و در صحيح بخارى و مسلم نيست و اين نخستين حديثى نيست كه اين وضع را بخود گرفته ، ثانيا مگر كتاب معتبر نزد آنها منحصر به اين دو كتاب است ، با اينكه در ساير منابع مورد اعتماد آنها حتى بعضى از صحاح سته(شش كتاب معروف و مورد اعتماد اهل سنت ) مانند سنن ابن ماجه و مسند احمد حنبل اين حديث آمده است و دانشمندانى مانند حاكم و ذهبى و ابن حجر با تمام شهرت و تعصبى كه دارند به صحيح بودن بسيارى از طرق اين حديث ، اعتراف كرده‏ اند ، بنابر اين هيچ بعيد نيست بخارى و مسلم در آن جو خاص و خفقان ‏آلود محيط خود نتوانسته و يا نخواسته‏ اند چيزى را كه بر خلاف مذاق زمامداران وقتشان بوده است ، صريحا در كتاب خود بياورند.
- چرا على (عليه ‏السلام‏) و اهل بيت به اين حديث استدلال نكردند ؟ ! بعضى مى‏گويند : اگر حديث غدير با اين عظمت وجود داشت ، چرا خود على (عليه‏ السلام‏) و اهل بيت او و ياران و علاقمندانش در موارد لزوم به آن استدلال نكردند ؟ ! آيا بهتر نبود كه آنها به چنين مدرك مهمى براى اثبات حقانيت على (عليه‏ السلام‏) استناد بجويند ؟ اين ايراد نيز از عدم احاطه به كتب اسلامى ، اعم از حديث و تاريخ و تفسير ، سرچشمه گرفته است ، زيرا در كتب دانشمندان اهل تسنن موارد زيادى نقل شده كه خود على (عليه‏ السلام‏) و يا ائمه اهل بيت (عليهم‏ السلام‏) و يا علاقمندان به اين مكتب با حديث غدير استدلال كرده‏ اند : از جمله خود على (عليه‏ السلام‏) در روز شورى طبق نقل خطيب خوارزمى حنفى درمناقب از عامر بن واصله چنين نقل مى‏كند : در روز شورى با على (عليه ‏السلام‏) در آن خانه بودم و شنيدم كه با اعضاى شورى چنين مى‏گفت : دليل محكمى براى شما اقامه مى‏كنم كه عرب و عجم توانائى تغيير آن را نداشته باشند : شما را بخدا سوگند آيا در ميان شما كسى هست كه قبل از من خدا را به يگانگى خوانده باشد ( و سپس مفاخر معنوى خاندان رسالت را برشمرد تا رسيد به اينجا ) شما را بخدا سوگند آيا در ميان شما احدى جز من هست كه پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) در حق او گفته باشد .من كنت مولاه فعلى مولاه اللهم وال من والاه و انصر من نصره ليبلغ الشاهد الغائب همه گفتند : نه اين روايت را حموينى در فرائد السمطين در باب 58 و همچنين ابن حاتم در دار النظيم و دارقطنى و ابن عقده و ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه نقل كرده‏ اند.
و نيز مى‏خوانيم كه على (عليه ‏السلام‏) بنا به نقل فرائد السمطين در باب 58 در ايام عثمان در مسجد در حضور جمعيت به جريان غدير استدلال كرد ، و همچنين در كوفه در برابر كسانى كه نص بر خلافت بلافصل او را از پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) انكار ميكردند صريحا به اين روايت استدلال كرد .

اين حديث را طبق نقل الغدير چهار نفر از صحابه ، و چهارده نفر از تابعين طبق نقل منابع معروف اهل تسنن روايت كرده‏ اند.
و نيز در روز جنگ جمل طبق نقل حاكم در كتاب مستدرك جلد سوم صفحه 371 در برابر طلحه با آن استدلال فرمود.
و نيز در روز جنگ صفين طبق نقل سليم بن قيس هلالى على (عليه‏ السلام‏) در لشگرگاه خود در برابر جمعى از مهاجرين و انصار و مردمى كه از اطراف گرد آمده بودند ، به اين حديث استدلال كرد ، و دوازده نفر از بدريين ( كسانى كه
جنگ بدر را در خدمت پيغمبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) درك كرده بودند ) برخاستند و گواهى دادند كه اين حديث را از پيامبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) شنيده ‏اند ! بعد از على (عليه‏ السلام‏) بانوى اسلام فاطمه زهرا س و امام حسن و امام حسين و عبد الله بن جعفر و عمار ياسر و قيس بن سعد و عمر بن عبد العزيز و مامون خليفه عباسى به آن استناد جستند و حتى عمرو بن عاص در نامه‏ اى كه به معاويه نوشت براى اينكه به او اثبات كند بخوبى از حقايق مربوط به موقعيت على (عليه ‏السلام‏) و وضع معاويه آگاه است صريحا مساله غدير را يادآورى كرده و خطيب خوارزمى حنفى در كتاب مناقب صفحه 124 آن را نقل كرده است ( كسانى كه مايل به توضيحات بيشتر و آگاهى از منابع مختلف اين روايات در زمينه استدلال على (عليه ‏السلام‏) و اهل بيت و جمعى از صحابه و غير صحابه به حديث غدير هستند مى‏توانند به كتاب الغدير جلد اول صفحات 159 تا 213 مراجعه كنند ، مرحوم علامه امينى استدلال به اين حديث را از 22 تن از صحابه و غير صحابه در موارد مختلف نقل كرده است ) .

۵- جمله آخر آيه چه مفهومى دارد ؟
ميگويند : اگر اين آيه مربوط به نصب على (عليه ‏السلام‏) به خلافت و ولايت و داستان غدير خم است پس اين جمله آخر كه مى‏گويد : ان الله لا يهدى القوم الكافرين : خداوند قوم كافر را هدايت نمى‏كند چه ارتباطى با اين مساله مى‏تواند داشته باشد ؟ براى پاسخ به اين ايراد كافى است بدانيم كه كفر در لغت و همچنين در لسان قرآن به معنى انكار و مخالفت و ترك است ، گاهى به انكار خدا و يا نبوت پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) اطلاق مى‏شود و گاهى به انكار و يا مخالفت در برابر دستورات ديگر ، در سوره آل عمران آيه 97 در مورد حج مى‏خوانيم : و من كفر فان الله غنى عن العالمين : كسانى كه دستور حج را زير پا بگذارند و با آن مخالفت نمايند به خدا زيانى نمى‏رسانند خداوند از همه جهانيان بى‏ نياز است و در سوره بقره آيه 102 درباره ساحران و آنها كه آلوده به سحر شدند اطلاق كلمه كفر شده است ( و ما يعلمان من احد حتى يقولا انما نحن فتنة فلا تكفر ) و نيز در آيه 22 سوره ابراهيم مى‏بينيم كه شيطان در برابر كسانى كه از او پيروى و اطاعت كردند در روز رستاخيز صريحا اظهار تنفر كرده و به آنها مى‏گويد : شما در اطاعت اوامر الهى مرا شريك او ساختيد و من امروز نسبت به اين كار شما كفر مى‏ورزم ( انى كفرت بما اشركتمونى من قبل ) بنابر اين اطلاق كفر بر مخالفان مساله ولايت و رهبرى جاى تعجب نيست.

6- آيا دو ولى در يك زمان ممكن است ؟
بهانه ديگرى كه براى سرباز زدن از اين حديث متواتر و همچنين آيه مورد بحث ذكر كرده‏ اند اين است كه اگر پيامبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) على (عليه‏ السلام‏) را در غدير خم به ولايت و رهبرى و خلافت نصب كرده باشد ، لازمه ‏اش وجود دو رهبر و دو پيشوا در زمان واحد خواهد بود ! ولى توجه به شرائط و اوضاع خاص زمان نزول آيه و ورود حديث و همچنين قرائنى كه در گفتار پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) وجود دارد اين بهانه را به كلى برطرف مى‏كند ، زيرا مى‏دانيم كه اين جريان در ماههاى آخر عمر پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله‌‏وسلّم‏) واقع شد ، در حالى كه او آخرين دستورات را به مردم ابلاغ مى‏كرد به خصوص اينكه صريحا فرمود : من بزودى از ميان شما مى‏روم و دو چيز گرانمايه را در ميان شما مى‏گذارم.
كسى كه اين سخن را مى‏گويد پيدا است در صدد تعيين جانشين خويش است و براى آينده برنامه ‏ريزى مى‏كند نه براى زمان حاضر ، بنابر اين روشن است كه منظورش وجود دو رهبر و دو پيشوا در زمان واحد نيست.
موضوع جالب توجه اينكه در حالى كه بعضى از دانشمندان اهل تسنن اين ايراد را مطرح مى‏كنند بعضى ديگر ايرادى درست در نقطه مقابل آن مطرح كرده ‏اند و آن اينكه پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) ولايت و خلافت على (عليه ‏السلام‏) را تعيين كرد ولى تاريخ آن را روشن نساخت چه مانعى دارد كه اين ولايت و خلافت بعد از سه خليفه ديگر باشد ؟ ! راستى حيرت ‏آور است ، بعضى از اين طرف بام مى‏افتند و بعضى از آن طرف ، و تعصبها مانع مى‏شود كه روى متن قضيه تكيه كنند ، بايد كسى از آنها سؤال كند كه اگر پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) مى‏خواست چهارمين خليفه خود را تعيين كند و در فكر آينده مسلمانان بود پس چرا خليفه اول و دوم و سوم خود را كه مقدم بر او بودند و تعيين آن لازمتر بود در مراسم غدير بيان نكرد ؟ ! بار ديگر گفته سابق خود را تكرار مى‏كنيم و اين بحث را پايان مى‏دهيم كه اگر نظرهاى خاصى در كار نبود اين همه اشكال‏ تراشى در زمينه اين آيه و اين حديث نمى‏شد ، همانطور كه در موارد ديگر نشده است.

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

بخش اول مطالب:

https://qaem14.blog.ir/

بخش دوم مطالب:

http://qaem14.parsiblog.com/

بخش سوم مطالب:

http://yamahdi788.loxblog.com/

https://www.leader.ir/

سایر موارد (پیوندها و ...):

حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:

إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران ميگذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين (يعنى تمسك بعترت) آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر (يعنى روى برتافتن از ايشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد

 

ادعیه  و اعمال ماه شعبان المعظم

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی | http://qaem14.parsiblog.com/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , سوره مبارکه مائده , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: امام صادق (علیه السلام) , امام هدایتگر , نشانه آشکار , حیرت و سرگردانی , حیرت , سرگردانی , دعای غریق , اصحاب , به خدا سوگند , به خدا , سوگند , بلا , فدایت شوم , حضرت , اعتقاد , استوار , موضوع , روشن , امر خداوند , یا اللَّهُ یا رَحمنُ یا رَحیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِکَ , پيامبر , , نازل , رسالت , پروردگار , خداوند , خطرات احتمالی , خطرات , هدایت , جمعیت کافران , کافران , لجوج , انتخاب جانشین , جانشین , آیه تبلیغ , جریان غدیر , غدیر , تفسیر سوره مبارکه مائده آیه ۶۷ , تفسیر سوره مبارکه مائده , تفسیر , سوره مبارکه مائده , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای , گفتگو , ایراد , مولی , تصرف , آیات , کتب صحاح , , بخاری , مسلم , حدیث , الغدیر , اهل تسنن ,
|
امتیاز مطلب : 42
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه:
مثَل دنیا طلبان

فإِنَّمَا أَهْلُهَا كِلَابٌ عَاوِيَةٌ وَ سِبَاعٌ ضَارِيَةٌ يَهِرُّ بَعْضُهَا عَلَى بَعْضٍ وَ يَأْكُلُ عَزِيزُهَا ذَلِيلَهَا وَ يَقْهَرُ كَبِيرُهَا صَغِيرَهَا، نَعَمٌ مُعَقَّلَةٌ وَ أُخْرَى مُهْمَلَةٌ قَدْ أَضَلَّتْ عُقُولَهَا وَ رَكِبَتْ مَجْهُولَهَا سُرُوحُ عَاهَةٍ بِوَادٍ وَعْثٍ لَيْسَ لَهَا رَاعٍ يُقِيمُهَا وَ لَا مُسِيمٌ يُسِيمُهَا"

همانا دنيا پرستان چونان سگ‏ها براى دريدن صيد در شتابند،
برخى به برخى ديگر هجوم آورند،
و نيرومندشان، ناتوان را مى‏ خورد،
و بزرگ‏ترها بر كوچك‏ترها غلبه می یابند.
و يا چونان شترانى هستند كه برخى از آنها پاى بسته، و برخى ديگر در بيابان رها شده، كه راه گم كرده و در جادّه‏ هاى نامعلومى در حركتند،
و در وادى پر از آفت‏ها، و در شنزارى كه حركت با كندى صورت مى‏ گيرد گرفتارند، نه چوپانى دارند كه به كارشان برسد، و نه چراننده ‏اى كه به چراگاهشان ببرد'

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

بخش اول مطالب:

https://qaem14.blog.ir/

بخش دوم مطالب:

http://qaem14.parsiblog.com/

بخش سوم مطالب:

http://yamahdi788.loxblog.com/

اميرالمؤمنين (عليه السلام) :

بادِرِ الفُرصَةَ قَبلَ اَن تَكُونَ غُصَّةَ

فرصت را درياب پيش از آنكه با از دست رفتن سبب اندوه شود.

غررالحکم ؛ ۴۳۶۲

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

بخش اول مطالب:

https://qaem14.blog.ir/

بخش دوم مطالب:

http://qaem14.parsiblog.com/

بخش سوم مطالب:

http://yamahdi788.loxblog.com/

تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۶۵تا۶۶

وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكتَابِ ءَامَنُوا وَ اتَّقَوْا لَكفَّرْنَا عَنهُمْ سيِّئَاتهِمْ وَ لأَدْخَلْناهُمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ‏(۶۵) وَ لَوْ أَنهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَ الانجِيلَ وَ مَا أُنزِلَ إِلَيهِم مِّن رَّبهِمْ لأَ كلُوا مِن فَوْقِهِمْ وَ مِن تحْتِ أَرْجُلِهِم مِّنهُمْ أُمَّةٌ مُّقْتَصِدَةٌوَ كَثِيرٌ مِّنهُمْ ساءَ مَا يَعْمَلُونَ‏(۶۶)

ترجمه:
۶۵ -و اگر اهل كتاب ايمان بياورند و تقوا پيشه كنند گناهان آنها را مى ‏بخشيم و در باغهاى پر نعمت بهشت وارد مى‏ سازيم .
۶۶-و اگر آنها تورات و انجيل و آنچه بر آنها از طرف پروردگارشان نازل شده ( قرآن ) را برپا دارند از آسمان و زمين روزى خواهند خورد ، جمعى از آنها ميانه‏ رو هستند ولى اكثرشان اعمال بدى انجام مى‏دهند .

تفسیر
به دنبال انتقادات گذشته از برنامه و روش اهل كتاب ، در اين دو آيه آنچنان كه اصول تربيتى اقتضا مى‏كند ، قرآن براى بازگرداندن منحرفان اهل كتاب به راه راست ، و نشان دادن مسير واقعى به آنها ، و تقدير از اقليتى كه در ميان آنان وجود داشت و با اعمال خلاف آنها همگام نبود ، نخست چنين مى‏گويد : اگر اهل كتاب ايمان بياورند و پرهيزكارى پيشه كنند ، گناهان گذشته آنها را مى‏ پوشانيم و از آن صرفنظر مى‏كنيم .
(و لو ان اهل الكتاب آمنوا و اتقوا لكفرنا عنهم سيئاتهم ) نه تنها گناهان آنها را مى‏ بخشيم بلكه در باغهاى بهشت كه كانون انواع نعمتها است آنها را وارد مى‏كنيم .
(و لادخلنا هم جنات النعيم ) اين در زمينه نعمتهاى معنوى و اخروى است .
سپس به اثر عميق ايمان و تقوا حتى در زندگى مادى انسانها ، اشاره كرده ، مى‏گويد اگر آنها تورات و انجيل را برپا دارند و آنرا به عنوان يك دستور العمل زندگى در برابر چشم خود قرار دهند ، و به طور كلى به همه آنچه از طرف پروردگارشان بر آنها نازل شده اعم از كتب آسمانى پيشين و قرآن بدون هيچگونه تبعيض و تعصب عمل كنند ، از آسمان و زمين ، نعمتهاى الهى آنها را فرا خواهد گرفت .
(و لو انهم اقاموا التوراة و الانجيل و ما انزل اليهم من ربهم لاكلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم) .
شك نيست كه منظور از برپا داشتن تورات و انجيل ، آن قسمت از تورات و انجيل واقعى است كه در آن زمان در دست آنها بود ، نه قسمتهاى تحريف يافته كه كم و بيش از روى قرائن شناخته مى‏شد ، و منظور از ما انزل اليهم من ربهم همه كتابهاى آسمانى و دستورات الهى است ، زيرا اين جمله مطلق است ، و در حقيقت اشاره به اين است كه نبايد تعصبهاى قومى را با مسائل دينى و الهى آميخت ، كتابهاى آسمانى عرب و يهود مطرح نيست ، آنچه مطرح است دستورهاى الهى است و به اين بيان قرآن مى‏خواهد تا آنجا كه ممكن است از تعصب آنها بكاهد و راه را براى نفوذ در اعماق جانشان هموار سازد ، و لذا تمام ضميرها در اين آيه بخود آنها بازگشت مى‏كند ( اليهم ، من ربهم ، من فوقهم ، من تحت ارجلهم ) همه بخاطر اين است كه از مركب لجاجت فرود آيند و تصور نكنند تسليم در برابر قرآن به معنى تسليم يهود در برابر عرب است ، بلكه تنها تسليم در برابر خداى بزرگشان است .
شك نيست كه منظور از بر پا داشتن مقررات تورات و انجيل ، عمل به اصول آنهااست ، زيرا همانطور كه بارها گفته‏ ايم ، اصول تعليمات انبياء در همه جا يكسان است و تفاوت در ميان آنها تفاوت كامل و اكمل است و اين منافات با آن ندارد كه بعضى از احكام آئين قبل را ، بوسيله بعضى از احكام آئين بعد نسخ كند .
خلاصه اينكه آيه فوق يكبار ديگر ، اين اصل اساسى را مورد تاكيد قرار مى‏دهد كه پيروى از تعليمات آسمانى انبياء تنها براى سر و سامان دادن به زندگى پس از مرگ نيست ، بلكه بازتاب گسترده ‏اى در سرتاسر زندگى مادى انسانها نيز دارد ، جمعيتها را قوى ، و صفوف را فشرده ، و نيروها را متراكم ، و نعمتها را پربركت ، و امكانات را وسيع ، و زندگى را مرفه ، و امن و امان مى‏سازد .

نظرى به ثروتهاى عظيم مادى و نيروهاى فراوان انسانى كه امروز در دنياى بشريت بر اثر انحراف از اين تعليمات به صورت سلاحهاى مرگبار و كشمكشهاى بى‏دليل و كوششهاى ويرانگر ، نابود مى‏گردد ، دليل زنده اين حقيقت است ، امروز حجم ثروتهائى كه در جهت تخريب دنيا - اگر درست بينديشيم - به كار مى‏رود ، هر گاه بيشتر از ثروت هائى كه در مسيرهاى سازنده مصرف مى‏شود نباشد از آن هم كمتر نيست .
امروز مغزهاى متفكرى كه براى تكميل و توسعه و توليد سلاحهاى جنگى و كشمكشهاى استعمارى كار مى‏كند ، قسمت مهمى از نيروهاى ارزنده انسانى را تشكيل مى‏دهد ، و چقدر نوع بشر به اين سرمايه‏ ها و اين مغزهائى كه بيهوده از بين مى‏رود ، براى رفع نيازمندي هايش محتاج است ، و چقدر چهره دنيا زيبا و خواستنى و جالب بود اگر همه اينها در راه آبادى به كار گرفته مى‏شدند .
ضمنا بايد توجه داشت كه منظور از جمله : من فوقهم و من تحت ارجلهم آن است كه تمام نعمتهاى آسمان و زمين ، آنها را فرا خواهد گرفت ، و اين احتمال نيز هست كه اين جمله ، كنايه ‏اى بوده باشد از عموميت نعمتها همانطور كه در ادبيات عرب و غير عرب ، گاهى گفته مى‏شود : فلان كس از فرق تا قدم غرق نعمت شد يعنى در تمام جنبه ‏ها .
و نيز اين آيه ، پاسخى است به گفتارى كه از يهود در آيات گذشته خوانديم كه اگر مى‏بينيد نعمتهاى الهى از شما قطع شده ، به خاطر اين نيست كه بخل در ذات مقدس خداوند راه يافته و دست او بسته باشد ، بلكه اين اعمال شما است كه در زندگى مادى و معنوى شما منعكس شده و هر دو را تيره ساخته است و تا شما باز نگرديد ، اينها نيز باز نگردند .
در پايان آيه ، اشاره به اقليت صالح اين جمعيت كرده ، مى‏گويد : با اينكه بسيارى از آنها بدكارند ولى جمعيتى معتدل و ميانه رو در ميان آنها وجود دارند ( كه حسابشان با حساب ديگران در پيشگاه خدا و در نظر خلق خدا جدا است ) .
(منهم امة مقتصدة و كثير منهم ساء ما يعملون) .نظير اين تعبير در باره اقليت صالح اهل كتاب ، در آيات 159 و 181 سوره اعراف و 75 آل عمران نيز ديده مى‏شود .

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

بخش اول مطالب:

https://qaem14.blog.ir/

بخش دوم مطالب:

http://qaem14.parsiblog.com/

بخش سوم مطالب:

http://yamahdi788.loxblog.com/

https://www.leader.ir/

سایر موارد (پیوندها و ...):

حضرت محمد صلی اللع علیع و آله:

إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا؛ همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران ميگذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين (يعنى تمسك بعترت) آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر (يعنى روى برتافتن از ايشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد

 

ادعیه  و اعمال ماه شعبان المعظم

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی | http://qaem14.parsiblog.com/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , سوره مبارکه مائده , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: نامه ۳۱ نهج البلاغه , نهج البلاغه , دنيا پرستان , سگ , صيد , هجوم , برخی , نیرومند , ناتوان , خوردن , بزرگترها , کوچکترها , غلبه , شتران , بیابان , رها , راه گم کرده , جاده , وادی , آفت , شنزار , حرکت , کند , گرفتار , چوپان , چرا , چراگاه , اميرالمؤمنين (عليه السلام) , فرصت , از دست رفتن فرصت , اندوه , غررالحکم , تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۶۵تا۶۶ , تفسیر سوره مبارکه مائده , تفسیر , سوره مبارکه مائده , اهل کتاب , ایمان , تقوا , تقوا پيشه , گناهان , بخشش , باغهاى پر نعمت بهشتوباغ بهشتی , باغ , بهشت , تورات و انجیل , تورات , انجیل , پروردگار , نازل , قرآن , آسمان , زمین , روزی , میانه رو , اعمال بد , اکثر , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

ادعیه  و اعمال ماه شعبان المعظم

رسول اکرم (صلى الله علیه و آله) :

اذا اَرادَ اللّه ُ بِاَهْلِ بَيْتٍ خَيْرا فَقَّهَهُمْ فِى الدّينِ وَ وَقَّرَ صَغيرُهُمْ كَبيرَهُمْوَ رَزَقَهُمُ الرِّفْقَ فى مَعيشَتِهِمْ وَ الْقَصْدَ فى نَفَقاتِهِم وَ بَصَّرَهُمْ عُيُوبَهُمْ فَيَتُوبُوا مِنْها

هرگاه خداوند براى خانواده اى خير بخواهد ، آنان را در دين دانا مى كند ، كوچك ترها بزرگ ترهايشان را احترام مى نمايند ، مدارا در زندگى و ميانه روى در خرج كردن را روزيشان مى نمايد و به عيوبشان آگاهشان مى سازد ، تا آنها را برطرف كنند.

نهج الفصاحه ، ح ۱۴۷

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

تفسیر سوره مبارکه مائده آیه ۶۴

وَ قَالَتِ الْيهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌغُلَّت أَيْدِيهِمْ وَ لُعِنُوا بمَا قَالُوابَلْ يَدَاهُ مَبْسوطتَانِ يُنفِقُ كَيْف يَشاءُوَ لَيزِيدَنَّ كَثِيراً مِّنهُم مَّا أُنزِلَ إِلَيْك مِن رَّبِّك طغْيَناً وَ كُفْراًوَ أَلْقَيْنَا بَيْنهُمُ الْعَدَوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى يَوْمِ الْقِيَمَةِكلَّمَا أَوْقَدُوا نَاراً لِّلْحَرْبِ أَطفَأَهَا اللَّهُ وَ يَسعَوْنَ فى الأَرْضِ فَساداًوَ اللَّهُ لا يحِب الْمُفْسِدِينَ‏(64)

ترجمه:
۶۴ -و يهود گفتند دست خدا به زنجير بسته است ! ، دستهايشان بسته باد و بخاطر اين سخن از رحمت ( الهى ) دور شوند ! بلكه هر دو دست ( قدرت ) او گشاده است هر گونه بخواهد مى‏بخشد ، و اين آيات كه بر تو از طرف پروردگارت نازل شده بر طغيان و كفر بسيارى از آنها مى‏افزايد ، و در ميان آنها عداوت و دشمنى تا روز قيامت افكنديم ، و هر زمان آتش جنگى افروختند آنرا خداوند خاموش ساخت و براى فساد در زمين تلاش مى‏كنند و خداوند مفسدان را دوست ندارد .

تفسیر
در اين آيه يكى از مصداقهاى روشن سخنان ناروا و گفتار گناه ‏آلود يهود كه در آيه قبل به طور كلى به آن اشاره شد آمده است ، توضيح اينكه : تاريخ نشان ميدهد كه يهود زمانى در اوج قدرت ميزيستند ، و بر قسمت مهمى از دنياى آباد آن زمان حكومت داشتند ، كه زمان داود و سليمان بن داود را به عنوان نمونه مى‏ توان يادآور شد ، و در اعصار بعد نيز ، قدرت آنها با نوسان هائى ادامه داشت ، ولى با ظهور اسلام مخصوصا در محيط حجاز ستاره قدرت آنها افول كرد مبارزه پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) با يهود بنى النضير و بنى قريظه و يهود خيبر موجب نهايت تضعيف آنها گرديد ، در اين موقع بعضى از آنها با در نظر گرفتن قدرت و عظمت پيشين از روى استهزاء گفتند : دست خدا به زنجير بسته شده و به ما بخششى نمى‏كند .
(گوينده اين سخن طبق نقل بعضى از مفسران فنحاس بن عاذورا رئيس بنى قينقاع يا نباش بن قيس طبق نقل بعضى ديگر بوده است) .
و از آنجا كه بقيه نيز به گفتار او راضى بودند ، قرآن اين سخن را به همه آنها نسبت داده ، مى‏گويد : يهود گفتند دست خدا به زنجير بسته شده ! ( قالت اليهود يد الله مغلولة ) بايد توجه داشت كه يد در لغت عرب به معانى زيادى اطلاق مى‏شود كه يكى دست است و ديگرى نعمت و قدرت و زمامدارى و حكومت و تسلط مى‏باشد .
البته معنى اصلى همان دست مى‏باشد .
و از آنجا كه انسان بيشتر كارهاى مهم را با دست خود انجام ميدهد ، به عنوان كنايه در معانى ديگر به كار رفته است ، همانطور كه كلمه دست در زبان فارسى نيز چنين است .
از بسيارى از رواياتى كه از طريق اهلبيت (عليهم ‏السلام‏) به ما رسيده استفاده مى‏شود كه اين آيه اشاره به اعتقادى است كه يهود در باره مساله قضا و قدر و سرنوشت و تفويض داشتند و معتقد بودند كه در آغاز خلقت خداوند همه چيز را معين كرده و آنچه بايد انجام بگيرد ، انجام گرفته است و حتى خود او هم عملا نمى‏تواند تغييرى در آن ايجاد كند ! البته ذيل آيه ( بل يداه مبسوطتان ) بطورى كه خواهد آمد همان معنى اول را تاييد مى‏كند ولى معنى دوم نيز مى‏تواند با معنى اول در يك مسير قرار گيرد ، زيرا هنگاميكه زندگى يهود بهم خورد و ستاره اقبالشان غروب كرد معتقد بودند اين يك سرنوشت است و سرنوشت را نمى‏توان تغيير داد ، زيرا از آغاز همه اين سرنوشتها تعيين شده و عملا دست خدا بسته است ! ! خداوند در پاسخ آنها نخست به عنوان نكوهش و مذمت از اين عقيده ناروا مى‏گويد : دست آنها در زنجير باد ، و به خاطر اين سخن ناروا از رحمت خدا بدور گردند .
(غلت ايديهم و لعنوا بما قالوا ) سپس براى ابطال اين عقيده ناروا مى‏گويد : هر دو دست خدا گشاده است ، و هر گونه بخواهد و بهر كس بخواهد مى‏بخشد .
(بل يداه مبسوطتان ينفق كيف يشاء ) نه اجبارى در كار او هست ، نه محكوم جبر عوامل طبيعى و جبر تاريخ مى‏باشد ، بلكه اراده او بالاتر از هر چيز و نافذ در همه چيز است .

قابل توجه اينكه يهود يد را به عنوان مفرد آورده بودند ، اما خداوند در پاسخ آنها يد را به صورت تثنيه مى‏آوردو مى‏گويد : دو دست خدا گشاده است و اين علاوه بر تاكيد مطلب كنايه لطيفى از نهايت جود و بخشش خدا است ، زيرا كسانى كه زياد سخاوتمند باشند ، با هر دو دست مى‏بخشند ، به علاوه ذكر دو دست كنايه از قدرت كامل و شايد اشاره ‏اى به نعمتهاى مادى و معنوى ، يا دنيوى و اخروى نيز بوده باشد .
بعد مى‏ گويد : حتى اين آيات كه پرده از روى گفتار و عقائد آنان بر مى ‏دارد به جاى اينكه اثر مثبت در آنها بگذارد و از راه غلط باز گردند ، بسيارى از آنها را روى دنده لجاجت مى ‏افكند و طغيان و كفر آنها بيشتر مى‏شود .
(و ليزيدن كثيرا منهم ما انزل اليك من ربك طغيانا و كفرا ) اما در مقابل اين گفته‏ ها و اعتقادات ناروا و لجاجت و يك دندگى در طريق طغيان و كفر ، خداوند مجازات سنگينى در اين جهان براى آنها قائل شده و آن اين است كه عداوت و دشمنى در ميان آنها تا دامنه قيامت افكنده است .
(و القينا بينهم العداوة و البغضاء الى يوم القيامة) .در اينكه منظور از اين عداوت و بغضاء چيست در ميان مفسران گفتگو است ، ولى اگر ما از وضع استثنائى و ناپايدار كنونى يهود صرفنظر كنيم و تاريخچه زندگى پراكنده و توام با دربدرى آنها را در نظر بگيريم خواهيم ديد كه يك عامل مهم براى اين وضع خاص تاريخى عدم وجود اتحاد و صميميت در ميان
آنها در سطح جهانى بوده است ، زيرا اگر اتحاد و صميميتى در ميان آنها وجود مى‏داشت در طول تاريخ اين همه شاهد پراكندگى و بدبختى و در بدرى نبودند .
در ذيل آيه 14 همين سوره توضيح بيشترى در باره مسئله عداوت و دشمنى مداوم در ميان اهل كتاب ذكر كرديم .
و در قسمت اخير آيه اشاره به كوششها و تلاشهاى يهود براى برافروختن آتش جنگها و لطف خدا در مورد رهائى مسلمانان از اين آتشهاى نابود كننده كرده ، مى ‏فرمايد : هر زمان آتشى براىجنگ افروختند ، خداوند آنرا خاموش ساخت و شما را حفظ از آن كرد .
(كلما اوقدوا نارا للحرب اطفاها الله ) و اين در حقيقت يكى از نكات اعجاز آميز زندگى پيامبر اسلام (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) است زيرا يهوديان از تمام مردم حجاز نيرومندتر ، و به مسائل جنگى آشناتر ، و داراى محكمترين قلعه ‏ها و سنگرها بودند ، علاوه بر اين قدرت مالى فراوانى داشتند كه در پيكارها به آنها كمك مى‏كرد ، تا آنجا كه قريش براى جلب كمك آنها كوشش مى‏كردند و اوس و خزرج هر كدام سعى داشتند كه پيمان دوستى و همكارى نظامى با آنها ببندند ، ولى با اينهمه ، چنان طومار قدرت آنها در هم پيچيده شد كه بهيچوجه قابل پيش‏بينى نبود ، يهود بنى نضير و بنى قريظه و بنى قينقاع تحت شرائط خاصى مجبور به جلاى وطن شدند ، و ساكنان قلعه‏ هاى خيبر و سرزمين فدك تسليم گرديدند ، و حتى يهوديانى كه در پاره ‏اى از بيابانهاى حجاز سكونت داشتند ، آنها نيز در برابر عظمت اسلام زانو زدند نه تنها نتوانستند مشركان را يارى دهند بلكه خودشان نيز از صحنه مبارزه كنار رفتند .
قرآن اضافه مى‏كند : آنها براى پاشيدن بذر فساد در روى زمين تلاش و كوشش پى‏گير و مداومى دارند .
(و يسعون فى الارض فسادا ) در حالى كه خداوند مفسدان را دوست نمى‏دارد .
(و الله لا يحب المفسدين)
بنا بر اين قرآن هيچگاه به آنها از نظر نژادى ايراد ندارد ، بلكه مقياس انتقادات قرآن و الگوى سرزنشهاى آن اعمالى است كه از هر كس و هر جمعيتى صادر مى‏شود و در آيات بعد خواهيم ديد كه با اينهمه ، قرآن راه بازگشت را بروى آنها باز گذاشته است .

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ
و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد. سوره مبارکه انبیاء ۱۰۵

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید سعید مبعث:
۱۰ / اسفند / ۱۴۰۰
طرفدار توقف جنگیم؛
ریشه بحران اوکراین سیاستهای بحران‌ساز رژیم مافیایی آمریکا است
اوکراینِ امروز و افغانستانِ دیروز نشان‌دهنده سرانجام اعتماد به آمریکا واروپا است
آمریکا نفت سوریه و ثروت افغانستان را می‌دزدد و از جنایات صهیونیستها حمایت می‌کند

منبع:

آیات مهدویت

https://www.leader.ir/fa/content/25553

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=49680

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , سوره مبارکه مائده , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: رسول اکرم (صلى الله علیه و آله) , خداوند , خیر , دین , دانا , کوچکترها , بزرگترها , احترام , مدارا , زندگی , میانه روی , خرج کردن , روزی , عیوب , آگاه , نهج الفصاحه , تفسیر سوره مبارکه مائده آیه ۶۴ , تفسیر سوره مبارکه مائده , تفسیر , سوره مبارکه مائده , سوره مائده , یهود , دست خدا , زنجیر , سخن , رحمت الهی , قدرت , گشاده , هر دو دست , دو دست , بخشش , آیات , پروردگار , نازل , طغیان , کفر , عداوت , دشمنی , روز قیامت , آتش جنگ , خاموش , فساد , زمین , تلاش , مفسدان , ظهور , امام خامنه ای , یا زهراء سلام الله علیها ,
|
امتیاز مطلب : 38
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

ادعیه  و اعمال ماه شعبان المعظم

رفتار صحیح مرد در خانواده

رسول خدا صلّی الله علیه وآله
خيْرُ الرِّجَالِ مِنْ أُمَّتِي الَّذِينَ لَا يَتَطَاوَلُونَ عَلَى أَهْلِيهِمْ وَ يَحِنُّونَ عَلَيْهِمْ وَ لَا يَظْلِمُونَهُمْ.

بهترین مردان امت من کسانی هستند که به خانوادۀ خود سخت نمی گیرند؛ و دلسوزشان بوده و ستم نمی کنند.

«مکارم الأخلاق» ص ۲۱۶

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha



تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۶۱تا۶۳

وَ إِذَا جَاءُوكُمْ قَالُوا ءَامَنَّا وَ قَد دَّخَلُوا بِالْكُفْرِ وَ هُمْ قَدْ خَرَجُوا بِهِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا كانُوا يَكْتُمُونَ‏(۶۱) وَ تَرَى كَثِيراً مِّنهُمْ يُسارِعُونَ فى الاثْمِ وَ الْعُدْواَنِ وَ أَكلِهِمُ السحْت لَبِئْس مَا كانُوا يَعْمَلُونَ‏(۶۲) لَوْ لا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الأَحْبَارُ عَن قولهمُ الاثْمَ وَ أَكلِهِمُ السحْت لَبِئْس مَا كانُوا يَصنَعُونَ‏(۶۳)

ترجمه:
۶۱-و هنگامى كه نزد شما مى‏آيند مى‏گويند ايمان آورده‏ ايم ( اما ) با كفر وارد مى‏شوند و با كفر خارج مى‏گردند و خداوند از آنچه كتمان مى‏كردند آگاهتر است .
٦٢-بسيارى از آنها را مى‏بينى كه در گناه و تعدى و خوردن مال حرام بر يكديگر سبقت مى‏جويند ، چه زشت است كارى كه انجام مى‏دهند .
۶۳-چرا دانشمندان نصارى و علماى يهود آنها را از سخنان گناه آميز و خوردن مال حرام نهى نمى‏كنند ؟ چه زشت است عملى كه انجام مى‏دهند .

تفسیر
در آيه نخست - براى تكميل بحث در باره منافقان اهل كتاب - پرده از روى نفاق درونى آنها برداشته و به مسلمانان چنين اعلام مى‏كند : هنگامى كه نزد شما مى‏آيند مى‏گويند ايمان آورديم در حالى كه با قلبى مملو از كفر داخل مى‏شوند و به همان حال نيز از نزد شما بيرون مى‏روند و منطق و استدلال و سخنان شما در قلب آنها كمترين اثرى نمى‏بخشد .
(و اذا جاؤكم قالوا آمنا و قد دخلوا بالكفر و هم قد خرجوا به) .
بنابراين چهره ‏هاى حق بجانب و اظهار ايمان و همچنين پذيرش ظاهرى
و رياكارانه ‏اى كه در برابر سخنان شما نشان مى‏دهند ، نبايد شما را فريب دهد .
و در پايان آيه به آنها اخطار مى‏كند كه با تمام اين پرده‏ پوشى ‏ها خداوند از آنچه آنها كتمان مى‏كنند ، آگاه و با خبر است .
و در آيه بعد نشانه ‏هاى ديگرى از نفاق آنها را بازگو مى‏كند ، از جمله اينكه مى‏گويد : بسيارى از آنها را مى‏بينى كه در مسير گناه و ستم و خوردن اموال حرام بر يكديگر سبقت مى‏جويند .
(و ترى كثيرا منهم يسارعون فى الاثم و العدوان و اكلهم السحت) .
يعنى آنچنان آنها در راه گناه و ستم گام بر مى‏دارند كه گويا به سوى اهداف افتخارآميزى پيش مى‏روند ، و بدون هيچگونه شرم و حيا ، سعى مى‏كنند از يكديگر پيشى گيرند .
بايد توجه داشت كه كلمه اثم هم به معنى كفر آمده است و هم به معنى هر گونه گناه ، ولى چون در اينجا در مقابل عدوان قرار گرفته است ، بعضى از مفسران آنرا به معنى گناهانى كه زيان آن تنها متوجه خود انسان مى‏شود تفسير كرده ‏اند بر خلاف عدوان كه زيان آن به ديگران مى‏رسد ، اين احتمال نيز هست كه ذكر عدوان بعد از ذكر اثم به اصطلاح از قبيل ذكر عام بعد از خاص و ذكر اكل سحت بعد از آنها از قبيل ذكر اخص بوده باشد .
به اين ترتيب قبلا آنها را به خاطر هر گونه گناه مذمت مى‏كند ، و سپس روى دو گناه بزرگ به خاطر اهميتى كه داشته ‏اند ، انگشت مى‏گذارد ، يكى ستمگرى و ديگرى خوردن اموال حرام ، اعم از رشوه و غير آن .
كوتاه سخن اينكه : قرآن اين دسته از منافقان اهل كتاب را ، به خاطر پرده‏ درى و جرئت و بى‏ پروائى در برابر هر گونه گناه و به خصوص ستمگرى و بالاخص خوردن اموال نامشروع همانند رشوه ، و ربا و مانند آن مذمت مى‏كند .
و در پايان آيه براى تاكيد زشتى اعمال آنها مى‏گويد : چه عمل زشت و ننگينى آنها انجام مى‏دهند .
(لبئس ما كانوا يعملون ) از تعبير كانوا يعملون چنين استفاده مى‏شود كه انجام اين اعمال براى آنها جنبه اتفاقى نداشته بلكه بر آن مداومت داشته و مكرر مرتكب آن شده ‏اند .
سپس در آيه سوم حمله را متوجه دانشمندان آنها كرده كه با سكوت خود آنانرا به گناه تشويق مى‏نمودند و مى‏گويد : چرا دانشمندان مسيحى و علماى يهود ، آنها را از سخنان گناه ‏آلود و خوردن اموال نامشروع باز نمى‏دارند .
(لو لا ينهاهم الربانيون و الاحبار عن قولهم الاثم و اكلهم السحت ) همانطور كه در سابق اشاره كرده ‏ايم ربانيون جمع ربانى و در اصل از كلمه رب گرفته شده ، و به معنى دانشمندانى است كه مردم را به سوى خدا دعوت مى‏كنند ، ولى در بسيارى از موارد اين كلمه به علماى مذهبى مسيحى اطلاق مى‏شده است .
و احبار جمع حبر ( بر وزن ابر ) به معنى دانشمندانى است كه اثر نيكى از خود در جامعه مى‏گذارند ، ولى در بسيارى از موارد به علماى يهود گفته ميشود .
ضمنا از اينكه در اين آيه ذكرى از عدوان كه در آيه قبل بود ديده نمى‏شود ، بعضى استفاده كرده ‏اند كه اثم به همان معناى وسيع كلمه است كه عدوان در آن درج است .

در اين آيه بر خلاف آيه گذشته تعبير به قولهم الاثم شده است ، و اين تعبير ممكن است ، اشاره به اين بوده باشد كه دانشمندان موظفند مردم را هم از سخنان گناه ‏آلود باز دارند و هم از اعمال گناه ، و يا اينكه قول در اينجا به معنى اعتقاد است يعنى دانشمندان براى اصلاح يك اجتماع فاسد ، نخست بايد افكار و اعتقادات نادرست آنها را تغيير دهند ، زيرا تا انقلابى در افكار پيدا نشود ، نمى‏توان انتظار اصلاحات عميق در جنبه ‏هاى عملى داشت و به اين ترتيب آيه ، راه اصلاح جامعه فاسد را كه بايد از انقلاب فكرى شروع شود به دانشمندان نشان مى‏دهد .
و در پايان آيه ، قرآن به همان شكل كه گناهكاران اصلى را مذمت نمود ، دانشمندان ساكت و ترك كننده امر به معروف و نهى از منكر را مورد مذمت قرار داده ، مى‏گويد : چه زشت است كارى كه آنها انجام مى‏دهند .
(لبئس ما كانوا يصنعون ) و به اين ترتيب روشن مى‏شود كه سرنوشت كسانى كه وظيفه بزرگ امر بمعروف و نهى از منكر را ترك مى‏كنند - بخصوص اگر از دانشمندان و علما باشند - سرنوشت همان گناهكاران است و در حقيقت شريك جرم آنها محسوب مى‏شوند .
از ابن عباس مفسر معروف نقل شده كه مى‏گفت : اين آيه شديدترين آيه‏ اى است كه دانشمندان وظيفه‏ نشناس و ساكت را توبيخ و مذمت مى‏كند .
بديهى است اين حكم اختصاصى به علماى خاموش و ساكت يهود و نصارى ندارد و تمام رهبران فكرى و دانشمندانى كه به هنگام آلوده شدن مردم به گناه و سرعت گرفتن در راه ظلم و فساد ، خاموش مى‏نشينند در بر مى‏گيرد ، زيرا حكم خدا در باره همگان يكسان است ! در حديثى از امير مؤمنان على (عليه ‏السلام‏) مى‏خوانيم : كه در خطبه‏ اى فرمود:اقوام گذشته به اين جهت هلاك و نابود گشتند كه مرتكب گناهان مى‏شدند و دانشمندانشان سكوت مى‏كردند ، و نهى از منكر نمى‏نمودند ، در اين هنگام بلاها و كيفرهاى الهى بر آنها فرود مى‏آمد ، پس شما اى مردم ! امر به معروف كنيد و نهى از منكر نمائيد ، تا به سرنوشت آنها دچار نشويد .و همين مضمون در نهج البلاغه در اواخر خطبه قاصعه ( خطبه 192 ) نيز آمده است : فان الله سبحانه لم يلعن القرن الماضى بين ايديكم الا لتركهم الامر بالمعروف و النهى عن المنكر فلعن السفهاء لركوب المعاصى و الحكماء لترك التناهى خداوند متعال مردم قرون پيشين را از رحمت خود دور نساخت مگر بخاطر اينكه امر به معروف و نهى از منكر را ترك گفتند ، عوام را به خاطر ارتكاب گناه و دانشمندان را به خاطر ترك نهى از منكر مورد لعن خود قرار دادو از رحمت خويش دور ساخت .
قابل توجه اينكه درباره توده مردم در آيه سابق تعبير به يفعلون شده و در اين آيه در مورد دانشمندان تعبير به يصنعون و مى‏دانيم كه يصنعون از ماده صنع به معنى كارهائى است كه از روى دقت و مهارت انجام مى‏گيرد ولى يعملون از ماده عمل به هر گونه كار گفته مى‏شود اگر چه دقتى در آن نباشد و اين خود متضمن مذمت بيشترى است زيرا اگر مردم نادان و عوام كارهاى بدى انجام مى‏دهند ، قسمتى از آن به خاطر نادانى و بى‏اطلاعى است ، ولى دانشمندى كه وظيفه خود را عمل نكند حساب شده ، آگاهانه و ماهرانه مرتكب خلاف شده است ، و به همين دليل مجازات عالم از جاهل سنگينتر و سخت‏تر است ! .

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ
و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد. سوره مبارکه انبیاء ۱۰۵

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید سعید مبعث:
۱۰ / اسفند / ۱۴۰۰
طرفدار توقف جنگیم؛
ریشه بحران اوکراین سیاستهای بحران‌ساز رژیم مافیایی آمریکا است
اوکراینِ امروز و افغانستانِ دیروز نشان‌دهنده سرانجام اعتماد به آمریکا واروپا است
آمریکا نفت سوریه و ثروت افغانستان را می‌دزدد و از جنایات صهیونیستها حمایت می‌کند

منبع:

آیات مهدویت

https://www.leader.ir/fa/content/25553

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=49680

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , سوره مبارکه مائده , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: رسول خدا صلّی الله علیه وآله , رفتار صحیح , مرد , خانواده , بهترین مردان , امت , خانواده , دلسوز , ستم , تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۶۱تا۶۳ , تفسیر سوره مبارکه مائده , تفسیر , سوره مبارکه مائده , سوره مائده , ايمان , کفر , وارد , خارج , خداوند , کتمان , آگاه , تعدی , خوردن مال حرام , مال حرام , سبقت , زشت , دانشمندان , نصاری , یهود , سخنان گناه آمیز , گناه , سخنان , نهی , رشت , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

ادعیه  و اعمال ماه شعبان المعظم

امام صادق (علیه السلام) :

كانَ أبي عليه السلام يَقولُ : إنَّ اللّهَ قَضى قَضاءً حَتما أن لا يُنعِمَ عَلَى العَبدِ بِنِعمَةٍ فَيَسلُبَها إيّاهُ ، حَتّى يُحدِثَ العَبدُ ذَنبا يَستَحِقُّ بِذلِكَ النِّقمَةَ .

پدرم مى فرمود : «همانا خداوند حكم قطعى فرموده كه هرگاه نعمتى به بنده اى داد ، ديگر آن را از وى نستانَد ، مگر اين كه آن بنده گناهى مرتكب شود كه سزاوار چنين مجازاتى گردد.

الكافي ج۲ ص۲۷۳

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۵۹تا۶۰

قُلْ يَأَهْلَ الْكِتَبِ هَلْ تَنقِمُونَ مِنَّا إِلا أَنْ ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَ مَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَ مَا أُنزِلَ مِن قَبْلُ وَ أَنَّ أَكْثرَكمْ فَاسِقُونَ‏(۵۹) قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُم بِشرٍّ مِّن ذَلِك مَثُوبَةً عِندَ اللَّهِ مَن لَّعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِب عَلَيْهِ وَ جَعَلَ مِنهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الخَْنَازِيرَ وَ عَبَدَ الطاغُوت أُولَئك شرٌّ مَّكاناً وَ أَضلُّ عَن سوَاءِ السبِيلِ‏(۶۰)

ترجمه:
۵۹-بگو اى اهل كتاب آيا به ما خرده مى‏گيريد ؟ ( مگر ما چه كرده ‏ايم ) جز اينكه به خداوند يگانه ، و به آنچه بر ما نازل شده ، و به آنچه پيش از اين نازل گرديده است ايمان آورده ‏ايم و اين بخاطر آن است كه بيشتر شما از راه حق بدر رفته ‏ايد ( و لذا حق در نظر شما نازيباست).
۶۰ -بگو : آيا شما را از كسانى كه جايگاه و پاداششان بدتر از اين است با خبر كنم ؟ ! كسانى كه خداوند آنها را از رحمت خود دور ساخته و مورد خشم قرار داده ( ومسخ كرده ) و از آنها ميمونها و خوكهائى قرار داده و پرستش بت كرده‏ اند موقعيت و محل آنها بدتر است و از راه راست گمراه ‏ترند .

شان نزول:
از عبد الله بن عباس نقل شده كه جمعى از يهود نزد پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) آمدند و درخواست كردند : عقائد خود را براى آنها شرح دهد ، پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) گفت : من به خداى بزرگ و يگانه ايمان دارم و آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و موسى و عيسى و همه پيامبران الهى نازل شده حق مى‏دانم ، و درميان آنها جدائى نمى‏افكنم ، آنها گفتند : ما عيسى را نمى‏شناسيم و به پيامبرى نمى ‏پذيريم ، سپس افزودند : ما هيچ آئينى را بدتر از آئين شما سراغ نداريم ! آيات فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت .

تفسیر
در آيه نخست ، خداوند به پيامبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) دستور مى‏دهد كه از اهل كتاب سؤال كن و بگو چه كار خلافى از ما سر زده كه شما از ما عيب مى‏گيريد و انتقاد مى‏كنيد جز اينكه ما به خداى يگانه ايمان آورده‏ ايم و در برابر آنچه بر ما و بر انبياء پيشين نازل شده تسليم هستيم .
(قل يا اهل الكتاب هل تنقمون منا الا ان آمنا بالله و ما انزل الينا و ما انزل من قبل) .اين آيه در حقيقت اشاره به گوشه ‏اى ديگر از لجاجتها و تعصبهاى بى‏مورد يهود مى‏كند كه براى غير خود و غير آئين تحريف شده خويش هيچگونه ارزشى قائل نبودند و به خاطر همين تعصب شديد ، حق در نظر آنها باطل و باطل در نظر آنان حق جلوه مى‏كرد .
و در پايان آيه جمله ‏اى مى‏بينيم كه در حقيقت بيان علت جمله قبل است اين جمله مى‏گويد : اگر شما توحيد خالص و تسليم در برابر تمام كتب آسمانى را بر ما ايراد مى‏گيريد به خاطر آن است كه بيشتر شما فاسق و آلوده به گناه شده‏ ايد ، چون خود شما آلوده ومنحرفيد اگر كسانى پاك و بر جاده حق باشند در نظر شما عيب است .( و ان اكثر كم فاسقون) .اصولا در محيطهاى آلوده كه اكثريت آنرا افراد فاسق و آلوده به گناه تشكيل مى‏دهند گاهى مقياس حق و باطل آنچنان دگرگون مى‏شود كه عقيده پاك و عمل صالح ، زشت و قابل انتقاد ميگردد ، و عقائد و اعمال نادرست ، زيبا و شايسته تحسين جلوه ميكند ، اين خاصيت همان مسخ فكرى است كه بر اثر فرو رفتن در گناه و خو گرفتن به آن به انسان دست مى‏دهد .
ولى بايد توجه داشت كه آيه همانطور كه سابقا هم اشاره كرده ‏ايم همه اهل كتاب را مورد انتقاد قرار نميدهد ، بلكه حساب اقليت صالح را با كلمه اكثر در اينجا نيز بدقت جدا كرده است .
در آيه دوم ، عقائد تحريف شده و اعمال نادرست اهل كتاب و كيفرهائى كه دامنگير آنها گرديده است با وضع مؤمنان راستين و مسلمان مقايسه گرديده ، تا معلوم شود كداميك از اين دو دسته درخور انتقاد و سرزنش هستند و اين يك پاسخ منطقى است كه براى متوجه ساختن افراد لجوج و متعصب به كار مى‏رود در اين مقايسه چنين مى‏گويد : اى پيامبر به آنها بگو آيا ايمان به خداى يگانه و كتب آسمانى داشتن درخور سرزنش و ايراد است ، يا اعمال نارواى كسانى كه گرفتار آن همه مجازات الهى شدند به آنها بگو آيا شما را آگاه كنم از كسانى كه پاداش كارشان در پيشگاه خدا از اين بدتر است .
(قل هل انبئكم بشر من ذلك مثوبة عند الله ) شك نيست كه ايمان به خدا و كتب آسمانى ، چيز بدى نيست ، و اينكه در آيه فوق آنرا با اعمال و افكار اهل كتاب مقايسه كرده و مى‏گويد : كداميك بدتر است در حقيقت يكنوع كنايه مى‏باشد ، همانطور كه گاهى مى‏بينيم فرد ناپاكى از فرد پاكى انتقاد مى‏كند ، او در جواب مى‏گويد : آيا پاكدامنان بدترند يا آلودگان ؟ .
سپس به تشريح اين مطلب پرداخته و مى‏گويد : آنها كه بر اثر اعمالشان مورد لعن و غضب پروردگار واقع شدند و آنانرا به صورت ميمون و خوك مسخ كرد ، و آنها كه پرستش طاغوت و بت نمودند ، مسلما اين چنين افراد ، موقعيتشان در اين دنيا و محل و جايگاهشان در روز قيامت بدتر خواهد بود ، و از راه راست و جاده مستقيم گمراه ‏ترند .
(من لعنه الله و غضب عليه و جعل منهم القردة و الخنازير و عبد الطاغوت اولئك شر مكانا و اضل عن سواء السبيل) .
در باره معنى مسخ و تغيير چهره دادن بعضى از انسانها و اينكه آيا منظور از آن مسخ و دگرگون شدن چهره جسمانى است يا دگرگونى چهره فكرى و اخلاقى ، به خواست خدا به طور مشروح در ذيل آيه 163 سوره اعراف سخن خواهيم گفت .

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ
و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد. سوره مبارکه انبیاء ۱۰۵

حضرت آیت الله امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید سعید مبعث:
۱۰ / اسفند / ۱۴۰۰
طرفدار توقف جنگیم؛
ریشه بحران اوکراین سیاستهای بحران‌ساز رژیم مافیایی آمریکا است
اوکراینِ امروز و افغانستانِ دیروز نشان‌دهنده سرانجام اعتماد به آمریکا واروپا است
آمریکا نفت سوریه و ثروت افغانستان را می‌دزدد و از جنایات صهیونیستها حمایت می‌کند

منبع:

آیات مهدویت

https://www.leader.ir/fa/content/25553

https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=49680

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , سوره مبارکه مائده , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: امام صادق (علیه السلام) , خداوند , حكم قطعى , نعمت , گناه , مجازات , تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۵۹تا۶۰ , تفسیر سوره مبارکه مائده , تفسیر , سوره مبارکه مائده , اهل كتاب , خداوند يگانه , راه حق , جايگاه , پاداش , رحمت خداوند , خشم , مسخ , میمون , خوک , بت , گمراه , راه راست , یا زهراء سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 31
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10

یا زهراء سلام الله علیها

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

ادعیه  و اعمال ماه شعبان المعظم

 امیرالمومنین امام على (عليه السلام) :

همانا دنيا وارونه و واژگونه است. زندگى در آن رنج است و بقايش، فنا.

با جوينده خود، چموشى مى كند و سوار خود را به هلاكت مى افكند.

به كسى كه به او اعتماد كند ، خيانت مى ورزد و كسى را كه بدان آرام گيرد، بى قرار (پريشان خاطر) مى سازد.

غررالحكم حدیث۳۶۶۱

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۵۷تا۵۸

يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا لا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتخَذُوا دِينَكمْ هُزُواً وَ لَعِباً مِّنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتاب مِن قَبْلِكمْ وَ الْكُفَّارَ أَوْلِيَاءَوَ اتَّقُوا اللَّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ‏(۵۷) وَ إِذَا نَادَيْتُمْ إِلى الصلَاةِ اتخَذُوهَا هُزُواً وَ لَعِباًذَلِك بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ‏(۵۸)

ترجمه:
۵۷-اى كسانيكه ايمان آورده ‏ايد ، افرادى كه آئين شما را بباد استهزاء و بازى مى‏گيرند از اهل كتاب و مشركان ، دوست و تكيه‏ گاه خود انتخاب نكنيد ، و از خدا بپرهيزيد اگر ايمان داريد .
۵۸ -آنها هنگامى كه ( اذان مى‏گوئيد و مردم را ) به نماز مى‏خوانيد آنرا به مسخره و بازى مى‏گيرند ، اين بخاطر آن است كه آنها جمعى هستند كه درك نمى‏كنند .

شان نزول
در تفسير مجمع البيان و ابو الفتوح رازى و فخر رازى نقل شده كه دو نفر از مشركان به نام رفاعه و سويد ، اظهار اسلام كردند و سپس جزء دار و دسته منافقان شدند ، بعضى از مسلمانان با اين دو نفر رفت و آمد داشتند و اظهار دوستى مى‏كردند ، آيات فوق نازل شد و به آنها اخطار كرد كه از اين عمل بپرهيزيد ( و در اينجا روشن مى‏شود كه اگر در اين آيه سخن از ولايت به معنى دوستى به ميان آمده ، - نه بمعنى سرپرستى و تصرف كه در آيات قبل بود - به خاطر آن است كه اين آيات شان نزولى جداى از آن آيات دارد و نمى‏توان يكى را بر ديگرى قرينه گرفت ) و در شان نزول آيه دوم كه دنباله آيه اول است ، نقل شده كه جمعى از يهود و بعضى از نصارى صداى مؤذن را كه مى‏شنيدند و يا قيام مسلمانان را به نماز مى‏ديدند شروع به مسخره و استهزاء مى‏كردند ، قرآن مسلمانان را از طرح دوستى با اينگونه افراد برحذر داشت .

تفسیر
در اين آيه بار ديگر خداوند به مؤمنان دستور مى‏دهد كه از انتخاب منافقان و دشمنان به عنوان دوست بپرهيزيد ، منتها براى تحريك عواطف آنها و توجه دادن به فلسفه اين حكم ، چنين مى‏فرمايد : اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد آنها كه آئين شما را به باد استهزاء و يا به بازى مى‏گيرند ، چه آنها كه از اهل ‏كتابند و چه آنها كه از مشركان و منافقانند ، هيچيك از آنان را به عنوان دوست انتخاب نكنيد .
(يا ايها الذين آمنوا لا تتخذوا الذين اتخذوا دينكم هزوا و لعبامن الذين اوتوا الكتاب من قبلكم و الكفار اولياء) .
و در پايان آيه با جمله و اتقوا الله ان كنتم مؤمنين ، موضوع را تاكيد كرده كه طرح دوستى با آنان با تقوا و ايمان سازگار نيست .
بايد توجه داشت كه هزو ( بر وزن قفل ) به معنى سخنان يا حركات مسخره آميزى است كه براى بى ارزش نشان دادن موضوعى انجام مى‏شود .
و به طورى كه راغب در كتاب مفردات مى‏گويد : بيشتر به شوخى و استهزائى گفته مى‏شود كه در غياب و پشت سر ديگرى انجام مى‏گيرد ، اگر چه گاهى هم به شوخى‏ ها و مسخره‏ هائى كه در حضور انجام مى‏گيرد به طور نادر اطلاق مى‏شود .
لعب معمولا به كارهائى گفته مى‏شود كه غرض صحيحى در انجام آن نيست و يا اصلا بى ‏هدف انجام مى‏گيرد و بازى كودكان را كه لعب مى‏نامند نيز از همين نظر است .
در آيه دوم در تعقيب بحث گذشته در مورد نهى از دوستى با منافقان و جمعى از اهل كتاب كه احكام اسلام را بباد استهزاء مى‏گرفتند ، اشاره به يكى از اعمال آنها به عنوان شاهد و گواه كرده و مى‏گويد : هنگامى كه شما مسلمانان را به سوى نماز دعوت مى‏كنيد ، آنرا بباد استهزاء و بازى مى‏گيرند ( و اذا ناديتم الى الصلوة اتخذوها هزوا و لعبا) .
سپس علت عمل آنها را چنين بيان مى‏كند : اين بخاطر آن است كه
آنها جمعيت نادانى مى‏باشند و از درك حقايق بدورند ( ذلك بانهم قوم لا يعقلون) .

اذان شعار بزرگ اسلام
هر ملتى در هر عصر و زمانى براى برانگيختن عواطف و احساسات افراد خود و دعوت آنها به وظائف فردى و اجتماعى شعارى داشته است و اين موضوع در دنياى امروز به صورت گسترده‏ ترى ديده مى‏شود .
مسيحيان در گذشته و امروز با نواختن صداى ناموزون ناقوس پيروان خود را به كليسا دعوت مى‏كنند ، ولى در اسلام براى اين دعوت از شعار اذان استفاده مى‏شود ، كه به مراتب رساتر و مؤثرتر است ، جذابيت و كشش اين شعار اسلامى به قدرى است كه بقول نويسنده تفسير المنار ، بعضى از مسيحيان متعصب هنگامى كه اذان اسلامى را مى‏شنوند ، به عمق و عظمت تاثير آن در روحيه شنوندگان اعتراف مى‏كنند .
سپس نامبرده نقل مى‏كند كه در يكى از شهرهاى مصر جمعى از نصارى را ديده ‏اند كه به هنگام اذان مسلمين اجتماع كرده تا اين نغمه آسمانى را بشنوند .

چه شعارى از اين رساتر كه با نام خداى بزرگ آغاز مى‏گردد و به وحدانيت و يگانگى آفريدگار جهان و گواهى به رسالت پيامبر او اوج ميگيرد و با دعوت به رستگارى و فلاح و عمل نيك و نماز و ياد خدا پايان مى‏پذيرد ، از نام خداالله شروع مى‏شود و با نام خدا الله پايان مى‏پذيرد ، جمله‏ ها موزون ، عبارات كوتاه ، محتويات روشن ، مضمون سازنده و آگاه كننده است .
و لذا در روايات اسلامى روى مساله اذان گفتن تاكيد زيادى شده است در حديث معروفى از پيامبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) نقل شده كه اذان‏ گويان در روز رستاخيز از ديگران به اندازه يك سر و گردن بلندترند ! اين بلندى در حقيقت همان بلندى مقام رهبرى و دعوت كردن ديگران به سوى خدا و به سوى عبادتى همچون نماز است .
صداى اذان كه به هنگام نماز در مواقع مختلف از ماذنه شهرهاى اسلامى طنين ‏افكن مى‏شود ، مانند نداى آزادى و نسيم حيات بخش استقلال و عظمت گوشهاى مسلمانان راستين را نوازش مى‏دهد و بر جان بدخواهان رعشه و اضطراب مى‏افكند ، و يكى از رموز بقاى اسلام است ، شاهد اين گفتار اعتراف صريح يكى از رجال معروف انگلستان است كه در برابر جمعى از مسيحيان چنين اظهار مى‏داشت : تا هنگامى كه نام محمد در ماذنه ‏ها بلند است و كعبه پابرجا است و قرآن رهنما و پيشواى مسلمانان است امكان ندارد پايه‏ هاى سياست ما در سرزمينهاى اسلامى استوار و برقرار گردد ! اما بيچاره و بينوا بعضى از مسلمانان كه گفته مى‏شود اخيرا اين شعار بزرگ اسلامى را كه سندى است بر ايستادگى آئين و فرهنگ آنان در برابر گذشت قرون و اعصار ، از دستگاههاى فرستنده خود برداشته و بجاى آن برنامه‏ هاى مبتذلى گذاشته‏ اند ، خداوند آنها را هدايت كند و به صفوف مسلمانان باز گرداند .
بديهى است همانطور كه باطن اذان و محتويات آن زيبا است ، بايد كارى كرد كه به صورتى زيبا و صداى خوب ادا شود ، نه اينكه حسن باطن به خاطر نامطلوبى ظاهر آن پايمال گردد .
اذان از طريق وحى به پيغمبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله ‏وسلّم‏)رسيد .
در پاره ‏اى از روايات كه از طرق اهل تسنن نقل شده مطالب شگفت - انگيزى در مورد تشريع اذان ديده مى‏شود كه با منطق هاى اسلامى سازگار نيست از جمله اينكه نقل كرده‏ اند كه : پيامبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) بدنبال درخواست اصحاب كه نشان ه‏اى براى اعلام وقت نماز قرار داده شود با دوستان خود مشورت كرد ، و هر كدام پيشنهادى از قبيل برافراشتن يك پرچم مخصوص ، يا روشن كردن آتش ، يا زدن ناقوس مطرح كردند ، ولى پيامبر (صلى‏الله ‏عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) هيچكدام را نپذيرفت ، تا اينكه عبد الله بن زيد و عمر بن خطاب در خواب ديدند كه شخصى به آنها دستور مى‏دهد براى اعلام وقت نماز اذان بگويند و اذان را به آنها ياد داد و پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) آنرا پذيرفت .
ولى اين روايت ساختگى و توهينى به مقام شامخ پيغمبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) محسوب مى‏شود ، كه بجاى تكيه بر وحى كردن ، روى خوابهاى افراد تكيه كند و مبانى دستورات دين خود را بر خواب افراد قرار دهد ، بلكه همانطور كه در روايات اهلبيت (عليهم‏ السلام‏) وارد شده است اذان از طريق وحى به پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) تعليم داده شد .
امام صادق (عليه ‏السلام‏) مى‏فرمايد : هنگامىكه جبرئيل اذان را آورد ، سر پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله ‏وسلّم‏) بر دامان على (عليه‏ السلام‏) بود ، جبرئيل اذان و اقامه را به پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله ‏وسلّم‏) تعليم داد ، هنگامى كه پيامبر (صلى‏الله‏ عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) سر خود را برداشت ، از على (عليه ‏السلام‏) سؤال كرد آيا صداى اذان جبرئيل را شنيدى ؟ عرض كرد : آرى .


پيامبر (صلى‏الله ‏عليه‏ وآله‏ وسلّم‏) بار ديگر پرسيد آيا آنرا به خاطر سپردى ؟ گفت : آرى ، پيامبر (صلى‏الله‏ عليه ‏وآله‏ وسلّم‏) فرمود : بلال را ( كه صداى رسائى داشت ) حاضر كن ، و اذان و اقامه را به او تعليم ده ، على (عليه ‏السلام‏) بلال را حاضر كرد و اذان را به او تعليم داد .

منبع (کانال فضیلتها)

https://t.me/fazylatha

پیوندها:

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , نماز , قرآن کریم , سوره مبارکه مائده , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ماه شعبان المعظم , ,
:: برچسب‌ها: امیرالمومنین امام على (عليه السلام) , دنیا , هلاكت , خیانت , تفسیر سوره مبارکه مائده آیات ۵۷تا۵۸ , تفسیر سوره مبارکه مائده , سوره مبارکه مائده , تفسیر , اهل كتاب , مشركان , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور , امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 753
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 2829
:: باردید دیروز : 191
:: بازدید هفته : 3483
:: بازدید ماه : 3968
:: بازدید سال : 3968
:: بازدید کلی : 3968

RSS

Powered By
loxblog.Com